• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

فیض (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




فَيْض (به کسر فاء و سکون یاء) از واژگان قرآن کریم به معنای پر شدن و جارى شدن است. از مشتقات این واژه در آیات قرآن إِفاضه (به کسر همزه) به معنای پُر کردن، برگشتن و کوچ، داخل شدن به عمل، و ريختن و جارى كردن می‌باشد.



فَيْض:پر شدن و جارى شدن است.
فیومی در مصباح گويد: «فَاضَ‌ السيل‌ فَيْضاً»، يعنى: سیل، زياد و جارى شد. «فَاضَ‌ الاناء فَيْضاً»، ظرف از آب پر شد. «أَفَاضَهُ‌ صاحبه» صاحبش ظرف را پر كرد. «أَفَاضُوا مِنَ مِنَى اِلَى مَكَّة» از مِنی به مکّه برگشتند.


(تَرى‌ أَعْيُنَهُمْ‌ تَفِيضُ‌ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِ‌) «مى‌بينى كه در اثر شناختن حق چشمشان پر از اشک شد». در مجمع فرموده: فيض العين پر شدن آن از اشك است، چنانكه فيض النهر پر شدن آن از آب است.

۲.۱ - افاضه

إِفاضه: به معنای پُر کردن، برگشتن و کوچ، داخل شدن به عمل، و ريختن و جارى كردن می‌باشد.
(فَإِذا أَفَضْتُمْ‌ مِنْ عَرَفاتٍ فَاذْكُرُوا اللَّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرامِ ...) (و هنگامى كه از «عرفات» كوچ كرديد، خدا را نزد «مشعر الحرام» ياد كنيد)، افاضه از عرفات به مشعر همان كوچ و برگشتن است به مشعر. علت تعبير به افاضه ظاهرا براى كثرت است، يعنى كوچ با كثرت به سيلان آب از كثرت، تشبیه شده، لذا در مجمع آن را «دفع شديد از عرفات به مزدلفه با اجتماع و كثرت» گفته است.
(ثُمَ‌ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ‌ أَفاضَ‌ النَّاسُ وَ اسْتَغْفِرُوا اللَّهَ ...) (سپس از همان جا كه مردم كوچ مى‌كنند، به سوى سرزمين منى‌ كوچ كنيد؛ و از خداوند، طلب آمرزش كنيد) نقل است: قریش و هم‌پيمان‌هايشان در مشعر وقوف كرده و به عرفات نمی‌آمدند و می‌گفتند: ما اهل حرم هستيم، از حرم جدا نمی‌شويم؛ خداوند دستور داد از مردم جدا نشوند و مانند همه به عرفات رفته و از آنجا به مشعر بكوچند.
(هُوَ أَعْلَمُ بِما تُفِيضُونَ‌ فِيهِ كَفى‌ بِهِ شَهِيداً بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ‌) «خدا داناتر است به آنچه در آن وارد می‌شويد، او در گواهى ميان من و شما كافى است».
در مجمع گفته افاضه داخل شدن به عمل است، بر وجه سرازير شدن،مثل: (وَمَا تَكُونُ فِي شَأْنٍ وَمَا تَتْلُو مِنْهُ مِن قُرْآنٍ وَلاَ تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلاَّ كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُودًا إِذْ تُفِيضُونَ فِيهِ)(در هيچ حال و انديشه‌اى نيستى، و هيچ قسمتى از قرآن را از جانب خداوند، تلاوت نمى‌كنى، و هيچ عملى را انجام نمى‌دهيد، مگر اين‌كه در آن هنگام كه وارد آن مى‌شويد ما گواه بر شما هستيم) على هذا معنى جريان در آن ملحوظ است.
(وَ نادى‌ أَصْحابُ النَّارِ أَصْحابَ الْجَنَّةِ أَنْ‌ أَفِيضُوا عَلَيْنا مِنَ الْماءِ ...) افاضه در آيه به معنى ريختن و جارى كردن است، پس افاضه لازم و متعدی هر دو آمده است؛ يعنى: «اهل آتش به اهل بهشت گويند: از آب بر ما بريزيد».


۱. قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج۵، ص۲۱۵.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۶۴۸.    
۳. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۹، ص۱۶۷.    
۴. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۴، ص۲۲۴.    
۵. فیومی، احمد، مصباح المنیر، ص۴۸۵.    
۶. مائده/سوره۵، آیه۸۳.    
۷. طبرسی، مجمع البیان، ج۳، ص۳۶۰.    
۸. بقره/سوره۲، آیه۱۹۸.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۱.    
۱۰. طبرسی، مجمع البیان، ج۲، ص۵۲۵.    
۱۱. بقره/سوره۲، آیه۱۹۹.    
۱۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۱.    
۱۳. طبرسی، مجمع البیان، ج۲، ص۵۲۷-۵۲۸.    
۱۴. احقاف/سوره۴۶، آیه۸.    
۱۵. طبرسی، مجمع البیان، ج۵، ص۱۷۹.    
۱۶. یونس/سوره۱۰، آیه۶۱.    
۱۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۱۵.    
۱۸. اعراف/سوره۷، آیه۵۰.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله "فیض"، ج۵، ص۲۱۵-۲۱۶.    






جعبه ابزار