• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

قم در روایات(خام)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در فضلیت شهر قـم و اهل آن، روایات بـی شماری وجـود دارد. علامه بزرگوار شهید قاضـی نـورالله شـوشتـری در ایـن زمینه مـی گـویـد:
«اخباری که درفضلیت قم و اهل قـم از رسول خدا(ص) و ائمه اطهار (علیهم السلام) روایت شـده، فراوان است.»(شوشتری، ۱، ص ۸۳) از ایـن رو به ذکر گزیده ای از آنها می پردازیم:
۱ـ روی علی بـن محمد العسکری عن ابیه عن جده عن امیرالمـومنیـن (ع) قـال: قـال رسـول الله (ص): ((لمـا اسـری بـی الـی السمـاء الرابعه، نظرت الی قبه مـن لولولها اربعه ارکان و اربعه ابـواب کاءنها مـن استبرق اءخضر. قلت: یا جبـرئیل، ما هذه القبه التـی لـم ارفی السماء الرابعه احسـن منها؟ فقال: یا حبیبی محمد، هذه صـوره مـدینه یقـال لها قـم، یجتمع فیها عبـادالله المـومنـون.
ینتظرون محمـدا و شفاعته للقیامه و الحساب. یجـری علیهم الغم و الهم و الاحزان و المکاره...))(مجلسی، ج ۵۷، ص ۲۰۷) پیامبر(ص) فرمـود: هنگامـی که به آسمان چهارم(طبق تصریح قرآن مجید در عالـم، هفت آسمان وجـود دارد. در یکی از آیات شـریف قـرآنـی در ایـن باره آمـده است: ((الذی خلق سبع سماوات طباقا ماتری فـی خلق الرحمن مـن تفاوت...)) (ملک:۳). یعنی همان کسـی که هفت آسمان را بر فراز یکدیگر آفرید. در آفرینـش خداوند هیچ تضاد و عیبـی نمی بینی... و طبق برخـی از آیات قرآنـی چـون آیه پنجـم سـوره ملک (ولقد زیناالسماء الدنیا بمصابیح...) آنچه از عالـم بـالا مـی بینیـم، و تمامـی ستارگان و کهکشـانها همه جزو آسمـان دنیـا و آسمـان اولنـد. بنـابـرایــن آسمـانهای ششگـانه دیگـر، عالمهایـی در ورای آن هستنــد. (شیرازی، ج ۲۲، ص ۵۰۵)) برده شدم، به گنبدی از لولـو که چهار رکـن و چهار در داشت و گویا از حریر سبز بود، نگریستم. گفتـم: جبرئیل، ایـن گنبـدی که بهتر از آن را در آسمان چهارم نـدیـده ام، چیست؟ جبرئیل گفت: محبـوبـم محمـد، ایـن صـورت شهری است که بـدان قـم گـویند.در آن بندگان مـومـن خـدا جمع مـی شـوند و منتظر محمـد و شفاعتـش در روز قیامت و حسابرسـی هستند. بر آنان غم و انـدوه و نـاراحتیها و نـاخشنـودیها وارد نمـی شـود...
سرزمین نجیبان
۲ـ عن حماد الناب قال: کنا عند ابـی عبـدالله (ع) و نحـن جماعه اذ دخل علیه عمران بـن عبدالله القمـی فساءله و بره و بشه فلما اءن قام، قلت لابـی عبـدالله (ع) مـن هذاالذی بررت به هذا البر؟ فقال: ((مـن اهل البیت النجباء ـ یعنی اهل قم ـ ما ارادهم جبار مـن الجبابره الا قصمه الله)) (مجلسی، ج۵۷).
شخصی به نام حماد ناب گفت: به همـراه جماعتـی در حضـور امام صـادق (ع) بـودیـم که عمـران بـن عبدالله قمـی وارد شد. امام از او احـوالپرسـی کرد و خـوشحالـش نمـود. وقتی او برخاست و رفت به ابی عبدالله (ع) (ابـو عبـدالله کنیه شـریف امـام صـادق(ع) است.) عرض کردم:این چه کسـی بـود که با او ایـن گـونه خـوشرفتاری کردیـد؟ امام فرمود: او از جمله خاندان نجیبان ـ یعنی اهل قـم ـ است. هیچگاه هیچ گردنکشی از طاغیان نسبت به آنان سـوء قصد نمی کند مگر اینکه خداوند او را در هم می شکند.
به فرض آنکه روایت فـوق از امام صادق(ع) صادر شده باشـد، مسلما منظور ایشان ایـن نبـوده که هیچ حاکـم و ظالـم و گردنکشـی گرچه برای مدتـی کـوتاه بر قـم مسلط نشـده و حکمرانـی نکرده است.(بـرای نمـونه در زمان حمله افغانیان به ایران به سـال ۱۱۳۶ هجـری، مـدتـی شهر قـم محل تـاخت و تـاز آنـان بود.)
شایـد مقصـود امام ایـن بوده که به اصطلاح مقتضـی بـرای نابـودی جبارانی که نسبت به قـم سوء قصد داشته ولی موانعی چـون گناه که از سوی عده ای از اهالی قـم صادر شده، باعث گردیده که حکام ظالم بـر آنجا تسلط پیـدا کننـد. و اصـولا با تـوجه به آنکه خـداونـد سـرنـوشت هیچ ملتـی را تغییـر نمـی دهـد مگـر اینکه خـود آنــان بخـواهند.(در ایـن باره در آیه ۵۳ سـوره انفال مـی خـوانیـم: (ذلک باءن الله لـم یک مغیـرا نعمه انعمها علـی قـوم حتـی یغیـروا مـــــا بانفسهم...)) می تـوان استنباط کرد که علت اصلی سلطه بیگانگان و ستمگران بر مردم قـم و نیز بـر ایران و دیگـر کشـورهای اسلامـی، چیزی جز کردار ناشایست آن یاجمعی از آنان و به فرامـوشـی سپردن دستـورات الهی نبـوده است. خـداونـد در ایـن باره فرمـوده است:
«... ان الله لا یغیر ما بقـوم حتی یغیروا ما بانفسهم...))(رعد:۱۱) یعنی خداوند سرنوشت هیچ ملتی را دگرگـون نمی کند مگر اینکه آنان آنچه را که در خـودشـان هست، تغییـر دهنـد.
ـ حجت بلاد
۳ـ عن ابـی عبدالله (ع) قال: ((ان الله احتج بالکـوفه علی سائر البلاد و بالمـومنیـن من اهلها علی غیرهـم مـن اهل البلاد و احتج ببلـده قـم علـی سائر البلاد و باءهلها علـی جمیع اهل المشـرق و المغرب مـن الجـن و الانس و لـم یدع الله قـم و اهله مستضعفا بل وفقهم و ایدهـم... و سیاءتـی زمان تکـون بلده قـم واهلها و حجه علی الخلائق و ذلک فی زمان غیبه قائمنا(ع) الی ظهوره و لـولا ذلک لساخت الارض باهلها. و ان الملائکه لتـدفع البلایا عن قـم و اهله، و ما قصده جبار بسـوء الا قصمه قاصـم الجباریـن عنهم بـداهیه او مصیبه او عدو. و ینسی الله الجباریـن فی دولتهم ذکر قـم و اهله کما نسـوا ذکرالله.))(مجلسی، ج ۵۷، ص ۲۱۳ ـ ۲۱۲)
امام صادق (ع) فرمـود: خداوند به شهر کـوفه بر دیگر شهرها احتجاج کرده و به مـومنان آن منطقه بـرغیر آنان از ساکنان شهرها.
و خداوند به شهر قـم بر سایر شهرها به واسطه اهالی آن بر تمامی سـاکنـان مشـرق و مغرب از جـن و انـس احتجـاج کرده است.
خـداونـد اهل آن را مستضعف (در دیـن) نمـی گذارد بلکه تـوفیقشان می دهد و تاءییدشان می کند... زمانـی مـیآید که شهر و اهل قـم بر دیگـر مـردم حجت انـد و آن در زمان غیبت قائم ماست تـا ظهور او. اگر چنین نباشد، زمیـن ساکنان خـود را فرو مـی برد. مسلما ملائکه دشواریها را از قـم و ساکنانش دفع می کنند. هیچگاه گردنکشی نسبت به قمیان سـوء قصد نمـی کند مگر آنکه درهـم شکننده جباران او را نابـود و به مصیبت یا درد سر یا دشمنی مشغولـش می نماید. خداوند قـم را از یاد سرکشان در زمان حکومتشان می برد همانگونه که آنان یاد خدا را به فراموشی سپردند.
ـ معدن علم و فضل، قائم مقام حجت
۴ـ عن الصـادق (ع) انه ذکـرکـوفه و قـال:
«ستخلو کوفه مـن المومنین و یاءزر عنها العلم کما تاءزر الحیه فـی حجـرها، ثـم یظهر العلـم ببلـده یقال لها قـم و یصیر معدنا للعلـم و الفضل حتـی لا یبقـی فـی الارض مستضعف فـی الـدیـن حتـی المخـدرات فـی الحجال، و ذلک عنـد قرب ظهور قائمنا، فیجعل الله قـم و اهله قائمیـن مقام الحجه و لولا ذلک لساخت الارض باءهلها و لم یبق فی الارض حجه فیقیض العلـم منه الی سائر البلاد فی المشرق و المغرب، فیتـم حجه الله علی الخلق حتـی لا یبقـی احد علی الارض لم یبلغ الیه الدیـن و العلم، ثـم یظهر القائم (ع) و یسیر سببا لنقمه الله و سخطه علی العباد; لان الله لا ینتقـم مـن العباد الا بعد انکار هـم حجه.» (مجلسی، ج ۵۷، ص ۲۱۳)
زمانی امام صادق(ع) شهر کـوفه را یاد کرد و فرمود: در آینده کـوفه از مـومنان خالـی می شـود و علـم و دانـش بـدان پشت می کند همچنانکه مار در لانه خـویـش پشت مـی کند.
آنگاه علـم در شهری به نام قـم ظاهـر وآنجـا معدن علـم و فضلیت می شـود به طوری که دیگر به روی زمیـن کسی که به امور دینی آگاه نباشد، پیدا نمـی شـود. در آن زمان حتـی زنان پرده نشیـن هـم از مسایل دینـی آگاهـی دارنـد. و ایـن هنگام نزدیک شـدن ظهور قائم ماست. در آن هنگام خداوند قـم و ساکنانش را قائم مقام حجت قرار می دهد. واگر چنین نباشد، زمیـن ساکنان خود را فرو می برد و دیگر بر روی آن حجتـی باقـی نخـواهد ماند. در آن عصر علـم از قـم به دیگر نقاط جهان در شرق و غرب جاری مـی شـود.(از حاجـی ابراهیـم اصفهانی ـ اعلی الله مقامه ـ که از اعاظم متاءخـرین و از مجتهدیـن بزرگ بـود، نقل شـده که فرمـود: نهصـد مجتهد جامع الشرایط در مقبره پشت حرم مقدس حضرت معصـومه مدفـون هستند. (انصاری، پشت برگ ۷۷.)) لذا حجت خدا بر مـردم تمام مـی گردد به گـونه ای که دیگـر کسـی یافت نمـی شـود که دستـورهای دینـی و علـم الهی بـدو نرسیده باشد. آنگاه قائم (ع) ظهور می کند و وسیله انتقام و خشـم خـداوند بر بنـدگان مـی گردد; چـون خـداونـد از مردم انتقام نمـی گیرد مگر بعد از آنکه حجت را انکـار کننـد.
ـ استـراحتگـاه مـومنـان، مـاوای فـاطمیـان
۵ـ عن محمـد بـن جعفـر عن ابیه الصـادق(ع) قـال:
«اذا اصابتکم بلیه و عناء فعلیکم بقم، فانه ماءوای الفاطمییـن و مستراح المومنیـن. و سیاءتی زمان ینفر اولیاءنا و محبونا عنا و یبعدون عنا و ذلک مصلحه و لهم لیکلا یعرفوا بـولایتنا و یحقنوا بذلک دماوهم و اموالهم و ما اراد احد بقـم و اهله سوءا الا اذله الله و ابعده مـن رحمته.»(مجلسی، ج ۵۷، ص ۲۱۵ ـ ۲۱۴)
امام صادق(ع) فرمود: هرگاه بلا و ذلتـی به شما رسید، به قـم برویـد. چـون آنجا پناهگاه فرزنـدان فاطمه و استراحتگاه مـومنان است. زمانـی فرا مـی رسد که اولیا و دوستدارانمان ازما می گریزند و دور مـی شـوند تا به دوستـی با ما شناخته نشـوند و خـون و داراییشان محفوظ بماند. ایـن به نفعشان است. کسـی نسبت به قـم و ساکنانـش سـوء قصد نمـی کند، مگر اینکه خـداونـد او را خـوار و از رحمت خـویـش دور مـی نمـاید. بخـش عمـده ایـن روایت مربـوط به دوران خفقان آلـودی است که بر فـرزنـدان فاطمه(ع) وشیعیان علـی (ع) در زمان خلفا و پـادشاهان ستمگر غیر شیعی خصوصا سفاکان اموی و عباسی پیـش از انقلاب اسلامی گذشت.
ـ محل باز شدن در بهشت
۶ـ عن صفـوان بـن یحیـی بیاع السابری قال: کنت یـوما عنـد ابـی الحسـن(ع) فجری ذکر قـم و اهله و میلهم الـی المهدی(ع) فتـرحـم علیهم و قال ((رضی الله عنهم)).
ثـم قال: ((ان للجنه ثمانیه ابواب و واحد منها لاهل قم وهم خیار شیعتنـا مـن بیـن سـائر البلاد. خمـرالله تعالـی و لایتنـا فـــی طینتهم.))(مجلسی، ج ۵۷، ص۲۱۶)
صفـوان یحیی ـ فروشنده پارچه های شاپـوری ـ گوید: روزی نزد امام کـاظم (ع) (یا امام رضـا(ع)) بـودم که نام قـم و ساکنانـش و تمایل آنان به حضرت مهدی (ع) به میان آمد. در پی آن امام رحمتشان فرستاد و فرمود: خداوند از آنان خشنود باشد. سپـس افزود: بهشت دارای هشت در است و یکـی از آنها از آن قمیان است. اهل قـم بهتریـن شیعیان ما از میان دیگر شهرها هستند. خـداونـد دوستـی ما را در سـرنـوشتشان آمیخته است. آنچه در تـوضیح روایت بالا باید گفت، ایـن است که شیعیان قـم در مجموع نسبت به شیعیان سایر نقاط بهتراند.
ـ سرزمین مقدس
۷ـ عن ابی مسلـم العبدی عن ابـی عبدالله الصادق (ع) قال: ((قـم مقـدسه و اهلها منا و نحـن منهم لایـریـدهـم جبـاربسـوء الا عجلت عقـوبته، ما لـم بجـو لـوا احـوالهم فاذا فعلـوا ذلک، سلط الله علیهم جبابره سوء. اما انهم انصار قائمنا و دعاه حقنا)) ثـم رفع راءسه الی السماء و قـال: ((الهم اعصمهم مـن کل فتنه و نجهم مــن کل هلکه)).(مجلسـی،ج ۵۷، ص ۲۱۹ ـ ۲۱۸) ابو مسلـم عبدی گوید: امام صادق (ع) فرمود: خاک قـم مقدس است و ساکنانـش از ما هستنـد و ما از آنان. هیچگاه گـردنکشـی نسبت به آنان سـوء قصد نمی کند مگر اینکه به کیفر خـود شتاب ورزد، البته تا زمانی که احـوال خـویـش را تغییر ندهند. در آن صـورت خداوند سرکشان را بر آنان مسلط می کند. هان! اهل قـم یاری دهندگان قائم ما هستند و به حق ما دعوت مـی کنند. راوی گـوید: آنگاه امام سرش را به سـوی آسمـان بلنـدکـرد و گفت: بـار الها، آنان را از هـر فتنه ای حفظ کـن و از هـر هلاکتـی نجـات ده. از ایـن روایت شرافت و قداست ذاتی شهر قـم استفاده می شـود.(انـوار المشعشعیـن، ص ۱۷۹)
یعنـی از سخـن امام به طـور واضح مـی تـوان فهمید که خاک قـم از ویژگی خاصـی برخـور دار است و ایـن ویژگـی بـدون در نظر گرفتـن افـراد و شخصیتهای بارزی است که در آنجا سکنا گزیـده انـد. نکته بسیار جالبـی که در این روایت بدان تصریح شده، ایـن است که اهل قـم تا زمانـی که کردار شایسته و اعمال پسنـدیـده خـود را تـرک نکننـد، مشمـول رحمت الهی هستنـد و گـردنکشـان بـر آنــان سلطه پیدانخواهند کرد. اما پـس از ترک دستـورهای الهی و غوطه ور شدن در گناهـان به خشـم الهی دچـار و حکـام ستمگـر بـر آنـان چیـره می شوند.(ایـن نکته از آیه ۱۱ سـوره رعد(رعد:۱۱) و آیه ۵۳ سـوره انفال(انفال:۵۳) اقتباس شـدو پیشتر بـدان اشاره کردیـم. گفتنـی است اینکه در بـرخـی از نسخه هـا در متـن روایت فـوق به جـای کلمه ((مـالـم یحـولــــوا احوالهم))، ((مالـم یخونوا الخوانهم)) است. (مجلسی، ج ۵۷، ص ۲۱۹ ـ ۲۱۸). بنابـرایـن معنای ایـن بخـش از روایت ایـن گـونه می شـود: هیچ گردنکشـی نسبت به آنان سـوء قصد نمـی کند مگر اینکه در کیفر خـود شتاب مـی ورزند تا وقتـی که اهل قـم نسبت به برادران خویش خیانت نکنند.)
ـ مجمع انصار قائم آل محمد(ص)
۸ـ عن عفان البصری عن ابـی عبدالله (ع)قال: قال لی: (اتدری لمی سمـی قـم؟)) قلت: الله و روسله و انت اعلم. قال: ((انمـا سمـی قـم لان اهله یجتمعون مع قـائم آل محمـد(ع) و یقـومون معه و یستقیمـون علیه و ینصرونه.))(مجلسی، ج ۵۷، ص ۲۱۶) عفان مـی گـوید: امام صادق (ع) به مـن فرمـود: آیا مـی دانی علت نامیده شدن ایـن شهر به قم چیست؟ عفان عرض کرد: خدا و رسـولـش و شما داناترید.امام فرمـود: ایـن شهر قـم نامگذاری شد چون مردمش با قائم آل محمد(ص) اجتماع و با او قیام، و برای او استقامت می کنند و یاریـش مـی نماینـد. برخـی درشرح این حدیث گفته اند:
از این حدیث و امثال آن، نقـش اصلی مردم این سرزمیـن در حکـومت جهانی حضرت مهدی (ع) روشـن مـی گردد. هسته های اصلـی انقلاب جهانی اسلام در دوران ظهور، از مـردم ایـران به ویژه مـردم قــم تشکیل مـی شـود. ازایـن رو، زمینه سـازی فـرهنگـی و تـربیتـی و گستـرش معیارهای راستیـن اسلامی میان تـوده ها، ضرورتی حیاتـی مـی یابـد. تنها نمی توان به این خرسند بود که اینجا شهر افتخار آفریـن قـم و قیام است و فروغ عالـم گستر حضرت معصـومه (س) را بر سر دارد، و دیگـر راحت زیست و تعهد و مسـولیتـی احسـاس نکرد. ایـن نـوعی ساده انـدیشـی است; زیرا با تـوجه به گذشته و حال و رسالتی که قـم در آینده بر دوش دارد، مسوولیتی بزرگ متوجه مردم ایـن سامان است و باید شایستگی و تقـوای بیشتری داشته باشند که در خور این سرزمین و ایـن بارگاه ملکوتی باشد و زمینه های آینده فراهم گردد و نعمت قرب و زیستـن در چنیـن مرکزی ارج نهاده شود. و گرنه مسوولیت و کیفر افزونتری در کار خـواهد بـود; که مقربان مسئولیتی عظیمتر دارند.(حکیمـی، ص ۱۲۱ ـ ۱۲۰)
ـ شهر قم سـالمتـریـن شهرهـا، بهتـریـن مواضع
۹ـ سئل امیر المـومنیـن علی بـن ابی طالب عن اسلـم المدن و خیر المـواضع عنـد نزول الفتـن و ظهور السیف. فقـال (ع): ((اسلـــم المـواضع یـومئذ قصبه قـم. فاءذا اضطربت خراسان و وقتعت الحـرب بیـن اهل جرجان و طبرستان و خربت سجستان، فاءسلم المواضع یومئذ قصبه قـم. تلک البلـده التـی یخـرج منها انصار خیر الناس ابا و اما و جدا و جده و عما و عمه. تلک التـی تسمی الزهراء...))(مجلسی، ج ۵۷، ص ۲۱۸ ـ ۲۱۷)
از امیر مـومنان علـی بـن ابـی طالب (ع) در باره سالـم تـریـن و بهتریـن شهرها و مـوضعها به هنگام نازل شدن فتنه ها و ظاهر شـدن شمشیرها(ظاهـرا شمشیـرهـا كنـایه از جنگ و خـونریزی است. ) سـوال شد. حضرت فرمـود: سالمتریـن نقاط در آن روز، شهر قـم است. زمانـی كه در خراسان اغتشاش روی دهـد و میان مردم گـرگان و طبـرستان (طبرستان نامی است كه مـورخان اسلامـی به مازندران و حـدود و اطراف آن از مشرق تا مغرب اطلاق كرده اند. (معیـن، ج ۵، ص ۱۰۷۹ ـ ۱۰۷۸.) جنگ درگیرد و سیستان خـراب شـود, در آن هنگام سالمتـریـن مـواضع, شهر قم است. قـم شهری است كه از آنجا یاران بهتریـن مردم از جهت پـدر و مادر و جد وجده و عمـو و عمه بر مـی خیزنـد. آن شهر, زهرا نامیده شـده است.(روایت دنباله دارد.) شهر انصارائمه (ع).
۱۰ـ عن الصادق(ع) قال: اهل خـراسان اعلامنا و اهل قـم انصـارنـا و اهل کـوفه اوتـادنـا و اهل هذاالسـواد منـا و نحــن منهم.))(مجلسی، ج ۵۷، ص ۲۱۴) از امـام صـادق (ع) روایت شـده است که فـرمود:
خـراسـانیان پـرچـم های ما و اهل قـم انصار ما و کـوفیان میخهای مـا(ظاهـرا مقصـود آن است که کـوفیـان بـاعث ثبـات امـــر ائمه اطهار(ع) شـدند.) و اهل ایـن سـواد(ظاهرا مقصـود از سواد، سـواد کـوفه است که پیشتر توضیح دادیم.) ازمـا و مـا از آنـان هستیــــم.
ـ حرم اهل بیت(ع)
۱۱ـ عن الصـادق(ع) قـال: ((الا ان لله حـرمـا و هــو مکه. الا ان لرسـول الله حرما و هو مدینه. الا ان لامیرالمـومنیـن حرما و هـو کوفه. الا ان حرمی و حرم ولدی(اگـر ایـن کلمه را به ضـم واو بخـوانیـم، جمع ((ولـد)) و به معنـای فـرزنـدان است در تـرجمه همیـن مبنـا رعایت شـــده است.)مـن بعدی قم.(شـوشتری، ج ۱، ص۸۳؛ انوار المشعشین، ص ۱۱) امام صادق(ع) فرمـود: خداوند حرمی دارد و آن مکه است. هان، رسـول خـدا حرمـی دارد و آن مدینه است. آگاه باشید، امیر مـومنان حرمی دارد و آن کـوفه است. هـان، حـرم مـن و فـرزنـدانـم بعد از مـن قــم است.
ـ شهر پر برکت
۱۲ـ عن الصادق(ع) قال: ((ان لعلـی قـم ملکا رفرف علیها بجناحیه لایریدها جبار بسـوء الا اذا به الله کذئب الملح فـی الماء.)) ثـم اشار الی عیسی بن عبدالله فقال:
«سلام الله علـی اهل قـم یسقـی الله بلادهــم الغیث و ینزل الله علیهم البرکات و یبدل الله سیئاتهم حسنات. هـم اهل رکوع و سجود و قیام و قعود. هم الفقهاء العلماء الفهماء. هـم اهل الدرایه و الروایه و حسـن العباده.»(مجلسی، ج ۵۷، ص ۲۱۷) امام صادق(ع) فرمود: بر فراز قم فرشته ای بالهای خود را برافراشته است. هیچ گردنکشی نسبت به قـم سـوء قصد نمی کند مگر آنکه خداوند او را نابـود مـی نماید چنانکه نمک در آب نابـود می شـود. آنگاه امام به عیسـی بـن عبدالله(عیسـی بـن عبـدالله از جمله اصحاب حضرت صادق و حضـرت کاظم ع بـود و از آنان روایت نقل کـرد. (خـویـی، ج ۱۳، ص ۱۹۶ ـ ۱۹۴.)) اشاره کـرد و فـرمـود: سلام خـداونـد بـر اهل قـم باد. خـداونـد سرزمینشان را به خـوبـی تبـدیل کند. قمیان اهل رکـوع و سجـده و قیـام و قعودانـد. آنـان فقیه و عالـم و بــا شعور و اهل فهم و روایت هستند و عبادات را به خوبی به جا میآورند.
ـ کوفه کوچک
۱۳ـ عن الصـادق(ع) انه قـال: ((ان لله حـرمـا و هـو مکه. الا ان لرسـول الله حرما و هوالمدینه. الا ان لامیرالمـومنیـن حرما و هو الکوفه. الا و ان قـم الکـوفه الصغیره...))(خـویـی، ص ۲۲۸)
از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمـود: خداوند دارای حرمی است و آن مکه است. هـان، رسـول خـدا حـرمـی دارد و آن مـدینه است. آگـاه بـاشیـد، امیرمـومنان دارای حرم است و آن کوفه است. بدانید که قـم کـوفه کوچک است...در ایـن روایت قـم، کوفه کـوچک دانسته شـده است. بر ایـن اسـاس، احـادیثـی که در شـرافت کـوفه وارد شـده، شامل قـم هـم خـواهـد بـود.(انوار المشعشعین، ص ۱۹۵)بـرخـی از پژوهشگران در تـوضیح روایت فـوق گفته اند:
شاید منظور ایـن باشـد که بعد از ظهور حضرت بقیه الله ـ ارواحنا فداه ـ کوفه پایتخت حکومت جهانی آن حضرت خواهد بـود در آن موقع قم دومین پایگاه حکومت حقه خواهد بود. و شاید به همیـن جهت است که عاشقان دلباخته حضرتـش در دوران غیبت به مسجد سهله در کـوفه و مسجد صاحب الزمان در جمکران قم رهنمون می شوند. از ایـن حدیث، عظمت شهر کـوفه نیز به خـوبی روشـن می شـود که قـم را با آن همه عظمتـی که دارد، ((کـوفه کـوچک)) نـامیـده انـد.(کریمه اهل بیت، ص ۲۳)
ـ اسامی شهر قم
با توجه به روایات ائمه اطهار (علیهم السلام) ۲۵ نام و عنوان و صفت برای ایـن شهر مقدس ذکر گردیده است.
۱) قم
۲) ارض جبل
۳) سرزمین نجیبان
۴) حجت بلاد
۵) معدن علم و فضل
۶) قائم مقام حجت
۷) منزل آل محمد
۸) جایگاه شیعیان
۹) استراحتگاه مومنان
۱۰) ماءوای فاطمیان
۱۱) پناهگاه شیعیان
۱۲ محل باز شدن در بهشت
۱۳) سرزمین مقدس
۱۴) مجمع انصار قائم آل محمد
۱۵) قطعه ای از بیت المقدس
۱۶) زهرا
۱۷) سالمترین شهرها
۱۸) بهترین مواضع
۱۹) بحر
۲۰) معدن شیعیان
۲۱) بلد امین
۲۲) شهر انصار ائمه
۲۳) حرم اهل بیت
۲۴) شهر پربرکت
۲۵) کوفه کوچک
منابع:
(۱)قرآن کریم؛
(۲)کریمه اهل بیت؛
(۳)مجلسی، بحار الانوار؛
(۴)آیت الله مکارم شیرازی، تفسیرنمونه؛
(۵)انصاری، تاریخ قـم، نسخه خطـی کتابخانه آیت الله نجفی، ضمن ش ۴۸۹۸؛
(۶)انـوار المشعشعیـن؛
(۷)حکیمـی، حضـرت معصـومه و شهر قـم؛
(۸)آیت الله خـویـی: معجـم رجـال الحدیث؛
(۹)شوشتری، مجالس المومنین؛



جعبه ابزار