قُوّة (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قوّة:
(وَ أَعِدّواْ لَهُم مّا اسْتَطَعْتُم مِّن قوَّةٍ) قوّة چه كلم كوچک و پرمعنايى است، نهتنها وسايل جنگى و سلاحهاى مدرن هر عصرى را دربر مىگيرد، بلكه تمام نيروها و قدرتهايى را كه به نوعى از انواع در پيروزى بر دشمن اثر دارد شامل مىشود، اعمّ از نيروهاى مادّى و معنوى. آنها كه گمان مىكنند
راه پيروزى بر دشمن و حفظ موجوديت خويش تنها بستگى به كميّت سلاحهاى جنگى دارد، سخت در اشتباه هستند،زيرا ما در همين ميدانهاى جنگ عصر خود ملتهايى را ديديم كه با نفرات و اسلحه كمتر در برابر ملتهاى نيرومندتر و با سلاحى پيشرفتهتر پيروز شدند، مانند ملت مسلمان الجزایر در برابر دولت نيرومند فرانسه. بنابراين علاوه بر اين كه بايد از پيشرفتهترين سلاحهاى هر زمان (به عنوان يک وظيفه قطعى اسلامى) بهره گيرى كرد، بايد به تقويت روحيه و ايمان سربازان كه قوّة و نيروى مهمترى است پرداخت. همچنین نباید از قدرت اقتصادى، فرهنگى، سياسى،كه آنها نيز در مفهوم «قوّة» مندرج هستند و نقش بسيار موثرى در پيروزى بر دشمن دارد، غفلت كرد. جالب اينكه در روايات اسلامى براى كلمه «قوّة» تفسيرهاى گوناگونى شده كه از وسعت مفهوم اين كلمه حكايت مىكند، مثلا در بعضى از
روایات مىخوانيم كه
پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمود منظور از قوّة، «تير» است و در روايت ديگرى كه در تفسير على بن ابراهيم آمده مىخوانيم كه منظور از آن هرگونه اسلحه است و باز در روايتى كه در
تفسیر عیاشی آمده مىخوانيم كه منظور از آن شمشير و سپر است و بالاخره در روايت ديگر كه در كتاب من لا يحضر، آمده مىخوانيم:
«مِنْه الخضاب السّواد».
«يكى از مصداقهاى قوّة (در آيه مورد بحث) موهاى سفيد را بهوسيله رنگ، سياه كردن است» يعنى اسلام حتّى رنگ موها را كه به سرباز بزرگسال چهره جوانترى مىدهد تا دشمن مرعوب شود، از نظر دور نداشته است و اين نشان مىدهد كه چه اندازه مفهوم «قوّة» در آيه مورد بحث وسيع است. بنابراين آنها كه تنها پارهاى از روايات را ديدهاند و كلمه «قوّة» را به يک مصداق، محدود ساختهاند گرفتار اشتباه عجيبى شدهاند. ولى افسوس كه مسلمانان با داشتن يک چنين دستور صريح و روشنى، گويا همه چيز را به دست فراموشى سپردهاند، نه از فراهم ساختن نيروهاى معنوى و روانى براى مقابله دشمن در ميان آنها خبرى هست و نه از نيروهاى اقتصادى و فرهنگى و سياسى و نظامى... و عجب اين است كه با اين فراموشكارى بزرگ و پشت سر انداختن چنين دستور صريح باز خود را مسلمان مىدانيم و گناه عقب افتادگى خود را به گردن اسلام مىافكنيم و مىگوييم اگر
اسلام، آيين پيشرفت و پيروزى است، پس چرا ما مسلمانها عقب افتادهايم؟! به عقيده ما اگر آیه مورد نظر که دستور بزرگ اسلامى است، به عنوان يک شعار همگانى در همه جا تبليغ شود و مسلمانان از كوچک و بزرگ، عالم و غير عالم، نويسنده و گوينده، سرباز و افسر، كشاورز و بازرگان، در زندگى خود آن را به كار بندند، براى جبران عقب
ماندگىشان كافى است. سيرۀ عملى پيامبر (صلیاللهعلیهوآله) و پيشوايان بزرگ اسلام نيز نشان مىدهد كه آنها براى مقابله با دشمن از هيچ فرصتى غفلت نمىكردند، در تهيه سلاح و نفرات، تقويت روحيه سربازان، انتخاب محل اردوگاه و انتخاب زمان مناسب براى حمله به دشمن و به كار بستن هرگونه تاكتيک جنگى،هيچ مطلب كوچک و بزرگى را از نظر دور نمىداشتند. معروف است كه در
جنگ حنین به پيامبر (صلیاللهعلیهوآله) خبر دادند كه سلاح تازه موثرى در يمن اختراع شده است، پيامبر (صلیاللهعلیهوآله) بلافاصله كسانى را به يمن فرستاد تا آن سلاح را براى ارتش اسلام تهيه كنند. نكته مهم ديگرى كه از آيه فوق استفاده مىشود رمز جهانى و جاويدانى بودن آيين اسلام است، زيرا مفاهيم و محتويات اين آيين آنچنان گسترده است كه با گذشت زمان به كهنگى و فرسودگى نمىگرايد، این آیه، هزار سال پيش مفهوم زندهاى داشت و امروز هم چنين است و ده هزار سال ديگر هم مفهوم آن همچنان زنده باقى خواهدماند، زيرا هر سلاح و قدرتى در آينده نيز پيدا شود در كلمه جامع «قوّة» نهفته است، چون جمله:
(ما اسْتَطَعْتُمْ) «عام» و كلمه «قوّة» كه بهصورت نكره آمده است عموميت آن را تقويت مىكند و هرگونه نيرويى را شامل مىشود.
به موردی از کاربرد
قوّة در قرآن، اشاره میشود:
(وَ أَعِدّواْ لَهُم مّا اسْتَطَعْتُم مِّن قوَّةٍ وَ مِن رِّباطِ الْخَيْلِ تُرْهِبونَ بِهِ عَدْوَّ اللّهِ وَ عَدوَّكُمْ وَ آخَرينَ مِن دونِهِمْ لا تَعْلَمونَهُمُ اللّهُ يَعْلَمُهُمْ وَ ما تُنفِقواْ مِن شَيْءٍ في سَبيلِ اللّهِ يوَفَّ إِلَيْكُمْ وَ أَنتُمْ لا تُظْلَمونَ)(براى مقابله با آنها (دشمنان)، هرچه در توان داريد از نيرو و از اسبهاى ورزيده آماده سازيد، تا بهوسيله آن، دشمن خدا و دشمن شناخته شده خويش را بترسانيد! و دشمنان ديگرى غير از اينها، كه شما آنها را به علت نفاقشان نمىشناسيد و
خدا آنها را مىشناسد و هر چه در
راه خدا و تقويت اسلام
انفاق كنيد، بى كم و كاست به شما بازگردانده مىشود و به شما ستم نخواهد شد.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید:
كلمه قوة به معناى هر چيزى است كه با وجودش كار معينى از كارها ممكن مىگردد و در جنگ به معناى هر چيزى است كه جنگ و
دفاع با آن امكان پذير است، از قبيل انواع اسلحه و مردان جنگى با تجربه و داراى سوابق جنگى و تشكيلات نظامى.
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «قوّة»، ج۳، ص۸۰۵-۸۰۷.