ماجرای غدیر خم
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در سال دهم هجری
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در واپسین سال حیات شریفشان، در بازگشت از
مراسم حج، در محل
غدیر خم، از جانب
خداوند متعال ماموریت مییابند تا
حضرت علی (علیهالسّلام) را به عنوان جانشین و
امام امت اسلامی به مسلمانان اعلام نماید. در این میان بعضی افراد مغرض این
شبهه را مطرح میکنند که
شیعه داستان غدیر را از خودش ساخته است؛ در حالی که اصل ماجرای غدیر حتی در متون اهل سنت
متواتر بوده و در این که چنین واقعهای رخ داده، تردیدی راه ندارد. چنانکه
علامه امینی اصل حدیث غدیر را از یکصدوده صحابی و هشتادوچهار نفر از تابعان (مستند به منابع تسنن) نقل کرده است.
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در سال دهم هجری نمایندگانی به سراسر بلاد اسلامی فرستادند و مردم را به
حج دعوت کردند.
عده زیادی از همه مناطق مسلماننشین، در
مدینه جمع شدند.
حضرت در روز شنبه پنجم یا ششم ماه
ذیالقعدة غسل کرده با پای پیاده و
لباس احرام به راه افتادند.
با اینکه مصادف با خروج ایشان در مدینه بیماری حصبه شیوع یافت و عده زیادی از مردم را از فیض حضور در این سفر بازداشت،
عده زیادی که بین ۹۰
تا ۱۲۴ هزار نفر
نقل شدهاند با حضرت به سمت مکه به راه افتادند. این عده جدا از کسانی هستند که از خود مکه در حج شرکت جستند.
طبق نظر
اهل تسنن، عدهای از مسلمانان نیز به فرماندهی
امیر مومنان (علیهالسلام)، برای فتح یمن به آنجا رفته بودند که ایشان در برگشت از سپاه جدا شده و به رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ملحق شدند.
کاروان رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، دوشنبه شب به
مکه رسیدند.
وحی الهی بر پیامبر گرامی اسلام نازل شده بود که پس از آموزش
مناسک حج به مسلمانان، جانشین خود را معین نمایند. از آنجا که
آیه ۶۲
سوره مائده قطعاً به دلیل
تواتر اخبار، در
غدیر خم نازل شده است؛ پس مطلبی که بر رسول خدا نازل شده است قبل از غدیر خم و در ایام حجةالوداع یا قبل از آن بوده است. در این رابطه
حاکم حسکانی از علمای معروف اهل تسنن میگوید: «فاذا فرغت فانصب» یعنی وقتی از بیان فروع فارغ شدی، پس علی را به ولایت نصب کن.
قرطبی و
آلوسی هم در کتب تفسیریشان این نظر را به برخی از علمای اهل تسنن نسبت دادهاند.
سیوطی و آلوسی در ذیل آیه ۶۷ مائده
چند روایـت میآورند که: آنچه بر تو نازل شده است «که علی ولی مومنین است» را بر مردم ابلاغ کن.
حضرت رسول (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) تصمیم داشتند این وظیفه را در مدینه انجام دهند اما نگران بودند که منافقین مانع شوند و قصد جانشان را بنمایند به همین علت به عدهای از مومنین دستور نگهبانی از خود را دادند، البته این دستور را قبل از نزول آیه ۶۷ سوره مائده داده بودند.
ایام حج گذشت و حج نیز به عنوان آخرین فرع، کامل شد. رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) اعمال را انجام داده و دستور بازگشت دادند. همه مسلمانان جمع شده همراه با ایشان به سمت
جحفه در نزدیکی غدیر خم
که منزل دوم در راه مدینه است به راه افتادند. جحفه، میقات اصلی مردمی بود که از
شام،
مصر و
عراق و از راه مدینه به حج آمده بودند. جحفة شهر بزرگی در راه مکه و مدینه در مرحله چهارم از مکه و آنجا میقات اهل مصر و شام (عراق و شام در یک جهتند) است اگر از مدینه بگذرند ... وفاصله آنجا تا غدیر خم دو میل است.
کاروانیان در روز هجدهم
ذیالحجة به غدیر خم رسیدند.
در اینجا وحی نازل شد: "یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک وان لم تفعل فما بلغت رسالته والله یعصمک من الناس؛
ای پیامبر آنچه را که از جانب پرودگارت بر تو نازل شده است کاملا (به مردم) برسان که اگر نکنی پس رسالت او را انجام ندادهای و خداوند تو را از مردم حفظ میکند".
از دیگر علمائی که به این مطلب اشاره کردهاند میتوان به ابوجعفر محمد بن جریر الطبری در کتاب الولایة فی طرق حدیث الغدیر، ابن ابیحاتم ابومحمد الحنظلی الرازی، الحافظ ابوعبدالله المحاملی در امالی، الحافظ ابوبکر الفارسی الشیرازی در کتاب ما نزل من القرآن فی امیرالمؤمنین، الحافظ ابن مردویه، ابواسحاق الثعلبی النیسابوری در تفسیر الکشف و البیان،
الحافظ ابو نعیم الاصبهانی در ما نزل من القرآن فی علی، ابوالحسن الواحدی النیسابوری در اسباب النزول،
الحافظ ابوسعید السجستانی در کتاب الولایة، الحافظ الحاکم الحسکانی ابوالقاسم در شواهد التنزیل لقواعد التفصیل و التاویل،
، الحافظ ابوالقاسم ابن عساکر الشافعی،
ابوالفتح النطنزی در الخصایص العلویة، ابوعبدالله فخرالدین الرازی الشافعی در تفسیر الکبیر ذیل همین آیه،
ابوسالم النصیبی الشافعی در مطالب السئول،
الحافظ عزالدین الرسعنی الموصلی الحنبلی در تفسیرش، شیخالاسلام ابواسحاق الحموینی در فراید السمطین،
السیدعلی الهمدانی در مودة القربی، بدرالدین ابن العینی الحنفی در عمدة القاری فی شرح صحیح البخاری فی قوله تعالی «یا ایها الرسول بلغ ما انزل...»،
نورالدین ابن الصباغ المالکی المکی در الفصول المهمة،
نظامالدین القمی النیسابوری در تفسیر السایر الدایر اشاره کرد. مرحوم
علامه امینی در
الغدیر ده سند دیگر برای این مطلب نقل مینماید. اما بقیه وجوهی که بعض علمای اهل سنت ذکر کردهاند تمامی آنها با سند ضعیف و
مرسل است و حتی گوینده آنها معلوم نیست. لذا نظامالدین النیسابوری تمامی آنها را به صورت ضعیف نقل کرده است و نزول آیه در غدیر خم را اولین وجه ذکر کرده وآن را قول
ابن عباس و
البراء ابن عازب و
ابیسعید الخدری و محمد بن علی (علیهماالسّلام) میداند. طبری نیز که یکی از بزرگترین علمای اهل سنت است اصلا آنها را ذکر نمیکند.
غدیر خم برای انجام این مسئولیت انتخاب شده بود، زیرا مردم مصر، شام، عراق و مدینه، همگی در آنجا حاضر بودند و اگر کاروانی میخواست جدا شود، از آنجا جدا میشد. مردم
یمن،
طائف و اطراف آن هم که مسلمان نبودند و تازه بلادشان فتح شده بود؛ مردم مکه هم در همان نزدیکی بودند و قطعا خبر به ایشان میرسید. چون
الحارث بن النعمان الفهری که
آیه عذاب واقع در مورد وی نازل گردید از
قبیله قریش و مکی بود. این نشان دهنده وصول خبر واقعه غدیر به اهل مکه است. پس جمعیت بهاندازهای بود که خبر به همه مسلمانان برسد.
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) سر از خیمه بیرون آورده فرمودند: محافظان را مرخص کنید که خداوند خود مرا حفظ کرد.
حاکم نیسابوری در
المستدرک علی الصحیحین، میگوید این روایت صحیح است ولی بخاری ومسلم آن را نیاوردهاند.
سپس دستور جمع شدن مردم را دادند. تمامی مسلمانان در نزدیکی پنج درخت بزرگ جمع آمدند.
آفتاب بسیار داغ بود،
به حدی که مردم نیمی از بالا پوش خود را روی سر و نیمی را زیر پاانداخته بودند.
تفتازانی در شرح المقاصد فی علم الکلام تصریح به وجود این روایت دارد گرچه در معنای مولی اشکال میکند.
حضرت
نماز را خواندند
و سپس زیر سایه یکی از درختها و در وسط جمعیت
خطبهای مفصل ایراد فرمودند. در آن خطبه به رحلت خویش اشاره کرده
سپس فرمودند: "مردم من در بین شما دو جانشین برای خود قرار میدهم که اگر به آن دو چنگ بزنید رستگار خواهید شد: کتاب خداوند و عترتم، پس ببینید که چگونه حق من را نسبت به آن دو ادا میکنید".
نیل الاوطار تصریح میکند که صحیح است و نیز تصریح میکند که رسول خدا امر به اتباع اهل بیتشان فرمودهاند.
سپس دست امیر مومنان علی (علیهالسلام) را گرفته بالا بردند
و فرمودند: ای مردم چه کسی بر جان مردم از ایشان سزاوار تر است؟ گفتند خدا ورسولش بهتر میدانند. حضرت فرمودند: خداوند سرپرست من و من سرپرست مومنین هستم و من از جانشان بر ایشان سزاوارتر.
(ابن حجر عسقلانی تصریح به صحت سند میکند، هیثمی در مجمع الزوائد نیز تصریح به وثاقت تمامی افراد سند میکند)
پس هر کس که من سرپرست اویم علی سرپرست اوست.
اسناد بسیار زیاد دیگری که علامه امینی در کتاب گرانسنگ الغدیر چندین جلد در مورد آن کتاب نوشته است.
جالب اینجاست که در بعضی روایات صحیحه اهل تسنن آمده است: وقتی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) جملات قبل را فرمودند و خواستند شخص مورد نظر را معرفی کنند، عدهای گمان کردند که حضرت،
ابوبکر یا
عمر را معرفی خواهند کرد، اما حضرت دست امیر مومنان (علیهالسلام) را گرفته و او را نصب کردند.
حاضرین این ماجرا را به غائبین برسانند.
در این هنگام
فرشته وحی نازل شد و
آیه آورد که: "الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا؛
امروز
دین شما را کامل کردم و
نعمت خود را بر شما تمام نمودم و
اسلام را به عنوان آیین شما پذیرفتم". پس رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، شکر خدا را به جا آورده و برای حضرت علی (علیهالسّلام)
دعا فرمودند.
طبری در کتاب
الولایة به این مطلب اشاره میکند. این عالم تاریخدان و مفسر معروف سنی کتاب الولایة را مخصوص ماجرای غدیر و آیات نازل در آن تالیف کرده است. اما متاسفانه این کتاب وی مورد بیمهری ناشرین و علمای اهل تسنن قرار گرفته است. بسیاری از محدثان، مورخان و مفسران اهل سنت به این مطلب اشاره کردهاند؛ البته این جدا از تمامی کتب تفسیری و نیز روایات شیعه در این زمینه است.
سپس برای حضرت خیمهای زدند و مردم دسته دسته جلو آمده گفتند: یا علی مبارک بادت، سرپرست ما و همه مومنان شدی!!! وپیش از همه ایشان ابوبکر و عمر به امیر مومنان (علیهالسّلام) تبریک گفتند و سپس
همسران رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و باقی زنان نزد حضرت آمده تبریک عرض نمودند.
حسان در همان مکان شعری سرود با این مضمون که: "رسول خدا به علی گفت که ای علی برخیز پس به درستی که من تو را به عنوان امام و راهنمای بعد از خود برگزیدم".
چند روز بعد و پس از این که خبر این ماجرا پخش شد، شخصی از اهل مکه با نام
الحارث بن النعمان الفهری، به نزد رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آمد وگفت: "ای رسول خدا این امر از جانب خودت بود یا از جانب خدا". حضرت پاسخ فرمودند از جانب خدا، وی گفت من طاقت سرپرستی علی را ندارم! اگر راستگویی از خدا بخواه عذابی از آسمان بر سر من فرستد تا من را هلاک کند. حضرت
نفرین فرموده فیالحال چنین شد. طی این ماجرا آیه زیر نازل شد: "سال سائل بعذاب واقع ••• للکافرین لیس له دافع ••• من الله ذی المعارج؛
در خواستکنندهای تقاضای عذابی کرد که واقع شد، این عذاب مخصوص کافران است و هیچ کسی نمیتواند آن را دور کند. (عذابی که) از سوی خداوند صاحب معارج (خداوندی که فرشتگانش بر آسمانها صعود و عروج میکنند)".
موسسه ولیعصر، برگرفته از مقاله "ماجرای غدیر"