• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

محمد بن طباطبا

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ابوعبداللـه محمد بن ابراهیم (۱۷۳-۱۹۹ ق/۷۸۹-۸۱۵ م)، مشهور به ابن طباطبا، فقیهی سخنور و ادیبی شاعر بود که در سال ١٩٩ه.ق، با شعار «الرِضا مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ(ص)» قیام نمود با همکاری ابوالسرایا کوفه را فتح و دولتی تاسیس کرد که حدود دو سال ادامه یافت. در همین سال در حالی که قیام کوفه رو به گسترش بود، محمد به طرز مشکوکی درگذشت. اکثر تاریخ‌نگاران معتقدند که ابن طباطبا به دست ابوالسرایا مسموم و کشته شده است.



نسب کامل وی چنین است: ابوعبداللـه محمد بن ابراهیم طباطبا (۱۷۳-۱۹۹ ق/۷۸۹-۸۱۵ م) بن اسماعیل الدیباج بن ابراهیم‌ الغمر بن حسن المثنی بن الامام الحسن بن علی بن ابی‌طالب(ع). تاریخ‌نگاران وی را ملقب به ابن طباطبا و فقیهی محدث، خطیبی ادیب و انقلابی دانسته‌اند.
محمد بن ابراهیم طباطبا، در مدینه زاده شد و تقریباً همه زندگی کوتاهش را در همان شهر گذراند و مانند دیگر سادات علوی در فعالیت‌های سیاسی ـ انقلابی روزگار خود دست داشت.


محمد در سال‌های پس از درگذشت هارون الرشید (۱۴۸-۱۹۳ ق/۷۶۵-۸۰۹ م) که میان دو پسر او امین (د ۱۹۸ ق/۸۱۴ م) و مأمون (۱۷۰-۲۱۸ ق/۷۸۶-۸۳۳ م) بر سر خلافت جنگ درگرفت، سر به شورش برداشت و مردم را به بیعت با «الرِضا مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ(ص)» فرا خواند.


قیامی که محمد در سال ١٩٩ه.ق به راه‌انداخت، در آغاز حکومت مامون، ضربه هولناکی بر پیکر عبّاسیان وارد کرد. محمد با کمک ابوالسرایا که با لشکرش به او پیوسته بود، به پیروزی‌های مهمی نایل شد.
محمد با هم‌پیمان شدن با ابوالسرایا، سپاهی سبز جامه فراهم آوردند و در سال ١٩٩ه.ق، در حمله‌ای سریع و غافلگیرانه بر کوفه مسلط شدند. مردم این شهر ضمن استقبال از اقدام آنان، با محمد به عنوان امیرالمؤمنین و خلیفه بیعت کردند و حکومت وی دو سال دوام آورد. گشایندگان شهر فضل بن عباس حاکم کوفه را به بیعت فرا خواندند، اما او تن در نداد و ناگزیر به بغداد گریخت.
[۱] تاریخ خلیفه، ص٣١١.
[۲] البدایه و النهایه، ج١٠، ص٢۴۴.



این قیام تا‌اندازه‌ای به ثمر رسید و بر بلاد عراق چیره شد؛ ارتش مامون را در هم شکست و دامنه فتوحات تا حجاز کشانده شد. حسین افطس، در مدینه مردم را به بیعت و پیوستن به محمد دعوت نمود و مردم به او دست یاری دادند. دامنه نهضت محمد چنان توسعه یافت؛ به‌طوری‌که موفق شدند به نام نهضت خود، سکه بزنند. هدف محمد از قیام، مانند هدف زید بن علی(ع)، دعوت مردم به رضای آل محمد(ص) بود.
از جمله دلایلی که برای قیام محمد ذکر کرده‌اند؛ جایگزین ساختن حسن بن سهل، به جای طاهر بن حسین به فرمانروایی عراق از سوی مأمون بوده است.
[۳] تاریخ الطبری، ج٨، ص۵٢٩.

حسن بن سهل (د ۲۰۳ ق/۸۱۸ م)، فرمان‌روای عراق از سوی مأمون، زهیر بن مسیب را با ۰۰۰‘۱۰ مرد جنگی برای سرکوب کردن شورش کوفه گسیل داشت، اما شکست خورد و واپس نشست.
[۴] العیون و الحدائق، ج۳، ص۳۴۵، به کوشش دخویه، لیدن، بریل، ۱۸۶۹ م.



در همین اوان که قیام کوفه رو به گسترش بود و دولت نوبنیاد ابن طباطبا آغاز می‌شد، ناگهان محمد درگذشت. اکثر تاریخ‌نگاران آورده‌اند که او به دست ابوالسرایا مسموم گشت.
انگیزه این اقدام، چنین آورده شده که محمد از ابوالسرایا گله کرد که چرا قبل از آنکه طبق سنت اسلامی، مردم کوفه را به تسلیم بخواند، با شبیخون و هجوم ناگهانی وارد کوفه شده است، و این گفته بر ابوالسرایا گران آمد. همچنین گفته‌اند او از ابوالسرایا خواست تا تمام اموال غارت شده کوفیان را برگرداند، اما ابوالسرایا مخالفت کرد. همچنین گفته‌اند که ابوالسرایا از نفوذ و محبوبیت ابن طباطبا هراسان بود و او را مانع سلطه‌جویی خویش می‌دید.
[۵] ر. ک: دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج٢، ص۵٧.
[۶] ابن اثیر، عزالدین، الکامل، ج۶، ص۳۰۵.
[۷] اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبیین، ص۵۳۱، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق.



این قیام با مرگ مشکوک ابن طباطبا و پس از آن با کشته شدن ابوالسرایا، از هم پاشید. مامون که دید مناطق بسیاری از قلمرو حکومتش، مانند کوفه، بصره، واسط، اهواز، یمن، مکه، مدینه و بخش‌هایی از شام، به دست سادات علوی افتاده است، برای مقابله با آنان، لشکر عظیمی به فرماندهی هرثمة بن اعین ترتیب داد و بسیاری از سادات و هواخواهان آنان را در جنگ‌های پی‌درپی دستگیر کرد و به قتل رساند.
در سال ۲۰۰ ق/۸۱۶ م جنگ سختی میان ابوالسرایا و سپاهیان مامون به فرماندهی هرثمة رخ داد. ابوالسرایا شکست خورد و همراه محمد بن محمد دستگیر شد. هرثمه آن دو را نزد حسن بن سهل به بغداد فرستاد. حسن، ابوالسرایا را کشت و محمد را نزد مأمون به خراسان فرستاد و پس از چندی محمد نیز درگذشت.
[۸] اشعری، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، ج۱، ص۸۱، به کوشش هلموت ریتر، ویسبادن، ۱۴۰۰ق.

پس از آن، سپاه مامون عازم بصره و یمن شد و عاقبت پس از چند نبرد، زید بن موسی(ع) و ابراهیم بن موسی(ع) تسلیم شدند و آنان را به مرو نزد مامون فرستادند. مامون در اثنای قیام سادات علوی، به فکر ولایت‌عهدی امام رضا(ع) افتاد و توانست تا حدودی مردم را فریب دهد و قیام سادات علوی را خاموش نماید.


۱. تاریخ خلیفه، ص٣١١.
۲. البدایه و النهایه، ج١٠، ص٢۴۴.
۳. تاریخ الطبری، ج٨، ص۵٢٩.
۴. العیون و الحدائق، ج۳، ص۳۴۵، به کوشش دخویه، لیدن، بریل، ۱۸۶۹ م.
۵. ر. ک: دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج٢، ص۵٧.
۶. ابن اثیر، عزالدین، الکامل، ج۶، ص۳۰۵.
۷. اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبیین، ص۵۳۱، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق.
۸. اشعری، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، ج۱، ص۸۱، به کوشش هلموت ریتر، ویسبادن، ۱۴۰۰ق.







جعبه ابزار