• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

محمد بن علی سوزنی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





محمد بن علی سوزنی۵۶۹ هـ.ق) شاعر قرن ششم هجری قمری بود.
او در آغاز زندگی به خوش‌گذرانی و هزل‌سرایی شهرت یافت و در اشعارش به تقلید و هجو دیگر شاعران می‌پرداخت.
وی شاعری با زبانی ساده و شیرین، اما پر از هزل و واژگان محلی و عربی بود و از فرخی و عنصری تأثیر پذیرفت.
او با بسیاری از شاعران نامدار معاصر ارتباط داشت و شاگردانی پروراند.
در سال‌های پایانی عمر، توبه کرد و به شعر جدی و مذهبی روی آورد و حتی با سنایی به حج رفت.
آثار او شامل دیوان شعر با دوازده تا چهارده هزار بیت (بیشتر در هزل) و کتاب سوگندنامه است.
وی در حدود سال ۵۶۲ یا ۵۶۹ (هجری قمری) در سمرقند درگذشت.



ابوبکر محمد بن علی سوزنی سمرقندی نسفی سلمانی شمس‌الدین که آقابزرگ نام دیگر او را مسعود آورده است.
اصل و تبار وی از روستای «کلاش» از توابع سمرقند بود
[۳] مستوفی، حمدالله، تاریخ گزیده، ص۷۳۳.
و خود او در نسف متولد شد.
[۶] گرانویل براون، ادوارد، لباب الالباب، ص۳۸۴.

گویند نسبش به سلمان فارسی می‌رسد؛ چنان‌که در بعضی اشعار او این مطلب اظهار شده است.
[۹] هدایت، رضا قلی خان، ریاض العارفین، ص۳۵۲.

وی برای تحصیل علم به بخارا رفت و مدتی در یکی از مدارس آن‌جا به کسب علم پرداخت.
[۱۳] گرانویل براون، ادوارد، لباب الالباب، ص۳۸۴.

ظاهراً از علوم دین، تنها به فراگیری علومی چون اخبار، تفسیر و حدیث پرداخت؛ سپس به شاعری روی آورد.
[۱۵] فروزان فر، بدیع الزمان، سخن و سخنوران، ص۳۱۵.

گویند در جوانی عاشق پسر خیاطی شد و به هوای او خیاطی پیشه کرد و پس از آن‌که طبعش به شاعری میل کرد، خود را به سوزنی متخلص نمود.
[۱۶] گرانویل براون، ادوارد، لباب الالباب، ص۳۸۴.

پدرش نیز چنان‌که خود می‌گوید شاعر بود؛ ولی در تذکره‌ها نامی از وی نیست.
بدیع الزمان می‌نویسد: سوزنی دارای بیانی سهل و سبکی ساده و شیرین بود. سبک بیانش همان سبک فرخی است که حلاوت، سهولت و خیال ساده را نمایش می‌دهد؛ ولی سوزنی جدّ را به هزل مبدل کرده و جمل‌ها و مفردات عربی را که در شعر فرخی کم است، بسیار به کار می‌برد. او روش عنصری را نیز دوست داشت و از او به عنوان استاد یاد می‌کرد. در هزل نیز چنان‌که از ظاهر اشعارش پیداست، پیرو طیان، معروف به ژاژخای بود. دیوان او نیز دربردارنده لغات فارسی فراوانی، هم‌چنین مفردات لغوی که شاید لهجه محلی باشد، می‌باشد و بدین دلیل یکی از منابع فرهنگ فارسی به شمار می‌رود.
[۱۹] فروزان فر، بدیع الزمان، سخن و سخنوران، ص۳۱۵.

او در آغاز عمر از هیچ‌گونه عمل ناشایست ابا نداشت، هر چه توانست کرد و هر چه خواست گفت و قریحه خود را به هزالی و گزافه‌گویی انداخت.
هرمان اِته درباره او می‌نویسد: با توجه به قریحه هزل و هجوی که در او بود غالباً عنان اختیار از دستش می‌رفت و مشکل بود که نزد بزرگان تقرب حاصل نماید. او از طبقه پایین بود و روش هجو او در شیوه تقلید و تمسخر و استهزای نیش‌دار ظهور می‌کرد. این شیوه بیش‌تر در شعرای ماوراءالنهر ترقی کرد و سوزنی درواقع در این فن رهبر آنان بود که اشعار گویندگان جدی معاصر خود را مورد مسخره قرار می‌داد.
[۲۱] اِته، هرمان، تاریخ ادبیات فارسی، ترجمه شفق، ص۱۱۸.

او در سال‌های پایانی عمر، رو به اصلاح خود نهاد و از گفتن هجویات رکیک توبه نمود و به زندگانی جدی روی آورد و در بلخ نزد حکیم سنایی رفت و با او هم‌نشین شد
[۲۴] هدایت، رضا قلی خان، مجمع الفصحاء، ج۱، ص۷۰۳.
و حتی با او به زیارت مکه شتافت و در این زمان بود که قصایدی دینی، به ویژه در وصف پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) و ائمه (علیهم‌السلام) سرود که استعداد او را در این نوع شعر نیز ظاهر می‌سازد.
[۲۷] اِته، هرمان، تاریخ ادبیات فارسی، ترجمه شفق، ص۱۱۸.

وی عمر طولانی کرد و از پنجاه تا هشتاد سالگی خود را در اشعارش تصریح می‌کند.
[۲۹] فروزان فر، بدیع الزمان، سخن و سخنوران، ص۳۱۵.




سوزنی با شاعرانی هم‌چون عمعق، انوری، وطواط، نجیبی، دهقان علی شطرنجی، سنایی، معزی، ادیب صابر و نظامی عروضی معاصر بود.
[۳۰] فروزان فر، بدیع الزمان، سخن و سخنوران، ص۳۱۵.




ابوبکر شاگردانی داست که لامعی بخاری، جنتی، نسفی، شمس خاله و شطرنجی از شاگردان او بوده‌اند.
[۳۱] سمرقندی، دولتشاه بن علاءالدوله، تذکرة الشعراء، ص۱۱۱.




سمرقندی آثاری داشت که یکی دیوان شعر است که مشتمل بر دوازده یا چهارده هزار بیت می‌باشد و نیمی از آن را اشعار هزل تشکیل می‌دهد.
[۳۵] هدایت، رضا قلی خان، مجمع الفصحاء، ج۱، ص۷۰۳.

دیگر اثر او سوگندنامه است.



محمد سرانجام در سال ۵۶۲
[۳۸] هدایت، رضا قلی خان، مجمع الفصحاء، ج۱، ص۷۰۳.
یا ۵۶۹ (هجری قمری) در سمرقند درگذشت و در کنار قبر ابومنصور ماتریدی و عمر نسفی دفن گردید.
[۴۳] سمرقندی، دولتشاه بن علاءالدوله، تذکرة الشعراء، ص۱۱۱.

(دیگر منابع:
[۴۵] قمی، عباس، هدیة الاحباب، ص۱۷۲.
[۴۶] جامی، عبدالرحمان بن احمد‌، بهارستان، ص۹۹.
[۴۷] نوایی، امیرعلیشیر، مجالس النفائس، ص۳۵۱.
[۴۸] خیام‌پور، عبدالرسول، فرهنگ سخنوران، ص۲۷۹.
)



۱. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۳، ص۹۴.    
۲. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۹، ص۱۴۰.    
۳. مستوفی، حمدالله، تاریخ گزیده، ص۷۳۳.
۴. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۳، ص۹۴.    
۵. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۹، ص۱۴۰.    
۶. گرانویل براون، ادوارد، لباب الالباب، ص۳۸۴.
۷. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۳، ص۹۴.    
۸. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۹، ص۱۴۰.    
۹. هدایت، رضا قلی خان، ریاض العارفین، ص۳۵۲.
۱۰. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۳، ص۹۴.    
۱۱. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۳، ص۹۴.    
۱۲. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۹، ص۱۴۰.    
۱۳. گرانویل براون، ادوارد، لباب الالباب، ص۳۸۴.
۱۴. بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۲، ص۹۷.    
۱۵. فروزان فر، بدیع الزمان، سخن و سخنوران، ص۳۱۵.
۱۶. گرانویل براون، ادوارد، لباب الالباب، ص۳۸۴.
۱۷. بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۲، ص۹۷.    
۱۸. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۳، ص۹۴.    
۱۹. فروزان فر، بدیع الزمان، سخن و سخنوران، ص۳۱۵.
۲۰. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۳، ص۹۴.    
۲۱. اِته، هرمان، تاریخ ادبیات فارسی، ترجمه شفق، ص۱۱۸.
۲۲. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۳، ص۹۴.    
۲۳. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۹، ص۱۴۰.    
۲۴. هدایت، رضا قلی خان، مجمع الفصحاء، ج۱، ص۷۰۳.
۲۵. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۳، ص۹۴.    
۲۶. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۳، ص۹۴.    
۲۷. اِته، هرمان، تاریخ ادبیات فارسی، ترجمه شفق، ص۱۱۸.
۲۸. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۳، ص۹۴.    
۲۹. فروزان فر، بدیع الزمان، سخن و سخنوران، ص۳۱۵.
۳۰. فروزان فر، بدیع الزمان، سخن و سخنوران، ص۳۱۵.
۳۱. سمرقندی، دولتشاه بن علاءالدوله، تذکرة الشعراء، ص۱۱۱.
۳۲. بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۲، ص۹۷.    
۳۳. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۹، ص۱۴۰.    
۳۴. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۹، ص۱۴۰.    
۳۵. هدایت، رضا قلی خان، مجمع الفصحاء، ج۱، ص۷۰۳.
۳۶. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۳، ص۹۴.    
۳۷. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۱۲، ص۲۵۹.    
۳۸. هدایت، رضا قلی خان، مجمع الفصحاء، ج۱، ص۷۰۳.
۳۹. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۳، ص۹۴.    
۴۰. بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۲، ص۹۷.    
۴۱. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۳، ص۹۴.    
۴۲. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۳، ص۹۴.    
۴۳. سمرقندی، دولتشاه بن علاءالدوله، تذکرة الشعراء، ص۱۱۱.
۴۴. بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۲، ص۹۷.    
۴۵. قمی، عباس، هدیة الاحباب، ص۱۷۲.
۴۶. جامی، عبدالرحمان بن احمد‌، بهارستان، ص۹۹.
۴۷. نوایی، امیرعلیشیر، مجالس النفائس، ص۳۵۱.
۴۸. خیام‌پور، عبدالرسول، فرهنگ سخنوران، ص۲۷۹.
۴۹. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۳، ص۹۴.    



• پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلام، برگرفته از مقاله «محمد بن علی سوزنی»، ج۴، ص۳۳۶-۳۳۷.
[[رده:علمای قرن ۶ (قمری)]





جعبه ابزار