• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

محمد سلیمان تونسری چشتی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



محمدسلیمان تونسری چشتی، معروف به حضرت خواجه، از علما و عرفای نام‌دار هند در قرن دوازدهم و سیزدهم هجری/ هیجدهم و نوزدهم میلادی بود.



وی فرزند زکریا بود و در ۱۱۸۳ق/۱۷۶۹ در روستای گرگوجی، که از روستاهای کوچک سانگهر و در سه فرسنگی توسه است، دیده به جهان گشود.


خواجه محمد در کودکی پدرش را از دست داد و به توصیه مادرش برای از بر کردن قرآن مجید نزد ملا یوسف در روستای خود رفت و پس از فراگیری بخشی از آن، نزد میان حسن‌علی در مسجد طتونسه بگی»، نظم و نثر فارسی را آموخت و قرآن مجید را به طور کامل از بر کرد. سپس به لانگه – در پنج فرسنگی شرق تونسه کنار رود سند – شتافت و در ادب فارسی چیرگی یافت و در دارالعلوم قاضی محمدعاقل در کوت متهن، کتاب منطق قطبی را خواند و در فقه چیره دست شد.


خواجه نورمحمد مهاروی – که از خردمندان برجسته بود – در آرامگاه سید جلال‌الدین بخاری (۷۸۶ق) با او بیعت کرد؛ در حالی که او پانزده سال سن داشت.


خواجه نورمحمد مهاروی افزون بر فضایل معنوی، کتاب‌هایی از جمله آداب الطالبین، لوایح، عشره کامله و فصوص الحکم را به او آموخت و درباره او گفت: «این طفلک در دریافت کردن و گرفتن مطالب، ما را متعجب و حیران گردانیده. حق‌تعالی این را چه وسیع و پر حوصله نموده که هرچیز بگیرد، استعداد و قابلیت فوق آن را داشته باشد».


محمدسلیمان به مرشد خویش چنان ارادت داشت که بارها به مهار ـ شریف می‌رفت و یک ماه در آنجا اقامت می‌گزید.


وی در سال ۱۲۰۵ ق/ ۱۷۹۱ از خواجه نورمحمد مهاروی خلافت یافت و برای پیشبرد نهضت احیایی که خواجه نورمحمد بدو سپرده بود، آماده شد؛ چنان‌که به توصیه او از گرگوجی به تونسه شتافت و در آنجا اقامت گزید. او در تونسه که در آن هنگام روستایی کوچک بود، به تدریس پرداخت و مدارس علوم دینی در آنجا برپا کرد. حدود دو هزار دانش‌جو در دارالعلوم او تحصیل می‌کردند و او خود امکانات آنان و استادان را مهیا می‌نمود. خواجه محمدسلیمان، خود کتاب‌های احیاء العلوم، فتوحات مکیه، قصوص الحکم و نیز کتاب‌های تصوف را برای خلفای ویژه درس می‌گفت. او در همان هنگام به دعوت و هدایت نیز می‌پرداخت و نیازمندان را یاری می‌داد؛ چنان‌که به کوشش او تونسه به منطقه معروفی تبدیل شد.


خواجه محمد چنان در تصوف پیش رفت که مردم از پنجاب، راجپوتانه، دهلی، بمبئی و حتی افغانستان، ایران و عربستان نزد او می‌شتافتند. وی کوتاهی مسلمانان را در رفع عقب‌ماندگی‌های خود و ایجاد آمادگی‌های لازم، علت ستم‌های انگلیس و سیک‌ها و یورش‌های نادرشاه و احمدشاه ابدالی می‌دانست.


اوضاع سیاسی هند در روزگار خواجه محمدسلیمان نابسامان بود؛ چون که افغانان، سیک‌ها، انگلیسی‌ها و آشوبگران دیگر به چپاول و کشتار می‌پرداختند. خواجه محمد در آن هنگام احساسات مسلمانان را برانگیخته، گام‌هایشان را استوار می‌نمود؛ چنان‌که می‌توان گفت که او با این رویه همان کرد که سیداحمد عرفان بریلوی شهید و شاه اسماعیل دهلوی شهید به وسیله نهضت جهادی انجام دادند.


آموزش‌های خواجه محمدسلیمان موجب شد که نهضت احیاء و اصلاح دین که از راه مهار ـ شریف به پنجاب رسیده بود، در سراسر آن استان گسترش یابد و سپس خلفای او آن را به خارج از هند نیز رساندند.


در کتاب تاریخ مشایخ چشت، نام بسیاری از خلفای خواجه محمد آمده که از آن جمله باید به خواجه شمس‌الدین سیالوی ( -۱۸۸۳) اشاره کرد.


خواجه محمد در ۷ صفر ۱۲۶۷ ق/ ۱۲ دسامبر ۱۸۵۰ درگذشت و در تونسه شریف به خاک سپرده شد.


سر سید احمدخان در دوره خواجه محمد سلیمان می‌زیست، دربارة او می‌نویسد که «شهرت او تا قاف، یعنی دوردست‌ها، رسیده است».
[۱] اردو دایره المعارف الاسلامیة، ج۱۹، ص۴۳۵ ـ ۴۳۲.



۱. اردو دایره المعارف الاسلامیة، ج۱۹، ص۴۳۵ ـ ۴۳۲.



دانش‌نامه‌های انقلاب اسلامی و تاریخ ایران، فرهنگ‌نامه علمای مجاهد، برگرفته از مقاله «محمدسلیمان تونسری چشتی».    



جعبه ابزار