محمد محسن دودمیان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
دودمیان، محمدمحسن
رهبر نهضت فرایضی هند در قرن سیزدهم هجری/ نوزدهم میلادی. او که پس از پدرش، حاجی شریعت الله، در حدود بیست و دو سالگی به رهبری آن نهضت رسید، چنان نفوذی یافت که نهضت را – که در دوره رهبری حاجی شریعت الله به چند منطقه محدود می شد – در سراسر بنگال شرقی انتشار داد. دودمیان از بحران سیاسی – اجتماعی کشور بهره برد و نهضت را رنگ سیاسی بخشید و حتی برای استحکم پایه های آن برخی تعلیمات پدرش را نیز تغییر داد. به عنوان مثال او خود را «پیر» خواند و پیروان وی نیز «مرید» نامیده شدند، در حالی که پدرش حاجی شریعت الله اصطلاحات «استاد» و «شاگرد» را توصیه می کرد.
دودمیان بنگال شرقی را به بخش های مختلف تقسیم کرد و در هر بخش «خلیفه» ای برای رسیدگی به مسائل مریدان گماشت که این خلیفه، دودمیان را از همه مسائل آنجا آگاه می کرد و از مریدان برای بیت المال مرکزی، اعانه می گرفت. همچنین اگر زمینداران بر مریدان ستم روا می داشتند، خلیفه به تظلمات آنان رسیدگی می کرد.
دودمیان، پیروان خود را واداشت که در موارد بروز اختلاف، به جای مرافعه نزد قاضی، به خود وی مراجعه کنمند و دلیلش بریا این کار آن بود که می گفت: طبقات محروم، به ویژه کشاورزان،چون در محاکم دولتی نمی توانند از حقوق خود به درستی دفاع کنند،غالباً مغلوب قدرتمندان، خاصه زمینداران می شوند و لذا برای این منظور ترتیبات و تشکیلات ویژه ای تدوین کرد و در آنها کوشید تا احکام شرع با حدت و شدت تمام اجرا گردد. چون مردم برای رهایی از مالیات ها و ستم زمینداران، با شتاب به نهضت فرایضی می پیوستند، زمینداران انگلیسی و هندو به اندیشه افتاده، سران کمپانیهند شرقی را بر ضد آن گروه تحریک کردند.
دودمیان به کشاورزان توصیه کرد که در زمین های خالصة محل،اقامت گزینند زیرا آنجا به طور مستقیم در اختیار حکومت بود و بدین ترتیب آنان جز مالیات مقرر حکومت، مالیاتی نمی پرداختند. این اقدام نیز خشم زمینداران را برافروخت؛ زیرا ممکن بود زمین های آنان غیر مزروع گردد. از اینرو در سال های ۱۸۳۸، ۱۸۴۱ و ۱۸۴۴ پیرامون دودمیان را به چپاول منازل شخصی و دزدی اموال متهم کردند و آنان را به دادگاه کشاندند اما چون دلیل روشنی بر این اتهام ها نبود،توطئه آنان به جایی نرسید. خبرگیران دودمیان در سراسر بنگال شرقی به مسائل مسلمانان رسیدگی می کردند و قاصدان، احکام او را به دوردست ها می رساندند.
دودمیان اعلام کرد که تنها مالک زمین ها، خداست و هیچ کس حق وصول مالیات از آن را ندارد. دودمیان روی نامه های خود عبارت «احمد نامعلوم» را می نوشت و برای پرهیز از شبهه ، گاهی نام «هندو» درآن می آورد. نامه های وی همچون کتاب،مقدس بود.
دودمیان بر آن بود که جبر و تعدی بر کسانی که عقاید او را نپذیرفته و یا با رهبران مسلمان نهضت مخالفت می کنند گناه نیست، زیرا مسلمانان سنت پرستی که رسوم هندوان را می پسندیدند، همچنین عمال زمینداران در دورة حاجی شریعت الله و پس از او، بهانه خوبی برای مخالفان شده و هنگامه برپا میکردند. این جنبش که جلوه ای ناآرامی و نارضایتی اجتماعی ـ اقتصادی دهقانان و صنعتگران بنگال بود، در بعد داخلی گرایش های اصلاحی داشت و علیه انحطاط مذهبی و اجتماعی مسلمان صورت گرفت و هدف و شعار بنیادی آن، رد و محکوم کردن بدعت ها و دعوت به توحید و نیل به اسلام و جامعه اسلامی اولیه و در بعد خارجی هدف آن دفاع از جامعه اسلامی در برابر بیگانگان بود.
«ویمپیر» از مأموران نظامی انگلستان در آن دوره می نویسد که دودمیان دست کم هشتاد هزار مرید فعال گرد آورده بود و گمان می رفت، انگلیسی ها را از بنگال بیرون راند و «حکومت اسلامی» در آنجا برقرار کند. اما اقدامات او و تعصب و خشونت پیروانش (فرائضیان) – که پیاده کردن واجبات شرع را بر هر خیر مقدم می شمردند ـ زمینداران و منتقدان محلی را به واکنش شدید واداشت و علمای دین و ارباب قدرت نیز با آنها همداستان شدند و سرانجام دودمیان را به جرم بدعت و غصب اموال مردم به زندان انداختند. ویمپیر نهضت فرائضی را قانون شکنی دانست و دادگاه حکومت بنگال نیز به زندانی شدن دودمیان حکم داد.
در هنگام بروز انقلاب بزرگ ۱۲۷۳ ق/ ۱۸۵۷، حکومت انگلیسی هند با توجه به حکم دادگاه، دودمیان را در زندان علی پور و سپس در فریدپور، به بند کشید.
دودمیان در ۱۲۷۵ ق/ ۱۸۵۹ به بیماری مبتلا گردید و سرانجام در ۲۹ ربیع الاول ۱۲۷۹ ق / ۲۴ سپتامبر ۱۸۶۲ در چهل و دو یا چهل و سه سالگی درگذشت و پیکرش را در بهادرپور به خاک سپردند.
وی سه فرزند داشت، اما هیچ یک از آنان نتوانستند جانشین حقیقی پدر شوند و از همین رو از آن پس مقبولیت آن نهضت کاستی گرفت.
منابع: اردو دایره المعارف اسلامیه، ۲۲۲:۱۵، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ۱۸؛ تاریخ نهضت های دینی سیاسی معاصر، ۱۴۲، ۱۴۳؛ جنبش های اسلامی معاصر، ۲۱۱٫