• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

محمدجعفر محلاتی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



محلاتی،‌شیخ محمدجعفر
از علمای برجسته مجاهد و ضد استعمار ایران در قرن چهاردهم هجری. وی فرزند شیخ محمدحسین محلاتی بود و در ۱۲۸۴ ق در شیراز به دنیا آمد. پس از گذراندن مقدمات و سطح در شیراز در ۱۳۰۹ ق برای تکمیل تحصیلاتش به سامرا رفت و به مدت سه سال از محضر میرزا حسن شیرازی استفاده کرد و بعد از درگذشت میرزا، در ۱۳۲۰ ق عازم نجف اشرف گردید. در آنجا از درس آخوند خراسانی،‌سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی و حاج میرزا حسین خلیلی تهرانی استفاده کرد و به درجه اجتهاد نایل شد و در ۱۳۳۰ ق به زادگاهش شیراز، بازگشت.
وی به خاطرفضل و دانش و زهد و تقوایش مورد توجه عموم قرارگرفت و به تدریس و اقامه جامعت و تفسیر قرآن پرداخت. علاوه بر آن در ماه مبارک رمضان منبر می رفت و مرافعات، محاکمات و معاملات نیز در حضورش انجام می شد و فقرا و مستمندان را دستگیری می کرد.
اندکی پس از آغاز جنگ جهانی اول و ورود نیروهای انگلیسی به بندر او، در جنوب عراق و بندر بوشهر در جنوب ایران، مراجع و علمای شیعة عراق بر ضد اشغالگران انگلیسی فتوای جهاد صادر کردند و علمای فارس نیز به تبعیت از آنان، فتوای جهاد دادند. مردم بوشهر پس از اطلاع از فتاوای جهاد مراجع، برای دفاع از استقلال و شرف ملی خود به مقابله با نیروهای انگلیسی شتافتند و پانصد تن از جوانان برومند تنگستانی به رهبری رئیس علی دلواری در برابر انبوه لشکریان انگلیسی و به قصد بیرون راندن آنان از بوشهر به مقاومت پرداختند و ضربات کوبنده ای بر دشمن وارد کردند؛ اما چند هفته پس از آغاز نبرد، رئیس علی در ذیقعده ۱۳۳۳ ق به شهادت رسید که ضربه ای سنگین بر روحیه مجاهدین وارد آورد. شیخ جعفر محلاتی که به دنبال فرصت مناسبی برای اعلام صدور جهاد بود،‌در مراسم ختم رئیس علی دلواری اعلام جهاد بر ضد نیروهای انگلیسی صادر کرد که در همه مساجد شیراز خوانده شد و بی درنگ صدها داوطلب، آمادگی خود را برای رفتن به جبهه های نبرد و کمک به دلیران تنگستانی اعلام کردند. آنها پس از چند روز تمرین و آمادگی نظامی در یک گروه هفتصد نفری که در رأس آنان شیخ جعفر محلاتی قرار داشت در روز ۹ ذیقعده ۱۳۳۳ ق شیراز را به قصد برازجان ترک کردند و در راه کازرون نیز عده ای دیگر به آنان پیوستند.
از همان هنگام که محلاتی تصمیم به شرکت در نبرد ضد انگلیسی گرفت، مقامات متعدد دولتی با ارسال پیک و تلگراف و به گمان خود، از سر خیرخواهی در صدد برآمدند تا محلاتی را از آن کار بازدارند،‌اما وی به این فشارها و و تهدیدات وقعی ننهاد و تنها شرط خود را عقب نشینی انگلیسی ها و تخلیه بوشهر از نیروهای انگلیسی دانست.
با انتشار خبر جهاد محلاتی، نیروهای ژاندارمری بوشهر که تعداد آنها به سیصد تن می رسید به همراه فرمانده رشسید خود سرهنگ اخگر با اسلحه و قورخانه، به مجاهدان پیوستند. که خدایان بندر ریگ، بندر دیلم و حیات داودی نیز فرمان جهاد را لبیک گفتند و جز معدودی از عوامل انگلیس در منطقه، همه مردم تحت فرمان جهاد آیت الله محلاتی و شیخ محمد حسین برازجانی درآمدند.
نیروهای انگلیسی که از شرک روزافزون مجاهدان در جبهه های نبرد اطلاع یافتند، تصمیم گرفتند پیش از درگیری، بوشهر را تخلیه کرده و حکومت آن را به یکی از ایرانیان وابسته واگذار کنند و بدین ترتیب بهانه جنگ را از مجاهدان بگیرند. لذا آنان بوشهر را تخلیه کرده و در چند فرسخی شهر اردو زدند،‌اما شیخ جعفر محلاتی و شیخ محمدحسین برازجانی و همة مجاهدان تنگستانی شرط متارکه جنگ و بازگشت را تخلیة کامل بوشهر و نواحی آن، از نیروهای انگلیسی می دانستند و بر این نظر بودند که تا آنان به کشتی های خود سوار نشده و عزیمت نکنند جنگ خاتمه نخواهد یافت. لذا حدود ده ماه در برازجان اقامت کردند.
در طول آن مدت فرماندهان مجاهدان منظماً با آیت الله محلاتی و شیخ محمدحسین برازجانی ملاقات و مذاکره کرده و اخبار جنگ و جبهه را به اطلاع آنان می رساندند.
بدین ترتیب با پایمردی و رشادت محلاتی و مجاهدان، نیروهای انگلیسی به طور کامل بوشهر را ترک کردند و مجاهدان نیز پس از اطمینان کامل از خروج انگلیسی ها و با توجه به فرا رسیدن ماه مبارک رمضان، پس از ده ماه برازجان را ترک کردند و آیت الله محلاتی به شیراز بازگشت. چند سال بعد که رضاخان به قدرت رسید و پایه های سلطنت استبدادی خود را تحکیم نمود چند بار به فارس رفت و درخواست کرد تا با آیت الله محلاتی دیدار و ملاقات نماید اما وی حاضر به دیدار با او نشد و این امر موجب محبوبیت بیشتر او در میان مردم گردید.
آیت الله محلاتی پس از سالها مبارزه و مجاهدت، سرانجام در ۷ ربیع الاول ۱۳۵۸ ق در هفتاد و دو سالگی در شیراز درگذشت. پیکر او با احترام فراوان و در میان اندوه و ماتم مردم شیراز تشییع و در مقبره مخصوص در کنار مرقد امامزاده علی بن حمزه (شاه چراغ) به خاک سپرده شد.
منبع: مردی بزرگ از خطه فارس، ۶۱-



جعبه ابزار