محمدسعید حبوبی (خام)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حَبّوبى، محمدسعید، مشهور به حَبّوبى كبیر، فقیه و شاعر امامى و یكى از رهبران جهاد عراق با انگلیسیها. وى در۱۲۶۶ در نجف بهدنیاآمد. نسب پدرش، سیدمحمود، به امام حسن مجتبى علیهالسلام میرسید، اما برخى (حبوبى، مقدمه جواهرى، ص ۸) به اشتباه وى را از نسل امام حسین علیهالسلام دانستهاند.( آقابزرگ طهرانى، ۱۴۰۴، قسم ۲، ص۸۲۰) خاندان حبوبى در نجف معروف بودند. آنان در اصل، اهل حجاز و بیشترشان تاجر بودند. محمدسعید علوم مقدماتى را در نجف خواند. (آقابزرگ طهرانى، ۱۴۰۴، قسم ۲، ص ۸۱۴ـ ۸۱۵) ادبیات را نزد شیخجعفر شرقى/ شروقى و دایى خود شیخ عباس اَعسم فراگرفت. حبوبى پس از آنكه مدتى در حجاز به تجارت پرداخت، به نجف بازگشت. وى با شركت فعال در انجمنهاى ادبى، كه با حضور شاعران بزرگ نجف، مانند سیدموسى طالقانى و سیدجعفر حلّى، برگزار میشد، استعداد ادبى خود را نشان داد. (حرزالدین، ج ۲، ص ۲۹۲؛ آقابزرگ طهرانى، ۱۴۰۴، قسم ۲، ص ۸۱۵ـ۸۱۶؛ خاقانى، ج ۲، ص ۵۶؛خاقانى، ج ۹، ص ۱۴۷ـ۱۴۸)
فصاحت، رسایى و روانى تعابیر، ظرافت معانى و سبك اشعارش، او را از جوانى در زمره ادیبان بزرگ عراق قرار داد. (آقابزرگ طهرانى، ۱۴۰۴، قسم ۲، ص ۸۱۶؛ خاقانى، ج ۹، ص ۱۴۸) وى در زمینه شعر و ادبیات، بیش از همه با محمدحسن كبّه (فقیه، ادیب و شاعر) مراوده داشت (آقابزرگ طهرانى،۱۴۰۴،قسم ۲، ص ۸۱۵ـ (۸۱۶ و گاه به اتفاق او شعر میسرود. (خاقانى، ج ۹، ص ۱۹۳ـ۱۹۸(
حبوبى از ۱۳۰۵ به بعد دیگر شعر نسرود و حتى از گردآورى اشعارش خوددارى كرد.)آقابزرگ طهرانى، ۱۴۰۴، قسم ۲، ص ۸۱۷) به گفته محسن امین، (محسن امین،ج ۹، ص ۱۸۱) وى پس از آنكه در رثاى محمدباقر ایروانى شعر گفت، از سوى كسانى كه گمان میكردند در شعرش به آنان تعریض دارد، آزار دید و شعر گفتن را كنار گذاشت، ولى این مطلب با آنچه آقابزرگ طهرانى (آقابزرگ طهرانى، ۱۴۰۴، قسم ۲، ص ۸۱۷) از حبوبى نقل كرده است، سازگارى ندارد. محمدرضا شبیبى، كه از نزدیكان حبوبى بود، اشعار وى را جمعآورى كرد. (آقابزرگ طهرانى، ۱۴۰۴، قسم ۲، ص ۸۱۷؛ خاقانى، ج ۹، ص ۱۵۴)
از آن پس حبوبى به فراگیرى و مطالعه علوم دینى، بهویژه فقه و اصول، پرداخت.(محسن امین، ج ۹، ص ۳۴۴) استادان وى در این دروس، میرزاحبیباللّه رشتى، محمدحسین كاظمى، شیخمحمد شرابیانى و حاجآقا رضا همدانى بودند. او اخلاق و عرفان را نزد ملاحسینقلى همدانى آموخت و از او بسیار تأثیر پذیرفت، ولى بیشتر تحصیلات فقهى خود را نزد شیخ محمد طه نجف گذراند و پس از فوت این استادش در ۱۳۲۳، در درس دیگرى شركت نكرد و به تألیف و تدریس فقه و اصول پرداخت. گفتهاند كه شیوه تدریس او مشابه آخوند خراسانى بود و عالمان بسیارى در درس وى شركت میكردند. (حرزالدین، ج ۲، ص ۲۹۲؛ آقابزرگ طهرانى، ۱۴۰۴، قسم ۲، ص ۸۱۶ـ۸۱۸؛ خاقانى، ج ۹، ص ۱۴۸؛ حبوبى، مقدمه جواهرى، ص۱۰) وى از محمد طه نجف، ملاحسینقلى همدانى و سیدمرتضى رضوى كشمیرى اجازه روایت گرفت و سیدشهابالدین مرعشى نجفى از او اجازه روایت داشت. (مرعشینجفى، ص ۱۸۹ـ۱۹۰)
برخى شاگردان حبوبى در ادبیات و علوم دیگر، سیدمحسن حكیم، سیدمحمود حكیم، سیدهاشم حكیم، عدنان غَریفى، جواد شبیبى و صالح حریرى بودند. (محسن امین، ج ۴، ص ۲۸۳؛محسن امین، ج ۹، ص ۵۶؛ آقابزرگ طهرانى، ۱۴۰۳، ج ۹، قسم ۳، ص ۷۰۸ـ۷۰۹؛ آقابزرگ طهرانى، ۱۴۰۴، قسم ۲، ص ۸۸۱؛ امینى، ج ۱، ص ۴۰۸؛امینى، ج ۱، ص ۴۲۲ـ۴۲۳؛امینى، ج ۲، ص ۷۱۷)
حبوبى پس از اشغال لیبى از سوى ایتالیا در ۱۳۲۹، بههمراه آخوند خراسانى و جمعى دیگر از فقها، با صدور فتوا، مسلمانان را به دفاع از اسلام و جنگ با دشمنان فراخواند. (جهادیه، ص ۴۵ـ۴۶؛ رسایل و فتاواى جهادى، ص ۲۳۸ـ۲۳۹) وى همچنین نقش مهمى در قیام جهادى مردم عراق در برابر نیروهاى اشغالگر انگلستان در ۱۳۳۲/۱۹۱۴ داشت و در اجتماع بزرگ مردم نجف در مسجدجامع هندى، آنان را به جهاد دعوت نمود و بر وجوب دفع كفار از سرزمینهاى اسلامى تأكید كرد. (وردى، ج ۴، ص ۱۲۷ـ۱۲۸؛ رهیمى، ص ۱۶۵؛رهیمى، ص ۱۷۳؛ جبورى، ص ۹) با صدور فتواهاى متعددِ مراجع دینى، مبنى بر وجوب جهاد (جبورى، ص۶۰ـ۶۴) و آغاز حركت جهادى در شهرهاى مهم عراق، بسیارى از مجتهدان بزرگ به جبههها رفتند. (اسدى، ص۹۰ـ۹۲؛ جبورى، ص ۱۴ـ۴۶) حبوبى نیز، علاوه بر صدور فتوایى (به همراه سیدمصطفى كاشانى) مبنى بر وجوب حفظ تمامیت ارضى عراق، (جهادیه، ص ۶۶؛ رسایل و فتاواى جهادى، ص ۲۸۵) اولین كسى بود كه با پذیرش رهبرى مجاهدان، آنان را به جبهه گسیل داشت (رهیمى، ص ۱۶۵؛ جبورى، ص ۱۴) و سپس همراه با چند تن از علما در ذیحجه ۱۳۳۲ به سوى ناصریه حركت كرد و براى تشویق عشایر به جهاد، تا محرّم ۱۳۳۳ در میان آنان ماند. شمارى از طلاب، را نیز نزد عشایر دوردست فرستاد تا آنان را به شركت در جهاد تشویق كنند. (وردى، ج ۴، ص ۱۲۹ـ۱۳۰؛ جبورى، ص ۱۴)
حبوبى در ربیعالآخر ۱۳۳۳، همراه با هزاران تن از عشایرى كه در ناصریه به او پیوسته بودند، به طرف جبهه شعیبة (ناحیهاى در حدود پانزده كیلومترى جنوبشرقى بصره) حركت كرد. (وردى، ج ۴، ص۱۳۰؛ جبورى، ص ۱۴ـ۱۶) وى كمكهاى مالى حكومت عثمانى را نپذیرفت و عواید حاصل از رهن املاكش را صرف جهاد نمود). وردى، ج ۴، ص ۱۳۴؛ خاقانى، ج ۹، ص۱۵۰؛ جبورى، ص ۵۲) در نبرد شدیدى كه در شعیبة میان مجاهدان عراقى و ارتش عثمانى از یكسو و نیروهاى انگلیسى از سوى دیگر روى داد، بسیارى از مجاهدان شهید شدند و سپاه آنان به ناصریه عقبنشینى كرد. (رهیمى، ص۱۷۰ـ۱۷۱؛ جبورى، ص ۲۰۲ـ۲۰۳)
حبوبى به سبب فشارهاى روحى ناشى از این شكست، در ناصریه بیمار شد و در ۱۳۳۳ درگذشت. جنازه او، پس از تشییع باشكوهى تا نجف، در صحن حرم امام على علیهالسلام دفن شد. شاعران در رثاى او اشعار بسیارى سرودند. (آقابزرگ طهرانى، ۱۴۰۴، قسم۲، ص۸۱۸ـ۸۱۹؛ خاقانى، ج ۹، ص۱۴۹ـ ۱۵۱) حكومت عثمانى هم در مراسمى از او تجلیل كرد. (جبورى، ص ۲۱۶)
حبوبى را به تقوا، حسن خلق، خوشرویى، تواضع، هوشمندى و بردبارى ستودهاند. (سماوى، ج ۲، ص ۲۴۲؛ آقابزرگ طهرانى، ۱۴۰۴، قسم ۲، ص ۸۱۶ـ۸۱۷؛ امینى، ج ۱، ص ۳۸۷ـ۳۸۸) او در صحن حرم امام على علیهالسلام نماز جماعت اقامه میكرد (حرزالدین، ج ۲، ص ۲۹۲ـ۲۹۳) و اولین كسى بود كه به جواز تأسیس مدارس جدید در بغداد، براى آموزش زبانهاى خارجى، فتوا داد. (رهیمى، ص ۱۶۵، پانویس ۷( وى در زمان اقامت سیدجمالالدین اسدآبادى در نجف، با او همفكرى و ارتباط نزدیك داشت. (وردى، ج ۳، ص ۲۹۷ـ ۲۹۸؛ رهیمى، ص ۱۳۱(
دیوان اشعار حبوبى به اهتمام فرزندش سیدعلى، با تصحیح عبدالعزیز جواهرى، در ۱۳۳۱ در بیروت به چاپ رسید. این چاپ، علاوه بر اشتباهات فراوان، بسیارى از اشعار حبوبى را دربرنداشت. كتاب بار دوم در ۱۳۳۴ش/ ۱۹۵۵ در لبنان، باز هم با اشتباهات گوناگون، به چاپ رسید. (آقابزرگ طهرانى، ۱۴۰۴، قسم ۲، ص ۸۱۹ـ۸۲۲؛ عواد، ج ۳، ص ۱۷۶) خاقانى (خاقانى، ج ۹، ص ۱۶۸ـ ۱۷۵) نمونههایى از اشعار حبوبى را كه در دیوانش نیامده، ذكر كرده است. محمدحسین كاشفالغطاء، مجتهد نامور نجف، نخست دیوان را تصحیح كرد و بر آن حاشیه نوشت. (آقابزرگ طهرانى، ۱۴۰۴، قسم ۲، ص ۸۲۲(
دیوان حبوبى در ۱۴۰۰، با شرح و تصحیح عبدالغفار حبوبى، در بغداد چاپ شد. گزیدهاى از اشعار حبوبى و نُه تن از مهمترین شعراى شیعه عراق، از جمله سیدحیدر حلّى، همراه با زندگینامه كوتاهى از آنان، به كوشش محمدرضا شبیبى و دو شاعر لبنانى، سلیمان طاهر و شیخاحمد زین، در كتابى با عنوان العراقیات در ۱۳۳۱ در صیدا چاپ شده است. مضامین این اشعار، عمدتآ نكوهش استعمار غرب است و سرایندگان، مبارزه جدّى با آن را توصیه كردهاند. (آقابزرگ طهرانى، ۱۴۰۳، ج ۱۵، ص ۲۴۱؛ رهیمى، ص ۱۵۸ـ۱۵۹(
شعر حبوبى بیشتر در وصف طبیعت، بیان مضامین اجتماعى، رثاى عالمان و ادیبان ) محسن امین، ج ۲، ص۱۳۰؛ محسن امین، ج ۲، ص ۶۲۴؛ محسن امین، ج ۶، ص ۲۶۹) و نیز در مدح امامان شیعه علیهمالسلام است. (سماوى، ج۲، ص۲۴۳) حبوبى تألیفاتى نیز در فقه و اصول دارد كه بهچاپ نرسیدهاند. (آقابزرگ طهرانى، ۱۴۰۴، قسم ۲، ص ۸۱۹(
سیدعلى، فرزند حبوبى، نیز خطیب و شاعرى معروف بود. او در ۱۲۹۶ در نجف بهدنیاآمد. مقدمات را نزد پدر و شیخشكر بغدادى فرا گرفت. در جهاد با انگلستان، همراه پدرش بود و شجاعت بسیارى از خود نشان داد. وى پس از وفات پدر، تمام تلاش خود را صرف تحقق بخشیدن به آرمانهاى او و مبارزه با استعمار كرد. وى در ۱۳۴۱ در نجف وفات یافت و در جوار قبر پدرش دفن شد. دیوان شعرى از او برجا مانده است. (خاقانى، ج ۶، ص ۳۱۵؛ امینى، ج ۱، ص ۳۸۸؛ جبورى، ص ۴۸ـ۵۲(
سیدمحمود بن سیدحسین، برادرزاده حبوبى، معروف به حبوبى صغیر، نیز شاعرى بزرگ و وطندوست بود. او در ۱۳۲۳ در نجف بهدنیاآمد. مدتى فقه و اصول خواند، اما از ۱۳۴۸ تمام توجه خود را به علوم ادبى معطوف كرد و با شركت فعال در انجمنهاى ادبى، در تحكیم و بالندگى جنبش ادبى نجف نقش مهمى داشت. محمود حبوبى مدتى در بغداد اقامت گزید و در ۱۳۴۸ش (۱۳۸۹) درگذشت. (خاقانى، ج ۱۱، ص۲۰۰؛ امینى، ج ۱، ص ۳۸۸؛ حسن امین، ج ۱، ص ۲۱۵) تألیفات وى عبارتاند از: آراء فیالشعر و القصة؛ دُمُوع الشُموع؛ شاعر الحیاة، كه در ۱۳۲۶ش/۱۹۴۷ در نجف چاپ شد؛ و عالَمٌ جدید. (عواد، ج ۳، ص۲۷۰؛ امینى، ج ۱، ص ۳۸۸ـ۳۸۹) قدرت او در شاعرى از رباعیات حبوبى كه در ۱۳۳۰ش/۱۹۵۱ در نجف بهچاپ رسید و دیوان حبوبى كه در ۱۳۲۷ش/۱۹۴۸ در نجف چاپ شد، آشكار است. (آقابزرگ طهرانى، ۱۴۰۳، ج۱۰، ص ۶۹؛ عواد، ج ۳، ص۲۷۰؛ خاقانى، ج ۱۱، ص ۲۰۵) از جمله اشعار دیوان او، قصیدهاى طولانى بهنام «الرائیة الایوانیة» است. (آقابزرگ طهرانى، ۱۴۰۳، ج ۹، قسم ۱، ص ۲۲۹؛ آقابزرگ طهرانى، ۱۴۰۳، ج۱۰، ص ۵۴؛ عواد، ج ۳، ص۲۷۰) وى همچنین بعضى اشعار شیخجواد شبیبى (متوفى ۱۳۶۳) را، كه در دیوانش نیامده بود، در یك مجلد تدوین كرد. (خاقانى، ج ۹، ص ۵۰۷(
عبدالغنى، برادر سیدمحمود، حقوقدان و شاعر بود. وى در ۱۳۴۲ در نجف بهدنیاآمد. پس از تحصیل در نجف و بغداد، در ۱۳۷۱ به مصر رفت و مدیر گمرك آنجا شد. كتاب دیمقراطیة و سلام (بغداد ۱۳۳۸ش/۱۹۵۹) و دیوان شعر از او بهجا مانده است. (عواد، ج۲، ص۲۹۴؛ خاقانى، ج ۵، ص ۴۸۱؛ امینى، ج۱، ص۳۸۹؛ خاقانى، ج ۵، ص ۴۸۱ـ۴۸۸(
منابع :
(۱) محمدمحسن آقابزرگ طهرانى، الذریعة الى تصانیف الشیعة، چاپ علینقى منزوى و احمد منزوى، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳؛
(۲) محمدمحسن آقابزرگ طهرانى، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فى القرن الرابع عشر، مشهد ۱۴۰۴؛
(۳) حسن اسدى، ثورة النجف على الانگلیز، او، الشرارة الاولى لثورة العشرین، بغداد ۱۹۷۵؛
(۴) حسن امین، مستدركات اعیان الشیعة، بیروت ۱۴۰۸ـ۱۴۱۶/ ۱۹۸۷ـ۱۹۹۶؛
(۵) محسن امین؛
(۶) محمدهادى امینى، معجم رجال الفكر و الادب فى النجف خلال الف عام، (نجف) ۱۴۱۳/۱۹۹۲؛
(۷) كامل سلمان جبورى، النجف الاشرف و حركة الجهاد: عام ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ه / ۱۹۱۴م، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲؛
(۸) جهادیه: فتاوى جهادیه علما و مراجع عظام در جنگ جهانى اول، به كوشش محمدحسن كاووسى عراقى و نصراللّه صالحى، تهران: وزارت امورخارجه، مؤسسه چاپ و انتشارات، ۱۳۷۵ش؛
(۹) محمدسعید حبوبى، دیوان، چاپ عبدالعزیز جواهرى، بیروت ۱۳۳۱، چاپ افست (قم) ۱۳۶۹ش؛
(۱۰) محمد حرزالدین، معارف الرجال فى تراجم العلماء و الادباء، قم ۱۴۰۵؛
(۱۱) على خاقانى، شعراء الغرى، نجف ۱۳۷۳/۱۹۵۴، چاپ افست قم ۱۴۰۸؛
(۱۲) رسایل و فتاواى جهادى، تدوین، تحقیق و تحشیه از محمدحسن رجبى، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، معاونت پژوهشى و آموزشى، ۱۳۷۸ش؛
(۱۳) عبدالحلیم رهیمى، تاریخ الحركة الاسلامیة فى العراق: الجذور الفكریة و الواقع التاریخى (۱۹۰۰ـ ۱۹۲۴)، بیروت ۱۹۸۵؛
(۱۴) محمد سماوى، الطَّلیعة من شعراء الشیعة، چاپ كامل سلمان جبورى، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۱؛
(۱۵) كوركیس عواد، معجم المؤلفین العراقیین فى القرنین التاسع عشر و العشرین، بغداد ۱۹۶۹؛
(۱۶) شهابالدین مرعشى نجفى، الاجازه الكبیرة، او، الطریق و المَحَجَّة لثمرة المُهجَة، اعداد و تنظیم محمد سمامى حائرى، قم ۱۴۱۴؛
(۱۷) علیوردى، لمحات اجتماعیة من تاریخ العراق الحدیث، بغداد ۱۹۶۹ـ۱۹۷۹، چاپ افست (قم) ۱۳۷۱ش.