مخض (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مَخْض (به فتح میم و سکون خاء) از
واژگان نهج البلاغه به معنای تحریک شدید است. این کلمه چهار بار در
نهج البلاغه آمده است.
مَخْض (مثل عقل) به معنای تحريک شديد است. «مَخَضَ الشيءَ مَخْضاً: : حرَّكهُ تحريكاً شديداً»
و نيز به معنى خارج كردن كره از شير است.
حضرت علی (علیهالسلام) درباره زمين فرموده:
«فَجَعَلَهَا لِخَلْقِهِ مِهَاداً، وَبَسَطَهَا لَهُمْ فِرَاشاً! فَوْقَ بَحْر لُجِّيّ رَاكِد لاَ يَجْرِي، وَ قَائِم لاَ يَسْرِي، تُكَرْكِرُهُ الرِّيَاحُ الْعَوَاصِفُ، وَ تَمْخُصُهُ الْغَمَامُ الذَّوَارِفُ» (يعنى زمين را براى مخلوق خود آماده كرد، و براى آنها بگسترانيد در بالاى درياى بزرگى كه ايستاده است و به جایى نمىرود و ايستاده است كه به جایى سرايت نمىكند، بادهاى تند او را در رفت و آمد قرار مىدهد و ابرهاى بارانزا آنرا حركت مىدهند.)
(شرحهای خطبه:
منظور از «بحر لجّى» درياهاى روى زمين است و نمىشود منظور درياى مذاب مركز زمين باشد، زيرا آن را بادها حركت نمىدهد، فوق بودن زمين، ظاهرا به علت ارتفاع سطح خشكيها از درياست. منظور از ضمير «تمخضه» درياى ابرها است كه بالا رفته و به صورت درياى بالدار درآمده است.
حضرت درباره اوّل خلقت فرموده:
«فَمَخَضَتْهُ مَخْضَ السِّقَاءِ، وَ عَصَفَتْ بهِ عَصْفَهَا بِالفَضَاءِ» سقاء به كسر اول مشكى است كه در آن شير را حركت مىدهند تا كره از شير گرفته شود، يعنى: «آن باد، دريا را به شدت حركت داد مانند حركت دادن مشک شير را و بر آن وزيد وزيدنى در هوا.»
(شرحهای خطبه:
)
این کلمه چهار بار در نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه،برگرفته از مقاله «مخض»، ج۲، ص۹۶۶.