• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مراحل تحول در نظام والن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مراحل تحول در نظام والن، یکی از مباحث مطرح در روان‌شناسی رشد بوده که به بررسی نظریه والن در باب مراحل رشد و تحول می‌پردازد. هانری والن (H. Wallon) را می‌توان از نخستین روان‌شناسانی دانست که با درک عمیق خود از اصول، مفاهیم و اصول فلسفه علمی به تبیین تحول نظام ذهنی کودک پرداخته و از این رهگذر، منشا خدمات ارزنده‌ای گشته است. از مصاحبه‌های ثبت‌شده او به عنوان پیشاهنگ روان‌شناسی علمی کودک در فرانسه چنین برمی‌آید که وجدان اجتماعی او با وجود ارثی بودن، بخش مهمی از تجربه کودکی و میراث خانوادگی‌اش می‌باشد.
[۱] شریفی درآمدی، پرویز، نظریه‌های روان‌شناسی تحولی، ص۲۱۲، اصفهان، خوشنواز، ۱۳۸۰، چاپ اول.




والن در زمینه تحول روانی معتقد به اصولی است که پایه روان‌شناسی و مکتب او را تشکیل می‌دهند. این اصول عبارتند از:
۱- اصل عدم پیوستگی: به نظر والن، دستگاه روانی ما دارای تحول پیوسته نیست بلکه نظام‌های مختلف مرتبا جانشین یکدیگر می‌شوند.
۲- اصل وحدت شخص: یعنی در طول تحول، در حالی که فرآیندهای روانی ما مرتبا تحول می‌یابند، آنچه در تمام مراحل و ادوار این مسیر ثابت می‌ماند، وحدت شخص است.
۳- اصل پویایی تحول: هرگاه سازمان روانی ما دستخوش تغییراتی شود، نظام جدیدی برقرار می‌شود و همه این حالات به عنوان یک مرحله توحید می‌یابند و ساخت جدیدی را پدید می‌آورند.
۴- اصل جهت رشد: به نظر والن در تمام زمینه‌ها (اعم از حرکتی، هیجانی، کنش‌های عقلی)، همیشه جریان تحول از کل نامتفاوت به طرف تفاوت‌یافتن است. به عنوان مثال هیجان در آغاز به صورت یک واکنش کلی است و بعدا در جهت متفاوت شدن گام برمی‌دارد و جنبه‌های مختلفی چون خشم، ترس و غیره به خود می‌گیرد.
۵- اصل نقش رشد عصبی و محیط: به نظر والن رشد عصبی مرتبا یک فرد را در جهت تکامل سوق می‌دهد، اما محیط است که باید موقعیت‌های تمرین را برای این دستگاه به وجود آورد. در واقع علاوه بر رشد دستگاه عصبی، محیط نیز باید نقش خود را ایفا کند.

براساس این پنج اصل است که نظام والن بنیان‌گذاری شده و مراحل مختلف آن طرح‌ریزی گردیده است.
[۲] منصور، محمود، روان‌شناسی ژنتیک، ص۱۲۶، تهران، ترمه، ۱۳۷۲، چاپ ششم.



تحول روانی در نظر والن دارای مراحلی می‌باشد که به آنها اشاره می‌کنیم.

۲.۱ - دوره درون‌رحمی

از چهار ماهگی، جنین حرکاتی انجام می‌دهد. از نظر والن این حرکات یک نوع مبادله به مقیاس فیزیولوژیک و روانی با محیط خارج ندارد، بلکه یک ردیف مصادف کنشی در همین مرحله وجود دارد. این مرحله، مرحله همزیستی بدنی یا به عبارتی دقیق‌تر یک نوع زندگی انگلی است.
[۳] منصور، محمود، روان‌شناسی ژنتیک، ص۱۲۷، تهران، ترمه، ۱۳۷۲، چاپ ششم.


۲.۲ - از تولد تا سه‌سالگی

این دوره خود به سه مرحله تقسیم می‌شود:

۲.۲.۱ - مرحله برانگیختگی حرکتی

مرحله برانگیختگی حرکتی (از تولد تا سه‌ماهگی): نخستین نشانه بارز نوزاد پس از تولد، فعالیت حرکت بازتابی اوست. والن این مرحله را، مرحله تکانه محض یا برانگیختگی حرکتی نامیده است. پاسخ حرکتی به انواع محرک‌ها (بیرونی، درونی و بینابینی) پاسخ انعکاسی است. گاه دارای طرحی است که کمابیش با موضوع هماهنگی دارد، مانند مکیدن و گاه کنش آن به صورت تخلیه‌های تکانه‌ای است بدون آنکه کودک بتواند برای این‌گونه پاسخ‌ها تسلطی داشته باشد.
[۴] شریفی درآمدی، پرویز، نظریه‌های روان‌شناسی تحولی، ص۲۲۰، اصفهان، خوشنواز، ۱۳۸۰، چاپ اول.


۲.۲.۲ - مرحله هیجان‌پذیری

مرحله هیجان‌پذیری (از سه‌ماهگی تا شش‌ماهگی): با شروع این مرحله است که ارتباط تخلیه‌های تکانه‌ای با دنیای خارج کاملا جنبه غالب پیدا می‌کند و والن نام آن را مرحله هیجانی می‌گذارد و از آن به عنوان مرحله وابستگی عاطفی نیز یاد می‌کند. این وابستگی عاطفی در امتداد وابستگی واقعی زندگی جنینی است و به دنبال آن وابستگی تغذیه‌ای خاص یا زندگی انگلی ماه‌های اول به وجود می‌آید. در رابطه با نیازهای اولیه است که کودک نخستین روابط خود را برقرار می‌سازد و این روابط در حدود شش‌ماهگی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. در این مرحله همان‌قدر که مراقبت‌های مادری برای کودک لازم است، محبت از جانب اطرافیان نیز ضرورت دارد. از نظر والن هیجان بر تمام روابط کودک با محیط سایه می‌افکند.
[۵] شریفی درآمدی، پرویز، نظریه‌های روان‌شناسی تحولی، ص۲۲۱، اصفهان، خوشنواز، ۱۳۸۰، چاپ اول.


۲.۲.۳ - مرحله حسی – حرکتی

مرحله حسی – حرکتی (از شش‌ماهگی تا سه‌سالگی): در این مرحله پیاژه و والن دیدگاه‌های مشابهی دارند. برای والن این مرحله، مرحله اساسی است. مشخصه این مرحله فرآیندی است که والن آن را "قابلیت جامعه‌پذیری مهار نشده" نامیده است و آن عبارتست از اینکه کودک به سوی خواص عینی اشیاء جلب می‌شود و می‌خواهد جهان اشیاء را کشف کند. علاوه بر این، والن اهمیت فراوانی به دو جنبه مختلف از رشد یعنی راه رفتن و سخن گفتن می‌دهد که دنیای کودک را دگرگون می‌کند و راهگشای جهانی نو برای او می‌گردد.

۲.۳ - دوره شخصیت‌طلبی

در این دوره، موجودیت شخص مقدم بر سایر امور است. این دوره نیز به سه مرحله تقسیم می‌شود:

۲.۳.۱ - مرحله تضاد و وقفه

مرحله تضاد و وقفه (از سه تا پنج‌سالگی): در این مرحله به نظر والن، اولین بحران‌های شخصیت در طول تحول شروع می‌شود. یعنی در حدود سه‌سالگی است که کودک قادر است به معنای ذهنی بگوید "من" یا "مال من". بنابراین در مقابل بزرگسالان مرتبا در حالت تضاد است. کودک چیزهایی را می‌خواهد مختص خود بداند که امکان‌پذیر نیست و عملا در رابطه با محیط دچار حالات وقفه می‌شود.
[۶] منصور، محمود، روان‌شناسی ژنتیک، ص۱۲۸، تهران، ترمه، ۱۳۷۲، چاپ ششم.


۲.۳.۲ - مرحله سن لطف

مرحله سن لطف (از چهار تا پنج‌سالگی): در این مرحله کودک صرف‌نظر از اینکه یک نوع حالت به خود دلباختگی دارد، سعی می‌کند که دیگران را هم مجذوب و فریفته خویش سازد. در این مرحله به عقیده والن عقده‌ها تشکیل می‌شوند.

۲.۳.۳ - مرحله تقلید الگوها

مرحله تقلید الگوها: در این مرحله کودک به تقلید نقش‌ها روی ‌می‌آورد. والن اساس تحول دستگاه روانی را بر شخصیت بنا می‌کند که یک کلیت بدنی و روانی است، چه تمام جنبه‌های بدنی و روانی در این تحول ملحوظ و سهیم هستند. این نظریه در واقع یک نظریه کلیت‌طلب است که هر دو جنبه عقلی و عاطفی در آن ملحوظند.

۲.۴ - دوره سن مدرسه

به نظر والن این مرحله، زمان تشکیل سازمان منطقی در دستگاه روانی کودک است. طفل در این دوره سعی می‌کند آنچه قبلا به صورت فاعلی و غیرعینی و به صورت انفعالی وجود داشت، این بار بیرون بریزد و کودک در این مرحله صاحب یک فکر منطقی می‌شود و از این پس امور را ردیف و طبقه‌بندی می‌نماید.

۲.۵ - دوره بلوغ

در این دوره کودک در وصفی قرار دارد که در اولین مرحله دوره سوم بود، یعنی درست حالی را دارد که از سه‌سالگی به بعد به صورت بحران شخصیت در او ایجاد شده بود. به عبارت دیگر، در سنین ۱۲-۱۱ سالگی دستگاه روانی با بزرگترین تشویش روبروست و اشتغالاتش مسائل مربوط به شخصیت اوست. چون یک نوجوان مرتبا می‌خواهد وجود خود را اثبات نماید و آنچه را فکر می‌کند به کرسی بنشاند، طبعا در این مرحله آخر فکر نوجوان به نظر والن از یک حالت متافیزیک متوجه یک حالت علمی می‌شود. یعنی فکر در ابتدای این دوره پایه و اساس علمی ندارد و از امکانات علمی استفاده نمی‌کند و بعدا در این دوره است که فکر در جهت مسائل علمی قرار می‌گیرد و پایه فکر علمی پیدا می‌کند.
نظام والن نشان می‌دهد که یک نوع نوسان بین پایه‌های انفعالی و پایه‌های عقلانی وجود دارد. به ظاهر و در مشاهده معمولی، قبول چنین واقعیتی زیاد دور از حقیقت به نظر نمی‌رسد. چه ما در جریان تحول می‌بینیم در پاره‌ای از مراحل بیشتر اشتغالات جنبه انفعالی دارند در حالی که در مراحل دیگر جنبه کنش‌های عقلانی بر جنبه‌های انفعالی تفوق دارد.
[۷] منصور، محمود، روان‌شناسی ژنتیک، ص۱۲۸، تهران، ترمه، ۱۳۷۲، چاپ ششم.



۱. شریفی درآمدی، پرویز، نظریه‌های روان‌شناسی تحولی، ص۲۱۲، اصفهان، خوشنواز، ۱۳۸۰، چاپ اول.
۲. منصور، محمود، روان‌شناسی ژنتیک، ص۱۲۶، تهران، ترمه، ۱۳۷۲، چاپ ششم.
۳. منصور، محمود، روان‌شناسی ژنتیک، ص۱۲۷، تهران، ترمه، ۱۳۷۲، چاپ ششم.
۴. شریفی درآمدی، پرویز، نظریه‌های روان‌شناسی تحولی، ص۲۲۰، اصفهان، خوشنواز، ۱۳۸۰، چاپ اول.
۵. شریفی درآمدی، پرویز، نظریه‌های روان‌شناسی تحولی، ص۲۲۱، اصفهان، خوشنواز، ۱۳۸۰، چاپ اول.
۶. منصور، محمود، روان‌شناسی ژنتیک، ص۱۲۸، تهران، ترمه، ۱۳۷۲، چاپ ششم.
۷. منصور، محمود، روان‌شناسی ژنتیک، ص۱۲۸، تهران، ترمه، ۱۳۷۲، چاپ ششم.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «مراحل تحول در نظام والن»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۰۴/۳۱.    



جعبه ابزار