مرج (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مَرَج (به فتح میم و راء) از
واژگان قرآن کریم به معنای آميختن است. از مشتقات این کلمه در
قرآن مجید مَريج (به فتح میم) به معنای مختلط است و
مارج به معنای شعله بىدود است و
مَرجان (به فتح میم) به معنای مرواريد كوچک میباشد.
مَرَج به معنای آميختن است.
طبرسی و
راغب گويد: اصل مرج به معنى خلط است.
مروج به معنى اختلاط و
مريج به معنى مختلط است. و نيز در لغت آمده «مرجت الدّابّة» حيوان را به چراگاه فرستادم.
(مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيانِ. بَيْنَهُما بَرْزَخٌ لا يَبْغِيانِ) «دو دريا را به هم آميخت كه همديگر را ملاقات میكنند ميان آن دو حايلى است كه به هم تجاوز نمیكنند.»
مَريج به معنى مختلط است.
(بَلْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جاءَهُمْ فَهُمْ فِي أَمْرٍ مَرِيجٍ) «بلكه حق را آنگاه كه به آنها آمد تكذيب كردند و آنها در امرى مختلطند»
شايد مراد از مريج آن باشد كه بعضى قرآن را پس از انكار، سحر، بعضى كلام شاعر، بعضى كلام ديوانه میدانند يعنى در تكذيب هم يكنواخت نيستند. مثل
(كَما أَنْزَلْنا عَلَى الْمُقْتَسِمِينَ. الَّذِينَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِينَ) (همان گونه كه بر تجزيهگران آيات الهى فرو فرستاديم. همان كسانى كه قرآن را تقسيم كردند.)
مارج به معنای شعله بىدود گفتهاند.
(خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ كَالْفَخَّارِ. وَ خَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مارِجٍ مِنْ نارٍ) «انسان را از گل خشكيده همچون سفال، آفريد و جانّ را از آميختهاى از آتش.»
نظير اين آيه است
(وَ الْجَانَّ خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ مِنْ نارِ السَّمُومِ) (و جنّ را پيش از آن، از آتش گرم و سوزان خلق كرديم.)
مرجان مرواريد كوچک (صغار اللؤلؤ) گفتهاند ايضا مرجان مشهور كه از دريا میرويد اگر طراوت و صفاء رنگ مراد باشد ظاهرا منظور از آن در آيه مرجان مشهور است.
(يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ) (از آن دو، لؤلؤ و مرجان خارج مىشود.)
(كَأَنَّهُنَّ الْياقُوتُ وَ الْمَرْجانُ) (آنها همچون ياقوت و مرجانند.)
•
قرشی بنایی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج۶، ص۲۴۷.