مسجد قبا (خام)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قبا ، مسجد و قریهای در جنوب مدینه واقع شده است.
بنا بر منابع متقدم، قریۀ قبا در دو کیلومتری جنوب یثرب (مدینه)، در سمت چپ راه مکه واقع، و بسیاری از بناهای آن سنگی بوده است (محمد بن احمد مقدسی، احسن التقاسیم فی معرفةالاقالیم، ج۱، ص۱۱۸؛ احمد بن علی مقریزی، إمتاعالاسماع، ج۱۰، ص۶۹). کسانی که قصد سفر از مکه به سوی مدینه را داشتهاند، باید از این قریه عبور میکردهاند، اما امروزه بهسبب احداث بزرگراه مکه ـ مدینه، با فاصلهای از آن میگذرند. نام این قریه برگرفته از نام چاهی است که در آنجا بوده و بنیعمرو بن عوف از انصار در آن قریه ساکن بودند (یاقوت حموی، معجمالبلدان، ج۴، ص۳۰۱؛ محمد بن یعقوب فیروزآبادی، المغانم المطابه فی معالم طابه، ص۳۲۳).
قریۀ قبا از مناطق خوش آب و هوای پیرامون یثرب بوده و نخلستانهای فراوان و چاههای آب شیرین داشته و پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم، قبل از ورود به مدینه، چند روزی در آنجا اقامت کرده است. مردم این قریه، نخستین سخنی را که پس از ورود حضرت، از ایشان شنیدند این بود: «آشکارا سلام کنید، از طعام خود به دیگران بخورانید، صلۀ رحم کنید و شبهنگام وقتی مردم در خوابند نماز بگزارید، پس به سلامت وارد بهشت شوید» (ابنسعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۳۵).
رسول خدا هنگام هجرت از مکه به مدینه، در روز دوشنبه ۱۲ ربیعالاول وارد محلۀ قبا شد و به همراه ابوبکر و عامر بن فهیره به میان قبیلۀ بنیعمرو بن عوف رفت و مهمان کلثوم بن هدم بن امریالقیس بن الحارث ــ از شیوخ قبیلۀ اوس (ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۲۵۴) ــ شد (ابنهشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۹۳؛ ابنقیم جوزی، زادالمعاد فی هدی خیرالعباد، ج۲، ص۱۴۲؛ ابنسعد، الطبقات الکبری، ج ۳، ص۲۴۰؛ احمد بن حسین بیهقی، دلائلالنبوه، ج۲، ص۱۶۶). سپس منزل سعد بن خثیمه را، که در مجاورت آن قرار داشت، محل ملاقات و گفتگو با مردم قرار داد (ابنسعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۱۹؛ علی بن الحسین مسعودی، مروجالذهب و معادن الجوهر، ج۲، ص۲۷۹؛ خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفه، ص۱۸). براساس روایات شیعی، سبب توقف چند روزۀ پیامبر در محلۀ قبا آن بود تا حضرت علی علیهالسلام به همراه فواطم به ایشان بپیوندد (محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۱۹، ص۱۰۴_۱۱۴). منابع تاریخی نیز از پیوستن علی بن ابیطالب به رسول خدا در قبا و سکونت در خانۀ کلثوم بن هدم خبر دادهاند، با تأکید بر این که توقف چهار روزه برای ساخت مسجد قبا بوده است (ابنهشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۹۳؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری، ج۲، ص۳۸۲).
روایت شده که رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم روز دوشنبه ۱۲ ربیعالاول تا جمعه شانزدهم آن ماه را در میان قبیلۀ عمرو بن عوف گذراند و جمعه آنجا را به مقصد مدینه ترک کرد. چون ظهر هنگام به قبیلۀ بنیسالم بن عوف رسید (احمد بن یحیی بلاذری، انسابالاشراف، ج۱، ص۲۶۳؛ احمد بن یحیی بلاذری، فتوحالبلدان، ج۱، ص۱۵_۱۶؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری، ج۲، ص۳۸۳)، با همراهان خود، در مسجد آنان نماز جمعه را اقامت کرد که آن را نخستین نماز جمعه و نخستین خطبۀ آن حضرت در شهر مدینه ثبت کردهاند (محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری، ج۲، ص۳۹۴؛ ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۲۸؛ احمد بن حسین بیهقی، دلائلالنبوه، ج۲، ص۱۶۷؛ احمد بن حسین بیهقی، دلائلالنبوه، ج۲، ص۱۷۳؛ علی بن الحسین مسعودی، مروجالذهب و معادن الجوهر، ج۲، ص۲۷۹).
این مسجد، که در پانصدمتری مسجد قبا قرار داشت، به مسجد جمعه شهرت یافت (محمد بن یعقوب فیروزآبادی، المغانم المطابه فی معالم طابه، ص۴۵۸).
ساخت مسجد قبا:
پیامبراکرم در توقف کوتاه خویش در قریۀ قبا، تصمیم گرفت پایگاهی برای فعالیتهای عبادی و سیاسی مسلمانان آن منطقه برپا کند. ایشان، به پیشنهاد عمار بن یاسر یا به تقاضای ساکنان آن قریه، با خریدن زمینی که متعلق به کلثوم بن هدم بود، سنگ بنای این مسجد را گذاشت (ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۶۳۰؛ علی بن احمد بن عبدالله قلقشندی، نهایةالارب فی معرفة انساب العرب، ص۳۹۷)، که اولین مسجد در نخستین روزهای هجرت پیامبر به مدینه محسوب شده است (توبه:۱۰۸). رسول اکرم مساحت مسجد را براساس خط سیر شتر خویش مشخص نمود و خط قبله را تعیین کرد و سپس همراه صحابه، به ساخت آن مشغول شد (حسن بن محمد بن الحسن دیاربکری، تاریخالخمیس فی احوال انفس النفیس، ج۱، ص۳۳۸). گرداگرد مسجد، دیواری از سنگهای حرّه (آتشفشانی) برافراشتند و سقف آن را بر روی سهردیف ستون قرار دادند. محل نماز پیامبر، قبل از تغییر قبله، در محل دیوار شمالی مسجد قرار داشت که در توسعۀ دوران آلسعود برداشته شد. به گفتۀ ابنشبه، طول و عرض مسجد مساوی و مساحت آن حدود ۳۴ متر بود(ابنشبه، تاریخ المدینة المنوره، ج۱، ص۵۷). رسول خدا صلیاللهعلیهوآله وسلم به حدی در ساخت مسجد خود را به زحمت میانداخت و خشتها را بر دوش میکشید که اصحاب متأثر میشدند و از ایشان تقاضا میکردند که فقط ناظر امور باشند، اما آن حضرت نمیپذیرفت (علی بن احمد سمهودی، وفاءالوفا باخبار دارالمصطفی، ج۱، ص۵۷) و در حین کار، همراه با صحابه، قوافی اشعار آنان را تکرار میکرد: «قدافلح من یعمر المساجداً و یقرأ القرآن قائماً و قاعداً»( رستگار است کسی که مسجد بنا کند و در آن نشسته و ایستاده قرآن بخواند)(ابنحجر عسقلانی، فتحالباری بشرح صحیح البخاری، ج۵، ص۱۹۶؛ محمد بن یوسف صالحی شامی، سبلالهدی، ج۳، ص۲۶۸).
در فضیلت مسجد قبا، روایات متعددی نقل شده که حاکی از اهمیت آن در تاریخ اسلام است. گفتهاند که رسول خدا، پس از ترک محلۀ قبا، هفتهای یک بار (شنبه یا دوشنبه)، مسافت میان مسجدالنّبی و مسجد قبا را پیاده یا سواره طی میکرد تا در مسجد قبا نماز بگزارد (احمد بن یحیی بلاذری، انسابالاشراف، ج۱، ص۳۳۲؛ ابنسعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۸۹؛ احمد بن علی مقریزی، إمتاعالاسماع، ج۸ ، ص۷۹؛احمد بن علی مقریزی، إمتاعالاسماع، ج۱۰، ص۱۰؛ احمد بن علی مقریزی، إمتاعالاسماع، ج۱۰، ص۶۹؛ احمد بن علی مقریزی، إمتاعالاسماع، ج۱۰، ص۷۷) و میفرمود: دو رکعت نماز در مسجد قبا برای من بهتر از آن است که دوباره به بیتالمقدّس بروم، اگر میدانستند در قبا چیست، به سوی آن میتاختند تا از فضیلتش بهرهمند شوند (ابنشبه، تاریخ المدینة المنوره، ج۱، ص۴۲). همچنین از پیامبر نقل کردهاند که بجا آوردن دو رکعت نماز در مسجد قبا، برابر یک حج عمره است (ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۱۱۴؛ ابنحجر عسقلانی، فتحالباری بشرح صحیح البخاری، ج۶، ص۲۷۴؛ ابنکثیر، البدایة والنهایه، ج۳، ص۲۰۹؛ ابنعبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۹۶؛ محمد بن احمد ذهبی، تاریخالاسلام، ج۱۱، ص۳۴) و برای درک فضیلت نماز در آن، اصحاب همواره به قبا میرفتند و در آنجا نماز میگزاردند.
در کرامت و منزلت مسجد قبا همین بس که در بسیاری از تفاسیر و منابع تاریخ اسلام، شأن نزول آیات ۱۰۸ و ۱۰۹ سورۀ توبه، این مسجد ذکر شده است و آن را «مسجد تقوی» نیز خوانده اند (محمد بن یعقوب کلینی، الفروع منالکافی، ج۴، ص۵۶۰؛ ابنحجر عسقلانی، فتحالباری بشرح صحیح البخاری، ج۹، ص۲۴۵؛ احمد بن علی مقریزی، إمتاعالاسماع، ج۱۰، ص۶۹؛ احمد بن علی مقریزی، إمتاعالاسماع، ج۱۰، ص۷۲_۷۴؛ احمد بن علی مقریزی، إمتاعالاسماع، ج۱۰، ص۷۷؛ اسبابالنزول، ص۱۳۸؛ سیدمحمدحسین طباطبایی، تفسیرالمیزان، ج۹، ص۵۲۹_۵۳۵).
در سال نهم هجرت، پس از غیبت پیامبر از مدینه، که برای غزوۀ تبوک عازم آن منطقه شدهبود، گروهی از منافقان در جوار مسجد قبا، مسجدی ساختند تا پایگاهی باشد برای توطئهچینی برضد اسلام و مسلمانان. هدف آنان اتحاد میان منافقان و ایجاد تفرقه میان مؤمنان و از رونقانداختن مسجد قبا بود. آنان برای کسب مشروعیت اقدام خود، حتی از پیامبر خواستند تا در آن مسجد نماز بگزارد، اما خداوند به پیامبرش وحی فرمود: «لاتقم فیه ابداً لمسجد اسّس علی التقوی من اول یوم احق ان تقوم فیه، فیه رجال یحبّون ان یتطهروا والله یحب المطهری افمن اسّس بنیانه علی تقوی منالله و رضوان خیر ام من اسّس بنیانه علی شفا جرف هار فانهار به فی نار جهنم و الله لایهدی القوم الظالمین»(ای پیامبر، هرگز در آنجا نماز برپا نکن، زیرا آن مسجدی که در اولین روز هجرت براساس تقوا بنا شده سزاوارتر است که در آن به نماز بایستی، در آنجا مردانی هستند که دوست دارند خود را از آلودگیها پاک کنند و خدا پاکیزهخویان را دوست دارد، آیا کسی که بنای خویش بر پرهیزگاری خدا و رضای او گذاشته بهتر است یا کسی که بنای خویش را بر لب پرتگاهی مشرف به سقوط پیریزی کرده و با آن در آتش دوزخ فرو میافتد؟...) (توبه:۱۰۸)(توبه:۱۰۹). در قرآن کریم، این مسجد پایگاه کفر و تفریق و ضرار خوانده شده است: «والذین اتّخذوا مسجداً ضراراً و کفراً و تفریقاً بین المؤمنین و ارصاداً لمن حارب الله و رسوله...» (توبه:۱۰۷) و پس از آن بود که این مسجد، ضرار نام گرفت. پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمان داد آن را ویران کنند و اصحاب نیز هجوم بردند و آن را خراب کردند و سوزاندند (ابنهشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۵۲۹).
دربارۀ نخستین مسجد در «اول یوم» اختلاف وجود دارد که مسجدی که در قرآن کریم به آن اشاره شده، کدام است؟ بعضی مفسران آن را مسجد قبا و برخی آن را مسجدالنبی در مدینه دانستهاند. اما در مجموع، مسجد قبا را اقرب و انسب دانستهاند، هم به سبب شأن نزول آیه و هم بهسبب روایاتی که از اهل بیت علیهم السلام ذکر شدهاست (ابنکثیر، البدایة والنهایه، ج۳، ص۲۰۹؛ اسبابالنزول، ص۱۳۸؛ سیدامیرابوالفتوح حسینی جرجانی، آیاتالاحکام، ج۱، ص۱۶۱؛ محمد بن علی استرآبادی، آیاتالاحکام، ج۱، ص۶۱). آنان که مسجدالنبی را اولین دانستهاند به روایتی از رسول خدا تمسک جستهاند که فرمود: «هذا مسجدی» (احمد بن علی مقریزی، إمتاعالاسماع، ج۱۰، ص۷۲_۷۴).
نخستین تغییر در مسجد قبا، تغییر در محراب آن بود. زمانی که قبلۀ مسلمانان از بیتالمقدس به جانب مسجدالحرام تغییر کرد، پیامبر به قبا آمد و با کمک اصحابش، قبلۀ مسجد را به سوی کعبه قرار داد (ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج۶، ص۱۶۶). در طول تاریخ، مسجد قبا توسعه یافته و بازسازی شده است. از جمله در زمان خلیفۀ سوم و نیز در دوران حکومت عمر بن عبدالعزیز، که وی آن را توسعه داد و رواقها و گلدستهای برای آن ساخت (احمد بن علی مقریزی، إمتاعالاسماع، ج۱۰، ص۷۷). آخرین بار در ۱۴۰۵، از چهار طرف بر مساحت مسجد قبا افزوده شد و بهجای ساختمان قدیم آن، بنایی بزرگتر براساس معماری بنای قبلی برپا گردید. در این توسعه، خانۀ کلثوم بن هدم و سعد بن خثیمه، که محل سکونت رسول خدا بود، نیز در داخل مسجد قبا قرار گرفت و ویران شد. این مسجد اکنون ۷۴۶۵ متر مربع مساحت دارد و حدود بیستهزار نمازگزار را در خود جای میدهد.
فهرست منابع:
(۱) قرآن کریم؛
(۲) ابناثیر، الکامل فی التاریخ؛
(۳) علی بن محمد جزری، اسدالغابة فی معرفةالصحابه، بیروت، ۱۴۰۹؛
(۴) ابنحجر عسقلانی، الاصابة فی تمییز الصحابه، تحقیق عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت ۱۴۱۵؛
(۵) ابنحجر عسقلانی، فتحالباری بشرح صحیح البخاری، التزام عبدالرحمان محمد، بیروت ۱۴۰۸؛
(۶) ابنسعد، الطبقات الکبری، ترجمۀ محمود مهدوی دامغانی، تهران ۱۳۷۴ش؛
(۷) ابنشبه، تاریخ المدینة المنوره، تحقیق فهیم محمد شلتوت، بیروت۱۴۱۰؛
(۸) ابنعبدالبر، الاستیعاب، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت۱۴۱۲؛
(۹) ابنقیم جوزی، زادالمعاد فی هدی خیرالعباد، تحقیق محمدحامد الفقی، قاهره۱۳۷۳ ، بیروت۱۴۱۲؛
(۱۰) ابنکثیر، البدایة والنهایه، بیروت۱۴۰۷؛
(۱۱) ابنهشام، السیرة النبویه، تحقیق محمد محییالدین عبدالحمید، قاهره ۱۳۵۶؛
(۱۲) محمد بن علی استرآبادی، آیاتالاحکام، تهران، مکتب المعراجی؛
(۱۳) احمد بن یحیی بلاذری، انسابالاشراف، تحقیق محمدباقر المحمودی، بیروت ۱۹۷۴؛
(۱۴) احمد بن یحیی بلاذری، فتوحالبلدان، بیروت۱۹۸۸؛
(۱۵) احمد بن حسین بیهقی، دلائلالنبوه، ترجمۀ محمود مهدوی دامغانی، تهران ۱۳۶۱ ش؛
(۱۶) حسن بن محمد بن الحسن دیاربکری، تاریخالخمیس فی احوال انفس النفیس، بیروت؛
(۱۷) محمد بن احمد ذهبی، تاریخالاسلام، تحقیق عمر عبدالسلام تدمری، بیروت۱۴۱۳؛
(۱۸) علی بن احمد سمهودی، وفاءالوفا باخبار دارالمصطفی، تحقیق محمد محییالدین عبدالحمید، قاهره ۱۳۷۴؛
(۱۹) سیدامیرابوالفتوح حسینی جرجانی، آیاتالاحکام، تهران ۱۴۰۴؛
(۲۰) خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفه، تحقیق فواز، بیروت۱۴۱۵؛
(۲۱) محمد بن یوسف صالحی شامی، سبلالهدی، تحقیق عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت۱۴۱۴؛
(۲۲) سیدمحمدحسین طباطبایی، تفسیرالمیزان، ترجمه سیدمحمد باقر موسوی همدانی، قم؛
(۲۳) محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری، بیروت ۱۴۰۸؛
(۲۴) محمد بن یعقوب فیروزآبادی، المغانم المطابه فی معالم طابه، تحقیق حمدالجاسر، ریاض۱۳۸۹؛
(۲۵) علی بن احمد بن عبدالله قلقشندی، نهایةالارب فی معرفة انساب العرب، بیروت؛
(۲۶) محمد بن یعقوب کلینی، الفروع منالکافی، تصحیح علیاکبر غفاری، تهران۱۳۶۳ش؛
(۲۷) محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، شرح سیدجواد العلوی و محمدالاخوندی، تهران ۱۳۸۸؛
(۲۸) علی بن الحسین مسعودی، مروجالذهب و معادن الجوهر، تحقیق اسعد داغر، قم ۱۴۰۹؛
(۲۹) محمد بن احمد مقدسی، احسن التقاسیم فی معرفةالاقالیم، ترجمۀ علینقی منزوی، تهران ۱۳۶۱ ش؛
(۳۰) احمد بن علی مقریزی، إمتاعالاسماع، تحقیق محمدعبدالحمید النمیسی، بیروت۱۴۲۰؛
(۳۱) یاقوت حموی، معجمالبلدان، تصحیح محمد الخانجی و احمد ناجیالجمالی، مصر ۱۳۲۳، بیروت؛
(۳۲) اسبابالنزول، ترجمۀ علیرضا ذکاوتی، تهران ۱۳۸۳ ش؛