مسکنت (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مسكنت:(عَلَيْهِمُ الْمَسْكَنَةُ) «مسكنت» به معناى بيچارگى است؛ مخصوصاً بيچارگى شديد كه راه نجات از آن مشكل باشد.
و در اصل از مادّه
«سكونت» گرفته شده؛ زيرا افراد مسكين كسانى هستند كه بر اثر ضعف و نياز، قادر بر حركت و جنبشى از خود نمىباشند.
(ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ أَيْنَ ما ثُقِفُوا إِلَّا بِحَبْلٍ مِنَ اللَّهِ وَ حَبْلٍ مِنَ النَّاسِ وَ باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَ ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الْمَسْكَنَةُ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ كانُوا يَكْفُرُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ يَقْتُلُونَ الْأَنْبِياءَ بِغَيْرِ حَقٍّ ذَلِكَ بِمَا عَصَوا وَّ كَانُواْ يَعْتَدُونَ) (هر جا يافت شوند، مهر ذلّت بر آنان خورده است؛ مگر با ارتباط به خدا، و تجديد نظر در روشِ ناپسند خود، يا با ارتباط به مردم (و وابستگى به اين و آن)؛ و به خشم خدا، گرفتار شدهاند؛ و مُهر بيچارگى بر آنها زده شده؛ چرا كه آنها به
آیات خدا، كفر مىورزيدند و
پیامبران را به ناحق مىكشتند. اين به خاطر آن بود كه نافرمانى كردند؛ و به حقوق ديگران، تجاوز مىنمودند.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه مسكنت به معناى شدت فقر است و ظاهرا مسكنت اين است كه انسان به جايى از فقر و يا هر فقدانى برسد كه راه نجاتى از آن نداشته باشد. بنا بر اين معنا صدر و ذيل آيه با هم سازگار مىشود.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، بر گرفته از مقاله «مسکنت»، ص۵۲۸.