مشروطیّت
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مشروطیت به عنوان
نقطه عطف مهمی در
تاریخ ایران، حجم عظیمی از پژوهشها و تحقیقات تاریخی را به خود اختصاص داده است.
انقلاب مشروطیت به عنوان یکی از حوادث بزرگ
تاریخ معاصر ایران، به لحاظ تاثیر عمیق و ماندگارش در
سیاست و
فرهنگ این سرزمین، نقطه عطف مهمی در تاریخ کشورمان به حساب میآید که پیوسته سبب شده تا حجم عظیمی از پژوهشها و تحقیقات تاریخی را به خود اختصاص دهد. گذشت زمان نه تنها از اهمیت بحث درباره این رویداد مهم تاریخی نکاسته، بلکه موجب شده تا در راس حوزه مطالعاتی _ تحقیقاتی بسیاری از اندیشمندان قرار گیرد.
از جمله روشهایی که اخیرا با استفاده از آن به بررسی وقایع و حوادث تاریخی واجتماعی و سیاسی و... میپردازند، روش و
نظریه گفتمان میباشد. مطابق نظریه گفتمان، هر گفتمان یک منظومه معنایی است که واژهها و نشانه (signifier) های آن در کنار هم و در پیوند با یکدیگر یک مجموعه معنادار را میآفرینند.
مجموعهای که الزاما گزارههای زبانی نیستند. بلکه مجموعهای گسترده از دادههای زبانی و غیر زبانی را در بر میگیرد و با همه آنها به مثابه
متن برخورد میکند.
گفتمانها دو کار انجام میدهند. آنها ابتدا به تولید
معنا میپردازند و سعی میکنند معنای خود رابر دیگران که همان غیر میباشد برتری دهند و در ادامه به ساخت
جهان اجتماعی بر اساس آن معانی میپردازند که در این راستا با بهره گیری از نقاط قوت خود، از بی قراریها و چالشهای
گفتمان رقیب بهره میجوید. و هر گفتمانی در این فرایند موفق شود، به
گفتمان هژمون تبدیل میشود.
مشروطیت به مثابه گفتمان، ریشه در بی قراری (dislocation) و آشفتگیهای فراگیر جامعه ایرانی قرن نوزدهم قرار داشت
که گفتمان سابق (
گفتمان سلطنت) را قدرت بر ساماندهی این بی قراریها نبود. این در حالی است که گفتمانها برای تداوم هژمونی خود نیازمند
ساماندهی بی قراریها میباشند.
گفتمانها در امر ساماندهی بی قراریها و حل آنها، نیازمند بازسازی تئوریک مداوم خویش از طریق بازتولید فضای استعاری و عام گرایانه میباشند، تا از این طریق بتوانند ضمن نمایندگی گروههای متنوعی از اجتماع، نیروهای اجتماعی متنوعی را پوشش دهند. در این میان گفتمانی که توانایی بازسازی تئوریک خود را نداشته باشد و در این امر بازماند، سرانجام در برابر موج فزاینده بی قراریهای رو به رشد
جامعه، سرفرود آورده و عرصه را به رقیبان واگذار خواهد کرد.
در میان گفتمانهای رقیب، نیز گفتمانی صلاحیت جایگزینی گفتمان افول کرده را دارد که از دو ویژگی در دسترس بودن (availability) و قابلیت اعتبار (credibility) برخوردار باشد.
گفتمان سلطنت در مواجهه با آشفتگیها و بی قراریهای سیاسی (ضعف در برابر غرب، سرکوب و
خودکامگی داخلی)، اقتصادی (وابستگی به وامهای خارجی، بازرگانی خارجی، نبود کنترل بر
گمرک) و ایدولوژیکی (آگاهی توده به اینکه دولت از حفظ
هویت اسلامی و یا
منافع ملی عاجز بوده است)
توان آن را نداشت که به بازسازی تئوریک خود بپردازد به همین خاطر جای خود را به گفتمانی داد که در عین اینکه تنها برای افراد اندکی
ماهیت و پیامدهای آن روشن بود،
در دسترسترین گفتمانی بود که به لحاظ پشتیبانی کردن علما و
روحانیت از آن از
اعتبار کافی نیز برخوردار بود.
از آنجایی که «غیر» (other) در انسجام و هویت بخشی به گفتمان، نقشی اساسی ایفا میکند، علی رغم وجود نیروهای اجتماعی گوناگون و متفاوتی در
جنبش مشروطیت نظیر «روشنفکران، روحانیان، پیشه وران، کارگران، بازرگانان و...»
آنچه عامل
اتحاد و انسجام آنها میشد، وجود یک «غیر» و
دشمن مشترک تحت عنوان گفتمان سلطنت بود.
مشروعیت سلطنت
قاجار به دلائل گوناگون زیر سوال رفته بود
که برجسته کردن این عدم مشروعیت در مواضع و حرکتهای سیاسی از سوی گروههای مختلف، زبان مشترکی بود که نیروهای مخالف از طریق آن به همدلی با همدگیر میپرداختند.
دشمن مشترک ضمن هویت دهی به نیروهای اجتماعی متکثر و گوناگون، سبب قرار گرفتن آنها در جبهه واحدی به نام «مشروطیت» میشود.
مشروطه خواهان در ابتدا تنها خواهان یک چیز و آن هم نفی
نظام سیاسی حاکم و نظام سلطنت بودند. دلیل بر این ادعا، آن است که مشروطه خواهان به هنگام نخستین
تحصن در
حرم عبدالعظیم (علیهالسّلام)، در خواستههای خود نامی از
مشروطه به میان نیاورده بودند و فقط به پیشنهاد سفیر
عثمانی «
مجلس عدالتخانه» به خواستههای آنان افزوده شد.
و نخستین بار در تحصن بزرگ
سفارت انگلیس بود که به جای عدالتخانه واژه «مشروطه» بر سر زبانها افتاد.
در مجموع گفتمان سلطنت با توجه ناتوانی در بازسازی تئوریک خود، در ساماندهی بی قراریهای موجود در جامعه ناتوان ماند و طیفی از مخالفین را در مقابل خود به صف کشاند که با توجه به ضعف
روسیه، به لحاظ درگیریهای داخلی و خارجی (جنگ با ژاپن) در آن زمان، و حمایت دولت انگلیس از مشروطه خواهان،
سرانجام در ۱۲
مرداد ۱۲۸۵ فرمان
مجلس شورای ملی، صادر شد و در ۹
دی قانون اساسی به امضای
شاه رسید.
گفتمانها قبل از پیروزی خصلتی عامگرا و استعاری گونه دارند که سبب برانگیخته شدن گروههای زیادی به طرفداری از آنها میشود. در این مرحله گفتمانها با تفسیری عام از بحرانها، خود را به عنوان چارچوبی تعیین کننده برای مجموعهای از تقاضاهای متنوع معرفی مینمایند و این ادعا را دارند که قادر به بازسازی همه حوزه اجتماعی (social imagination) هستند.
اما از آنجا که واقعیت اجتماعی پیچیده و متکثر است و در جامعه تقاضاهای گوناگون و فراوانی وجود دارد طبیعتا بازنمایی همه آنها از سوی یک گفتمان امکان پذیر نمیباشد و گفتمان، ناگزیر در فرایند سیاست اجرایی، از حالت عام گرایی فاصله گرفته و به خاص گرایی و نمایندگی بخشی از جامعه روی میآورد.
گفتمان مشروطیت قبل از پیروزی، جامعهای توسعه یافته را بازنمایی میکرد که سازگار با سنتهای اسلامی و شیعی به نظر میرسید و این ادعا را داشت که در پی ایجاد سازوارهای تئوریک از
شرع و
عرف،
سنت و
مدرنیته میباشد. همین امر یعنی ادعای سازگاری شرع و عرف، توسعه و سنت اسلامی توسط مشروطه خواهان، سبب پشتیبانی علما از آن شد.
با از میان رفتن دشمن مشترک و هژمون شدن گفتمان مشروطیت، دیری نپایید که این گفتمان در اثر رویارویی با واقعیتهای اجتماعی و اختلافات بنیادین بر سر حدود و معانی نشانههایی چون
آزادی،
قانون،
برابری و
مجلس، «غیری» را در درون خود به نام مشروعه خواهان پروراند.
گفتمان مشروطه نه تنها نتوانست وعدههای خود را عملی سازد و پیشرفت و عدالت را در پی داشته باشد که بر نابسامانیها و آشفتگیهای جامعه افزود. وقایع و حوادث پس از مشروطه نظیر اعدام «
شیخ فضل الله نوری»، ترور «
بهبهانی»، مرگ مشکوک «
آخوند خراسانی» و... همه و همه سبب شد، مفهوم مشروطه، که زمانی مجاهدان مشروطه خواه بر سر آن جان میباختند، همردیف
قتل و
غارت و
هرج و مرج به کار رود
و عالمان دینی که بارها بر
وجوب آن تاکید کرده بودند و مخالفت با آن را مخالفت با
امام زمان (عجاللهتعالیفرجهالشریف) به شمار میآوردند، رغبتی حتی به شنیدن نام مشروطه از خود نشان نمیدادند.
طبیعی است که در این شرایط نابسامان، فکر تغییر اوج گیرد و نظریهها و
اسطورههای جدیدی برای رهایی از آشفتگی ظهور کنند. گفتمان پهلویسم توانست با استفاده از ناتوانی مشروطیت در برخورد با بی قراریهای موجود در جامعه، خود را به عنوان گفتمان مسلط تثبیت کند و مشروطیت را به حاشیه براند.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «مشروطیت»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۱/۲۳