معروف کرخی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ابومحفوظ معروف بن فیروز کوهی، مشهور به معروف کرخی از صوفیان و عارفان بزرگ مسلمان در
سده دوم هجری است. بسیاری از عرفا و صوفیان، سلسله خرقه (اجازه طریقتی) خود را به معروف کرخی، و به واسطه وی، به دو طریق، به برخی از
ائمه (علیهمالسّلام) رساندهاند. وی بنا بر گزارشها به دست
امام رضا (علیهالسّلام) اسلام آورده و دربان ایشان بوده است.
مزار معروف در
قبرستان معروف در
شهر بغداد واقع شده است که محل حاجت گرفتن حاجتمندان است.
معروف کرخی، از صوفیان و عارفان بزرگ مسلمان در سده دوم هجری، به شمار میآید. او از کرخ بغداد (از محلات شیعهنشین بغداد) بود و ازاینرو به نسبت کرخی، شناخته میشود.
کنیه وی را ابومحفوظ و نام پدرش را به اختلاف، فیروز، فیروزان و حتی علی نیز گفتهاند.
گویند پدر وی مسیحی بود.
نویسندگان احوال و تراجم مشایخ تصوف، وی را از قدما و اجلای مشایخ صوفیه، به شمار آورده و
تقوا و
ورع او را ستودهاند، به گفته آنان، او مرید
داوود طائی و استاد
سَری سقطی، بوده است.
بسیاری از عرفا و صوفیان، سلسله خرقه (اجازه طریقتی) خود را به معروف کرخی، و به واسطه وی، به دو طریق، به برخی از ائمه (علیهمالسّلام) رساندهاند. البته به یک طریق، معروف کرخی از داوود طائی و او، از
حبیب عجمی و او، از
حسن بصری و او، از
امام علی (علیهالسّلام)،
خرقه و اجازه طریقتی خود را دریافت کرده، اما به قول دیگری، او خرقه و اجازه خود را مستقیم از دست امام رضا (علیهالسّلام)، گرفته است.
معروف در کودکی به دست امام رضا (علیهالسّلام) اسلام آورد.
همچنین در منابع تصوف آمده است که او، دربان امام رضا (علیهالسّلام) بود.
ابوعبدالرحمان سلمی در اینباره مینویسد: «وکان معروف اسلم علی ید علی بن موسی الرضا، وکان بعد اسلامه یحجبه فازدحم الشیعه یوماً علی باب علی بن موسی، فکسروا اضلع معروف فمات ودفن ببغداد.»
البته در موضوع ارتباط معروف کرخی با امام رضا (علیهالسّلام)، شک و تردیدهایی وجود دارد، زیرا مشهور آن است که امام رضا (علیهالسّلام)، سفری به بغداد نداشته و معروف کرخی نیز سفری به بیرون از بغداد، نداشته است، پس چگونه ممکن است معروف کرخی به دست امام رضا (علیهالسّلام) مسلمان شده یا نزد ایشان، دربانی کرده باشد؟! شیخ
قاسم طهرانی در کتاب خود «معروف الکرخی»، ضمن بیان مهمترین این اشکالات، تلاش کرده است تا به آنها پاسخ دهد و شواهدی بر ارتباط میان معروف با امام رضا (علیهالسّلام)، ارائه دهد که برای آگاهی بیشتر از جزئیات این مباحث، خواننده را به آن کتاب، ارجاع میدهیم.
همچنین بسیاری از علما و نویسندگان دیگر، از ارتباط معروف کرخی با امام رضا (علیهالسّلام) سخن گفتهاند، از جمله
ابنخلکان در «
وفیات الاعیان»، او را از موالیان امام رضا (علیهالسّلام) برشمرده است.
علامه حلی نیز در بحث امامت شرح تجرید، گفته است: «وَمَعْرُوفٌ الْکَرْخِیُّ اسْلَمَ عَلَی یَدَیِ الرِّضَا (علیهالسّلام) وَکَانَ بَوَّابَ دَارِهِ الَی انْ مَاتَ»
از خود معروف نیز اقوالی نقل شده است که نشاندهنده ارتباط وی با امام رضا (علیهالسّلام) است، از جمله از او نقل شده است:
روزی در
کوفه بر مجلس
ابنسَمّاک میگذشتم که مردم را چنین موعظه میکرد: «کسی که به تمام معنا، از وجود خویش، از
خداوند اعراض کند، خداوند هم به جملگی از وی اعراض میکند و کسی که با دل خود به خداوند روی آورد، خداوند هم با رحمت خود به او روی میآورد...» پس این کلام وی، بر من نشست و به خداوند روی آوردم و آنچه را پیشتر بدان اشتغال داشتم، جملگی ترک گفتم، مگر خدمت مولایم علی بن موسی الرضا را، چون این سخن را با مولایم در میان گذاشتم، فرمود: اگر این اندرز را بپذیری، این پند و موعظه تو را کفایت کند.
همچنین از او، نقل شده که گفته است: اقْسِمُوا عَلَی الله براسی واطلبوا حوائجکم فتعجب الناس من تزکیة نفسه! فقال: انّی قلتُ ذلک لانی وضعتُ راسی علی باب الرضا (علیهالسّلام) مدةً.
به سر من سوگند یاد کنید و حوایجتان را طلب کنید، مردم تعجب کردند از اینکه او، اینگونه خود را تزکیه نفس میکند، او گفت: «اینگونه گفتم، زیرا مدتی، سر خود را بر در خانه رضا (علیهالسّلام) گذاشتهام.»
ابنجوزی نیز در کتاب
مناقب معروف کرخی، سخنی از وی را آورده است که نشاندهنده ارادت و اعتقاد وی، به امام علی (علیهالسّلام) است. سخن معروف چنین است: «... عَقَد رسولُ الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) لنفسه ولِعَلی بن ابیطالب (علیهالسّلام)، فَخَلَطَه بدنیاه وشاطَره العلم وخصّه باشیاء خصّه به جبریل (علیهالسّلام) من الدعاء والذکر والخلوة...»
از معروف کرخی، سخنان حکمتآمیز و اقوالی در
زهد و سلوک عارفانه، نقل شده است که در منابع تصوف، موجود است.
وی گفته است که: «
صوفی اینجا
مهمان است، تقاضای مهمان بر
میزبان جفاست، مهمان که بادب بود منتظر بود نه متقاضی.»
شخصی معروف را گفت: «مرا وصیّتی کن!» گفت: «احذر ان لا یراک اللّه الّا فی زیّ مسکین.»
شیخ الاسلام گفت که معروف کرخی روزی فرا خواهرزاده خود گفت که: «چون ترا به او حاجت بود، به من سوگند بر او ده!»
و
مصطفی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در
دعا میگفت: «اللّهم انّی اسالک بحقّ السّائلین علیک، و بحقّ الرّاغبین الیک، و بحقّ ممشای الیک- به حق این گامهای من بر تو.»
و سئل معروف عن المحبه، فقال: «المحبّه لیست من تعلیم الخلق، انّما هی (من) مواهب الحقّ و فضله.»
کراماتی نیز برای قبر وی، نقل شده است، از جمله، صاحب
تاج العروس، از
صاغانی، چنین نقل کرده است:
قال الصاغانی: عَرَضَتْ لی حاجةٌ اعْیتْنی وحیرتْنی فی سنة خمس عشرة وستمائة فاتیتُ قبره وذکرتُ له حاجتی کما تُذکر للاحیاء مُعتقِداً ان اولیاء الله لا یموتون ولکن ینقَلون من دارٍ الی دار وانْصرفتُ، فقُضیت الحاجة قبل ان اصل الی مسکنی.
صاغانی میگوید: برای من در سال ۶۱۵ ه. ق حاجتی پیش آمد، بهطوری که مرا سرگردان نموده بود. من به نزد قبر معروف آمدم و حاجتم را به همانگونه که برای اوصیاء عرض میشود، ذکر کردم و بازگشتم، در حالیکه معتقد بودم اولیاءالله نمیمیرند. بلکه از خانهای به خانه دیگر منتقل میگردند، حاجت من، پیش از آنکه به منزل خود برسم، برآورده گشت.
معروف با داود طایی (قدساللهروحه) صحبت داشته، و مات داود الطائیّ سنه خمس و ستین و مائه، و معروف در سال ۲۰۰ ه. ق از دنیا رفته و به قولی، ۲۰۱ یا ۲۰۴ ه. ق، از دنیا رفت.
زیارتگاه، داخل مسجدی، میان قبرستانی که امروزه با انتساب به معروف کرخی، به نام شیخ معروف نامیده میشود، در سمت غربی بغداد واقع است. این قبرستان در گذشته، بهنام قبرستان بابالدیر شهرت داشته است، زیرا نزدیک آن، یک دیر مسیحی، وجود داشته است. پس از به خاک سپردن معروف کرخی در این مکان به مرور زمان، به یکی از قبرستانهای بزرگ بغداد، تبدیل شد.
قبر معروف، از گذشته تا به امروز، همواره از زیارتگاههای مهم و معتبر بغداد بوده است، به گفته برخی متصوفه، مردم بغداد، به زیارت قبر معروف کرخی، تبرک میجستند و از قبر وی، طلب شفا مینمودند و آن را «تریاق مجرّب» (پادزهر یا دوای آزموده شده) میدانستند.
درباره تاریخ ساخت مقبره معروف کرخی، اطلاع دقیقی در دست نیست. اما بیتردید، در نیمه
قرن پنجم هجری، بر قبر وی، مقبرهای وجود داشته است، زیرا
ابناثیر اشاره کرده است که در سال ۴۵۹ ه. ق، مقبره معروف کرخی، دچار آتشسوزی شد، در نتیجه، خلیفه عباسی،
قائم بامرالله، به
ابوسعد صوفی، شیخ الشیوخ بغداد، دستور داد تا بنای آن را بازسازی کند.
این بازسازی در سال ۴۶۰ ه. ق، به پایان رسید و بنایی که ساخته شد، همانند بیشتر بناهای باقیمانده از آن دوران، از آجر و گچ بود.
در سال ۶۱۲ ه. ق، ملک المعظم، فرزند الناصر خلیفه عباسی، در
مقبره زمرد خاتون، مادر الناصر، واقع در نزدیکی قبر معروف کرخی دفن شد
و برای همین، الناصر در این محل، مسجدی بنا کرد، این مسجد در جریان طغیان
رود دجله و به زیر آب رفتن بغداد در سال ۶۵۳ ه. ق، خراب شد، سپس در سال ۶۷۸ ه. ق، به دستور شمسالدین
محمد جوینی، بازسازی شد.
امروزه در محل همین مسجد که به علت بالا آمدن سطح زمین قبرستان، در دل زمین قرار گرفته، مسجد جدیدی، ساخته شده است.
این مسجد، بارها به دست چند تن از والیان عثمانی، بازسازی شده است، از جمله، در دورههای
احمد پاشا در سال ۱۰۵۹ ه. ق،
عبدالرحمان پاشا در سال ۱۰۸۶ ه. ق،
عمر پاشا در سال ۱۱۰۰ ه. ق و در دوره حسن رفیق در سال ۱۳۱۲ ه. ق. همچنین اداره اوقاف بغداد در سال ۱۳۸۶ ه. ق- ۱۹۶۶ م، آن را بازسازی کرده است، سپس در سال ۱۴۲۱ ه. ق- ۲۰۰۱ م، آن را توسعه داده و بهطور کامل، نوسازی کرده و بخشهای مختلف و مناره جدیدی، به ساختمان آن، افزوده است.
زیارتگاههای عراق، محمدمهدی فقیه بحرالعلوم، برگرفته از مقاله «زیارتگاه معروف کرخی»، ج۱، ص۴۵۲-۴۵۷. سایت علما و عرفا، برگرفته از مقاله «معروف کرخی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۰۳/۱۰.