• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مقالات امام علیزاده

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



سلام مقاله زیر را به چند مقاله تبدیل کنید با عناوین:
جزیه در قرآن، جزیه در شرایع پیشین، جزیه در اسلام، احکام و آثار جزیه
••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
جزیه در قرآن: مالیات سرانه پرداختی اهل ذمه به حکومت اسلامی بر طبق قرارداد ذمه
جزیه از ریشه «ج ـ ز ـ ی» به معنای کفایت کردن، کافی بودن
[۱] مفردات، ص۱۹۵.
[۲] مجمع البحرین، ج۱، ص۸۵، «جزی».
و نوعی مکافات و پاداش
[۳] العین، ج۶، ص۱۶۴.
[۴] لسان العرب، ج۲، ص۲۷۸.
[۵] التحقیق، ج۲، ص۸۳، «جزی».
گرفته شده و در اصطلاح فقه مالی است که از اهل کتاب مانند یهود و نصارا بر اساس قرار داد ذمه دریافت می‌شود.
[۶] معجم الفاظ فقه الجعفری، ص۱۴۱.
[۷] القاموس الفقهی، ص۶۲.
[۸] الجزیة و احکامها، ص۱۳.
این مال در نیازهای اهل ذمه مانند حفظ جان و مال و دفاع از آنان هزینه می‌شود.
[۹] الجزیة و احکامها، ص۱۱۸.
[۱۰] دراسات فی ولایة الفقیه، ج۳، ص۴۷۱.
برخی گفته‌اند: جزیه مالیاتی است که حکومت اسلامی به جای خمس و زکات دریافتی از مسلمانان، از اهل کتاب دریافت می‌کند.
[۱۱] دراسات فی ولایة الفقیه، ج۳، ص۴۷۳.
به نظر بسیاری از محققان، واژه جزیه از زبان فارسی وارد عربی شده
[۱۲] مؤلفات جرجی زیدان، ج۱۱، ص۲۸۵.
[۱۳] الجزیة و احکامها، ص۱۱، ۱۷.
و در اصل، «گزیت» یا «گزید» یا «گزیه» به معنای مالیات بوده است.
[۱۴] تفسیر المنار، ج۱۰، ص۲۹۱.
[۱۵] الجزیة و احکامها، ص۱۱.
برخی بر آن‌اند که اطلاق جزیه بر این مال از آن روست که جزیه مزد و پاداشی است که اهل کتاب در برابر برخورداری از امنیت و دفاع از خود به دولت اسلامی می‌پردازند
[۱۶] المحرر الوجیز، ج۳، ص۲۳.
[۱۷] تفسیر قرطبی، ج۸، ص۱۱۴.
[۱۸] الجزیة و احکامها، ص۱۳.
یا از آن رو که پاداشی است که در برابر باقی ماندن بر کفر و مقابله نکردن مسلمانان با آنان به حکومت می‌پردازند.
[۱۹] الجزیة و احکامها، ص۱۴.
[۲۰] فقه الصادق علیه السلام، ج۱۳، ص۵۳.
[۲۱] مجمع البیان، ج۵، ص۳۳.
خراج نیز همانند جزیه نوعی مالیات بوده که از اهل کتاب دریافت می‌شده و از این رو، برخی این دو را مترادف یکدیگر دانسته‌اند.
[۲۲] الجزیة و احکامها، ص۱۹.
در برخی احادیث
[۲۳] وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۱۵۰.
[۲۴] تهذیب، ج۴، ص۱۱۷ - ۱۱۸.
و نیز منابع فقهی
[۲۵] شرایع الاسلام، ج۱، ص۲۵۰ - ۲۵۱.
[۲۶] الجزیة و احکامها، ص۱۹.
و منابع لغوی
[۲۷] القاموس المحیط، ج۲، ص۱۶۶۸.
[۲۸] لسان العرب، ج۴، ص۵۴، «الجزاء».
این دو واژه گاه به جای هم و به معنای یکدیگر به کار رفته‌اند؛ ولی به نظر برخی این دو اصطلاح از ابتدا متباین بوده و از جهات متعددی تفاوت داشته‌اند؛ از جمله آنکه حکم جزیه با نص قرآن ثابت شده؛ ولی خراج حکمی حکومتی است. کمترین مقدار جزیه در شرع تعیین شده؛ اما میزان خراج با رای حاکم تعیین می‌شود. جزیه با اسلام آوردن کافر ساقط می‌شود؛ ولی خراج ساقط نمی‌گردد.
[۲۹] الجزیة و احکامها، ص۱۸ - ۱۹.
[۳۰] دراسات فی ولایة الفقیه، ج۳، ص۳۶۳ - ۳۶۴.
جزیه بیشتر به مالیات سرانه دریافتی از اهل ذمه اطلاق می‌گردد
[۳۱] معجم لغة الفقهاء، ص۱۶۴.
[۳۲] القاموس الفقهی، ص۶۲، «خراج».
؛ ولی خراج به مالیاتی گفته می‌شود که حکومت اسلامی از برخی زمین‌ها دریافت می‌کرده است.
[۳۳] معجم لغة الفقهاء، ص۱۹۴.
[۳۴] المعجم القانونی، ج۱، ص۳۲.
[۳۵] القاموس الفقهی، ص۱۱۴.

واژه جزیه در قرآن یک بار آمده است: «حتی یعطوا الجزیة عن ید و هم صـغرون». به علاوه، مفسران ذیل برخی آیات دیگر مانند ۱۱۴ بقره و ۱۵۲ اعراف (اعرف: ۱۵۲) از جزیه و برخی احکام آن سخن گفته‌اند. محتوای این مباحث عبارت است از پیشینه جزیه در ملل و شرایع پیشین، چگونگی تشریع آن در اسلام، فلسفه تشریع جزیه و برخی از احکام فقهی آن.
••••••••••••••••••••••••••••••
جزیه در ملل و شرایع پیشین:
جزیه گرفتن از اقلیت‌های دینی یا اقوام مغلوب، ویژه اسلام نیست، بلکه این امر در میان ملل گوناگون و شرایع الهی مانند بنی اسرائیل، یونانیان، رومیان و ایرانیان رایج بوده است.
[۳۸] دراسات فی ولایة الفقیه، ج۳، ص۴۷۳.
[۳۹] حقوق اقلیتها، ص۹۷.
برخی مفسران و مورخان، ذیل آیات ۴۹ بقره و ۶ ابراهیم که از سختی و شدت عذاب فرعون در مورد بنی اسرائیل یاد کرده، یکی از مصادیق این عذاب را گرفتن جزیه از آنان دانسته‌اند،
[۴۲] جامع البیان، ج۱، ص۳۸۷.
[۴۳] مجمع البیان، ج۱، ص۲۲۶.
[۴۴] تاریخ طبری، ج۱، ص۲۷۲.
چنان که یکی از موارد آزار و اذیت را در آیه ۱۲۹ اعراف جزیه گرفتن فرعون از بنی اسرائیل دانسته‌اند.
[۴۶] تفسیر قرطبی، ج۷، ص۱۶۸.
[۴۷] زاد المسیر، ج۳، ص۱۶۷.
[۴۸] فتح القدیر، ج۲، ص۲۳۶.
مراد از ذلت در آیه ۱۱۲ آل عمران: «ضربت علیهم الذلة...» به نظر مفسران جزیه‌ای است که برخی از قبایل یهود به مجوس و نصارا می‌پرداختند.
[۵۰] التبیان، ج۲، ص۵۶۰.
[۵۱] المیزان، ج۳، ص۳۸۴.
[۵۲] تفسیر ابن کثیر، ج۱، ص۱۰۶.
در کتاب مقدس نیز از جزیه گرفتن بنی اسرائیل از کنعانیان پس از غلبه بر آن‌ها،
[۵۳] کتاب مقدس، داوران، ۱: ۲۸.
[۵۴] دائرة المعارف الکتابیه، ج۲، ص۵۴۰.
جزیه گرفتن حضرت داود و سلیمان علیهماالسلام
[۵۵] کتاب مقدس، اول پادشاهان، ۱۰: ۱۴ - ۱۵.
[۵۶] دائره المعارف الکتابیه، ج۲، ص۵۴۰ - ۵۴۱.
[۵۷] قاموس الکتاب المقدس، ج۲، ص۲۶۰.
و نیز برخی از پادشاهان
[۵۸] دائره المعارف الکتابیه، ج۲، ص۵۴۱ - ۵۴۳.
[۵۹] قاموس کتاب مقدس، ص۳۴۶.
یاد شده است. دریافت جزیه از سوی پادشاهان فارس مانند بهرام
[۶۰] تاریخ طبری، ج۱، ص۵۰۷.
و انوشیروان
[۶۱] تاریخ طبری، ج۱، ص۵۶۷.
[۶۲] الکامل، ج۱، ص۴۵۵.
و نیز از جانب یونانیان و رومیان پس از غلبه بر برخی مناطق در منابع تاریخی گزارش شده‌اند؛
[۶۳] مؤلفات جرجی زیدان، ج۱۱، ص۲۸۸ - ۲۸۹.
[۶۴] الجزیة و احکامها، ص۱۷.
البته جزیه در اسلام رویکرد دیگری دارد که به آن اشاره می‌شود.
•••••••••••••••••••••••••••
جزیه در اسلام:
تشریع حکم جزیه پس از اسلام، به گونه رسمی در سال نهم هجری با نزول آیه ۲۹توبه صورت گرفت که مسلمانان را به جنگ با اهل کتاب تا تسلیم شدن و پرداخت جزیه از سوی آنان فرمان داد:
[۶۵] کشف الاسرار، ج۴، ص۱۱۴ - ۱۱۵.
[۶۶] تفسیر قرطبی، ج۸، ص۷۰ - ۷۱.
«قـاتلوا الذین لا یؤمنون بالله ولا بالیوم الاخر ولا یحرمون ما حرم الله ورسوله ولا یدینون دین الحق من الذین اوتوا الکتـب حتی یعطوا الجزیة عن ید وهم صـغرون». بسیاری از مفسران نزول این آیه را هنگامی دانسته‌اند که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم برای جنگ با رومیان عازم تبوک شد.
[۶۸] جامع البیان، ج۱۰، ص۱۳۹.
[۶۹] مجمع البیان، ج۵، ص۳۴.
برخی نزول این آیه را در سال دهم هجرت و در ماجرای مسیحیان نجران دانسته‌اند
[۷۰] الجزیة و احکامها، ص۱۸.
؛ ولی به نظر برخی دیگر، پذیرش جزیه از سوی نجرانیان در سال ششم هجرت رخ داده است.
[۷۱] المیزان، ج۹، ص۲۵۳.
برخی منابع تفسیری نیز جزیه خواستن پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم را سال‌های ششم و هفتم هجری دانسته‌اند.
[۷۲] المیزان، ج۳، ص۲۶۶.
با توجه به نزول آیه مذکور در سال نهم یا دهم هجری از یک سو و مطرح شدن اخذ جزیه در سال ششم یا هفتم هجری از سوی دیگر، برخی برای رفع این ناهماهنگی، دو احتمال داده‌اند: ۱. این آیه دو بار نازل شده باشد: یک بار پیش از صلح حدیبیه در سال ششم هجری و دیگر پس از فتح مکه در سال نهم هجری. ۲. پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم پیش از نزول این آیه، از اهل کتاب از جمله مسیحیان نجران جزیه نخواسته، بلکه برپایه قرارداد مصالحه میان دو طرف، مال مزبور را مطالبه کرده و بعدها آیه جزیه در تایید کار آن حضرت نازل شده است.
[۷۳] تفسیر ابن کثیر، ج۱، ص۳۷۹ - ۳۸۰.

پس از نزول آیه جزیه، پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم با نوشتن نامه به برخی افراد و قبایل یا پادشاهان غیر مسلمان از جمله منذر بن ساوی، اهل یمن و هرقل پادشاه روم، آنان را به پذیرش اسلام یا پرداخت جزیه دعوت کرد
[۷۴] مکاتیب الرسول، ج۲، ص۴۱۵.
؛ همچنین برخی مفسران مراد از خواری دنیوی را که در آیه ۱۱۴ بقره از آن سخن به میان آمده، جزیه‌ای دانسته‌اند که اسلام بر اهل کتاب وضع می‌کند.
[۷۶] مجمع البیان، ج۱، ص۳۶۲.
[۷۷] جامع البیان، ج۱، ص۶۹۹.
برخی دیگر نیز مراد از ذلت دنیوی را که در آیات ۶۱ بقره و ۱۵۲ اعراف مطرح است پرداخت جزیه شمرده‌اند.
[۸۰] مجمع البیان، ج۴، ص۷۴۳.
[۸۱] جامع البیان، ج۱، ص۴۴۹.

در برخی منابع تفسیری و حدیثی از دریافت جزیه در آخرالزمان و هنگام ظهور حضرت مهدی عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف سخن به میان آمده و از جمله ذیل آیه ۲۸ فتح/۴۸ که درباره پیروزی دین حق بر همه ادیان است: «هو الذی ارسل رسوله بالهدی ودین الحق لیظهره علی الدین کله» نقل شده که هنگام ظهور، غیر مسلمانان، یا مسلمان می‌شوند یا جزیه می‌پردازند
[۸۳] تفسیر قرطبی، ج۸، ص۱۷۸.
[۸۴] الدر المنثور.
[۸۵] ج۳، ص۲۳۱.
؛ همچنین از وضع جزیه بر اهل کتاب از جانب حضرت عیسی علیه‌السّلام پس از بازگشت به زمین در آخرالزمان سخن به میان آمده است
[۸۶] جامع البیان، ج۲۶، ص۱۴۱.
[۸۷] الدرالمنثور، ج۳، ص۲۳۱.
[۸۸] تفسیر ابن کثیر، ج۴، ص۲۱۸.
؛ ولی برخی برآن‌اند که مراد از وضع جزیه در این احادیث، متروک گذاشتن جزیه از سوی حضرت مهدی عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف است؛ به دلیل عدم بقای شرک و کفر در آن زمان
[۸۹] بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۸۳.
[۹۰] المیزان، ج۹، ص۲۵۶.
یا عدم وجود نیازمندی که به او جزیه پرداخت شود.
[۹۱] فتح الباری، ج۶، ص۳۵۶.
[۹۲] تحفة الاحوذی، ج۶، ص۴۰۵.
[۹۳] بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۸۳.
احادیثی که به صراحت از نپذیرفتن جزیه از سوی آن حضرت یاد کرده
[۹۴] الخصال، ص۵۷۹.
[۹۵] بحارالانوار، ج۳۱، ص۴۴۳.
یا از مسلمان شدن همگان سخن به میان آورده‌اند
[۹۶] بحارالانوار، ج۵۱، ص۶۱.
[۹۷] معجم احادیث الامام المهدیعج، ج۵، ص۱۷۶.
مؤید این دیدگاه‌اند.
حکمت تشریع جزیه در اسلام:
برخی از مستشرقان جزیه را نوعی باج دانسته‌اند که حکومت اسلامی از غیر مسلمانان دریافت می‌کند.
[۹۸] جزیه در اسلام، ص۴ - ۵.
[۹۹] الجزیة و احکامها، ص۳۳.
عده‌ای دیگر آن را رشوه اهل ذمه به حکومت اسلامی برای ماندن بر کفر و تداوم بر گناه شمرده‌اند.
[۱۰۰] فقه القرآن، ج۱، ص۲۵۵.
برخی دیگر حکمت تشریع جزیه را کسب درآمد برای حکومت نو پای اسلامی برای تامین هزینه جهاد و نیز جبران خسارت قطع رابطه تجاری با مشرکان مکه دانسته‌اند، چنان که به نظر برخی مراد از بی نیاز کردن مسلمانان در آیه ۲۸ توبه/۹، دریافت جزیه است:
[۱۰۱] جامع البیان، ج۱۰، ص۱۳۹.
[۱۰۲] الدرالمنثور، ج۳، ص۲۲۸.
«وان خفتم عیلة فسوف یغنیکم الله من فضله». شماری دیگر، غرض از تشریع جزیه را کیفر اهل کتاب به سبب دشمنی آنان با خداوند و دین حق و کفر ورزیدن به پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم و نیز در برابر حفظ خون و اموال آنان و مانع برده ساختن آنان دانسته‌اند.
[۱۰۴] المقنعه، ص۲۶۹.
[۱۰۵] منتهی المطلب، ج۲، ص۹۶۸.
[۱۰۶] البحر الرائق، ج۵، ص۱۸۶ - ۱۸۹.
عده‌ای دیگر با استناد به جمله «وهم صـغرون» در آیه ۲۹ توبه هدف از آن را اهانت به اهل کتاب و خوار ساختن آنان دانسته‌اند تا آنان به پذیرش اسلام روی آورند.
[۱۰۸] جواهرالکلام، ج۲۱، ص۲۴۸.
[۱۰۹] الجزیة و احکامها، ص۲۳.

ولی با این همه باید گفت حکمت اصلی تشریع جزیه، محافظت حکومت اسلامی از جان و مال ذمیان و برآوردن نیازهای مادی و معنوی آنان و دفاع از حقوق آن هاست،
[۱۱۰] المیزان، ج۹، ص۲۴۰.
[۱۱۱] الجزیة و احکامها، ص۲۳.
[۱۱۲] المنار، ج۱۰، ص۳۴۷.
چنان که در حدیثی فلسفه اخذ جزیه، همسانی اموال و جان‌های آنان با اموال و جان‌های مسلمانان خوانده شده است
[۱۱۳] شرح نهج البلاغه، ج۱۷، ص۱۴۸.
[۱۱۴] نصب الرایه، ج۶، ص۳۹۱.
؛ به ویژه آنکه اهل کتاب در برخی از تکالیف و مسئولیت‌های حساس جامعه اسلامی مانند پاسداری از مرزها و جهاد مشارکت نداشتند
[۱۱۵] تذکره الفقهاء، ج۱، ص۴۰۵.
[۱۱۶] المغنی، ج۱۰، ص۳۶۷.
[۱۱۷] الجزیة واحکامها، ص۲۴.
و مالیات‌هایی چون خمس و زکات بر عهده آنان نبود.
[۱۱۸] دراسات فی ولایة الفقیه، ج۳، ص۴۷۳.
[۱۱۹] فقه السنه، ج۲، ص۶۶۵.
به تعبیر برخی فقها پرداخت جزیه در واقع بهای زندگی اهل ذمه در کشور اسلامی با حقوقی معادل مسلمانان است.
[۱۲۰] تذکرة الفقهاء، ج۱، ص۴۳۸.
[۱۲۱] منتهی المطلب، ج۲، ص۹۵۹.
[۱۲۲] احکام القرآن، ج۲، ص۴۸۲.
عقوبت شمردن جزیه که براساس قرارداد ذمه و بر اساس رضایت طرفین گرفته می‌شود
[۱۲۳] المبسوط، طوسی، ج۲، ص۳۸.
[۱۲۴] جامع المقاصد، ج۳، ص۴۴۰ - ۴۴۱.
پذیرفتنی نیست.
[۱۲۵] الجزیة و احکامها، ص۲۴.
به علاوه بر پایه احکام فقهی، از کسانی که توانایی پرداخت جزیه ندارند، دریافت نمی‌شود و اصولا میزان جزیه نسبت به مالیات‌هایی که مسلمانان به حکومت اسلامی می‌پردازند ناچیز است.
[۱۲۶] الجزیة و احکامها، ص۲۴.
نظریه تشریع جزیه به هدف خوار ساختن اهل کتاب و در نتیجه مسلمان شدن آنان نیز از جهات مختلف مردود است، زیرا اولا، دین امری قلبی است و با اجبار نمی‌توان کسی را به پذیرش قلبی آن واداشت: «لا اکراه فی الدین». البته اقامت اهل کتاب در سرزمین اسلامی خود زمینه آشنایی بیشتر آنان با اسلام و پذیرش اختیاری و قلبی آن را فراهم می‌سازد، چنان که برخی این نکته را یکی از اغراض تشریع جزیه شمرده‌اند.
[۱۲۸] الجزیة و احکامها، ص۲۲.
[۱۲۹] بدائع الصنائع، ج۲، ص۳۸.
[۱۳۰] بدائع الصنائع، ج۷، ص۱۱۰ - ۱۱۱.
[۱۳۱] التفسیر الکبیر، ج۱۶، ص۳۲.
ثانیا، اسلام نه تنها با اهانت و تحقیر دیگران مخالف است، بلکه مسلمانان را به نیکی کردن و عدالت ورزیدن به غیر مسلمانان و ذمیانی فرمان داده است که با مسلمانان به جنگ برنخاسته‌اند: «لا ینهـاکم الله عن الذین لم یقـتلوکم فی الدین ولم یخرجوکم من دیـرکم ان تبروهم و تقسطو ا الیهم ان الله یحب المقسطین». بنابر احادیثی، پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم آزار دادن اهل ذمه را به منزله آزار دادن خود شمرد
[۱۳۳] شرح نهج البلاغه، ج۱۷، ص۱۴۷.
؛ همچنین خود را دشمن کسانی دانست که اهل ذمه را آزار دهند
[۱۳۴] تحف العقول، ص۲۷۲.
[۱۳۵] الجامع الصغیر، ج۲، ص۵۴۷.
[۱۳۶] کنز العمال، ج۴، ص۳۶۷.
یا به آنان ستم کرده، آنان را به بیشتر از توان خود مکلف کنند یا با اکراه از آنان چیزی بخواهند.
[۱۳۷] سنن ابی داود، ج۲، ص۴۵.
[۱۳۸] میزان الحکمه، ج۳، ص۲۱۴۷.
[۱۳۹] کنز العمال، ج۴، ص۳۶۴.
ثالثا، مراد از جمله «وهم صـاغرون» به نظر بسیاری از عالمان اسلامی، تسلیم بودن اهل کتاب در برابر قوانین حکومت اسلامی و عدم تمرد آن هاست.
[۱۴۱] جواهرالکلام، ج۲۱، ص۲۷۱.
[۱۴۲] نمونه، ج۷، ص۳۵۴ - ۳۵۵.

••••••••••••••••••••••••••
احکام و آثار جزیه
۱. جزیه دهندگان:
در آیه ۲۹ توبه/۹ مسلمانان مامور شده‌اند که از اهل کتاب جزیه بگیرند: «من الذین اوتوا الکتـب حتی یعطوا الجزیة عن ید وهم صـاغرون». درباره مراد از اهل کتاب و نیز روا بودن دریافت جزیه از غیر اهل کتاب، آرای گوناگونی در فقه اسلامی مطرح است. به اتفاق فقهای شیعه و اهل سنت مصداق اصلی اهل کتاب یهود و نصارا هستند،
[۱۴۴] جواهر الکلام، ج۲۱، ص۲۲۷.
[۱۴۵] شرایع الاسلام، ج۱، ص۲۵۰.
[۱۴۶] المغنی، ج۱۰، ص۳۸۷.
بر این اساس فرقه‌های منتسب به یهود مانند سامره
[۱۴۷] کشاف القناع، ج۳، ص۱۳۳.
یا منتسب به نصارا مانند یعقوبیه، نسطوریه، ملکیه، فرنجه، رومیان و ارامنه
[۱۴۸] المغنی، ج۱۰، ص۵۶۷.
[۱۴۹] شرح السیر الکبیر، ج۱۰، ص۵۸۵.
نیز مشمول حکم جزیه‌اند؛ همچنین به نظر فقهای شیعه
[۱۵۰] المبسوط، طوسی، ج۲، ص۹.
[۱۵۱] السرائر، ج۲، ص۵ - ۶.
[۱۵۲] تحریرالاحکام، ج۲، ص۱۳۸.
و بسیاری از فقهای اهل سنت
[۱۵۳] المغنی، ج۱۰، ص۳۸۷.
[۱۵۴] المجموع، ج۱۹، ص۲۹۰.
[۱۵۵] الاقناع، ج۲، ص۲۲۲.
از مجوسیان که در حکم اهل کتاب‌اند، نیز جزیه دریافت می‌شود. برخی در مورد الحاق مجوس به اهل کتاب به آیه ۱۷ حج/۲۲ استناد کرده‌اند: «ان الذین ءامنوا والذین هادوا والصـبـن والنصـری والمجوس والذین اشرکوا ان الله یفصل بینهم یوم القیـمة»، زیرا در این آیه مجوس همراه با یهود و نصارا در برابر مشرکان قرار گرفته‌اند.
[۱۵۷] الجزیة و احکامها، ص۴۲.
در این زمینه، حدیثی از پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم نیز نقل شده است.
[۱۵۸] الامالی، ص۳۶۵.
[۱۵۹] وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۱۲۹.
[۱۶۰] کنز العمال، ج۴، ص۵۰۲.
بنابر احادیث منقول از امامان علیهم السلام، مجوسیان دارای پیامبر و کتابی بوده‌اند؛ ولی پیامبرشان را کشتند و کتابشان را سوزاندند
[۱۶۱] من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۵۳.
[۱۶۲] وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۱۲۷.
[۱۶۳] بحار الانوار، ج۱۴، ص۴۶۳.
؛ اما برخی مجوس را به بت پرستان ملحق کرده‌اند که از آنان جزیه گرفته نمی‌شود.
[۱۶۴] جواهر الکلام، ج۲۱، ص۲۲۸.
[۱۶۵] دراسات فی ولایة الفقیه، ج۳، ص۳۷۳.

درباره گرفتن جزیه از صابئان نیز اختلاف نظر وجود دارد؛ بیشتر فقهای اهل سنت آنان را به نصارا یا یهود یا مجوس منتسب دانسته، گرفتن جزیه از آنان را جایز می‌دانند
[۱۶۶] الام، ج۴، ص۲۵۴.
[۱۶۷] بدائع الصنائع، ج۷، ص۱۱۰.
[۱۶۸] کشاف القناع، ج۳، ص۱۳۳.
؛ اما بیشتر فقهای امامی از آن رو که آن‌ها را مشرک و بت پرست شمرده‌اند، مشمول حکم جزیه ندانسته‌اند.
[۱۶۹] الحدائق، ج۲۴، ص۲۴.
[۱۷۰] کشف اللثام، ج۷، ص۲۱۷ - ۲۱۸.
[۱۷۱] الجزیة و احکامها، ص۷۶.
برخی به فقهای اهل سنت نسبت داده‌اند که جزیه از اهل کتاب عرب دریافت نمی‌شود،
[۱۷۲] الخلاف، ج۵، ص۵۴۰.
[۱۷۳] دراسات فی ولایة الفقیه، ج۲، ص۳۶۸.
[۱۷۴] الجزیة واحکامها، ص۸۸.
زیرا آنان یا باید اسلام را بپذیرند یا مسلمانان با آنان وارد جنگ می‌شوند
[۱۷۵] المغنی، ج۱۰، ص۵۷۴.
[۱۷۶] شرح السیر الکبیر، ج۱۰، ص۵۸۶.
؛ ولی فقهای امامی و بیشتر فقهای اهل سنت این نظریه را مردود شمرده و عموم آیه ۲۹ توبه/۹ را شامل همه اهل کتاب (عرب یا غیر عرب) دانسته‌اند.
[۱۷۷] الخلاف، ج۵، ص۵۴۰.
[۱۷۸] منتهی المطلب، ج۲، ص۹۶۱.
[۱۷۹] تفسیر قرطبی، ج۸، ص۱۱۰.
سیره پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم نیز دریافت جزیه از اعراب اهل کتاب بود
[۱۸۰] الخلاف، ج۵، ص۵۴۰.
[۱۸۱] الام، ج۴، ص۲۵۵.
؛ همچنین در مورد گرفتن جزیه از کافران غیر اهل کتاب و نیز مشرکان دیدگاه‌های متفاوتی وجود دارد؛ فقهای امامی
[۱۸۲] الخلاف، ج۵، ص۵۳۹.
[۱۸۳] ریاض المسائل، ج۷، ص۴۹۰.
[۱۸۴] الجزیة و احکامها، ص۷۶.
و برخی از فقهای اهل سنت
[۱۸۵] المجموع، ج۱۹، ص۳۸۷.
[۱۸۶] المغنی، ج۱۰، ص۳۸۷.
جزیه گرفتن از آن‌ها را جایز نمی‌دانند. دلیل این امر به نظر برخی عموم آیاتی است که مسلمانان را به جنگ با مشرکان فرمان داده است
[۱۸۷] الخلاف، ج۵، ص۵۴۰.
[۱۸۸] ریاض المسائل، ج۷، ص۴۹۰.
[۱۸۹] سبل السلام، ج۴، ص۴۷.
؛ مانند «اقتلوا المشرکین حیث وجدتموهم»؛ همچنین به آیه ۲۹ توبه استناد کرده‌اند که تنها از اهل کتاب برای گرفتن جزیه یاد کرده است.
[۱۹۳] الخلاف، ج۵، ص۵۳۹.
[۱۹۴] المجموع، ج۱۹، ص۳۸۷.
مستند دیگر، آیه «تقـتلونهم او یسلمون» است که به جنگ با مشرکان تا پذیرش اسلام فرمان داده است.
[۱۹۶] المبسوط، سرخسی، ج۱۰، ص۷.
[۱۹۷] شرح السیر الکبیر، ج۱، ص۷۶.
در این زمینه به احادیث نیز استناد شده است
[۱۹۸] الخلاف، ج۵، ص۵۴۰.
[۱۹۹] ریاض المسائل، ج۷، ص۴۹۱.
؛ ولی برخی فقها جزیه گرفتن از همه کافران را جایز شمرده
[۲۰۰] تفسیر ابن کثیر، ج۲، ص۳۶۱.
[۲۰۱] فقه السنه، ج۲، ص۶۶۴.
[۲۰۲] بدایة المجتهد، ج۱، ص۳۱۲.
و برخی دیگر کافران عرب
[۲۰۳] المغنی، ج۱۰، ص۳۸۷ - ۳۸۸.
[۲۰۴] شرح السیر الکبیر، ج۱۰، ص۵۸۷ - ۵۸۹.
[۲۰۵] نیل الاوطار، ج۸، ص۲۱۴.
و مرتدان از اسلام
[۲۰۶] تفسیر قرطبی، ج۸، ص۷۱.
[۲۰۷] المجموع، ج۱۹، ص۲۸۹.
[۲۰۸] نیل الاوطار، ج۸، ص۲۱۴.
را استثنا کرده‌اند.
جزیه تنها بر مردان بالغ و آزاد و عاقل واجب است،
[۲۰۹] الکافی فی الفقه، ص۲۴۹.
[۲۱۰] الام، ج۴، ص۱۸۶ - ۱۸۷.
چنان که این امر از آیه ۲۹ توبه/۹ قابل دریافت است:
[۲۱۱] تفسیر قرطبی، ج۸، ص۷۲.
«قـتلوا الذین... حتی یعطوا الجزیة»، بر این اساس زنان، کودکان، دیوانگان، بردگان و افراد زمینگیر از پرداخت جزیه معاف‌اند
[۲۱۳] الکافی فی الفقه، ص۲۴۹.
[۲۱۴] المبسوط، سرخسی، ج۱۰، ص۷۹.
؛ ولی ظاهریان پرداخت جزیه را بر زنان هم واجب شمرده‌اند.
[۲۱۵] المحلی، ج۷، ص۳۴۷.

۲. پرداخت جزیه:
از وظایف اهل ذمه پرداخت جزیه به حکومت اسلامی است:
[۲۱۶] الخلاف، ج۵، ص۵۴۳.
[۲۱۷] منتهی المطلب، ج۲، ص۹۶۶.
[۲۱۸] منتهی المطلب، ج۲، ص۹۶۹.
[۲۱۹] المغنی، ج۱۰، ص۴۳۷.
«حتی یعطوا الجزیة عن ید وهم صـاغرون»، بر این اساس، امتناع آنان از دادن جزیه سبب نقض عهد شده، جنگ و مقابله با آنان جایز می‌شود.
[۲۲۱] تذکرة الفقهاء، ج۱، ص۴۴۲.
[۲۲۲] منتهی المطلب، ج۲، ص۹۶۹.
[۲۲۳] المجموع، ج۱۹، ص۴۲۳ - ۴۲۴.
درباره مراد از «عن ید» در این آیه، آرای گوناگونی مطرح شده است؛ بسیاری از فقها معتقدند که پرداخت جزیه باید بدون واسطه و دست به دست انجام گیرد نه با واسطه نایب یا فردی دیگر
[۲۲۴] احکام القرآن، ج۲، ص۴۷۹.
[۲۲۵] جواهر الکلام، ج۲۱، ص۲۴۸.
[۲۲۶] بحار الانوار، ج۲۱، ص۱۸۹.
یا آنکه جزیه نقدا پرداخت شود نه به صورت نسیه.
[۲۲۷] مجمع البیان، ج۵، ص۳۴.
[۲۲۸] جواهر الکلام، ج۲۱، ص۲۴۸.
[۲۲۹] التفسیر الکبیر، ج۱۶، ص۳۰.
برخی دیگر بر آن‌اند که این تعبیر کنایه از قدرت است؛ یعنی پرداخت جزیه باید همراه با قدرت و سلطه حکومت اسلامی بر آنان باشد
[۲۳۰] مجمع البیان، ج۵، ص۳۴.
[۲۳۱] التفسیر الکبیر، ج۱۶، ص۳۰.
و شماری آن را کنایه از اطاعت اهل ذمه از حکومت اسلامی دانسته‌اند.
[۲۳۲] الکشاف، ج۲، ص۱۸۶.
[۲۳۳] التفسیر الکبیر، ج۱۶، ص۳۰.
مراد از تعبیر «وهم صـاغرون» را برخی تسلیم بودن اهل کتاب در برابر حکومت اسلامی و التزام آنان به قوانین اسلام و اجرای آن‌ها دانسته‌اند.
[۲۳۴] المبسوط، طوسی، ج۲، ص۴۳.
[۲۳۵] تذکرة الفقهاء، ج۹، ص۳۱۷.
[۲۳۶] المجموع، ج۱۹، ص۴۰۸.
البته در این باره آرای گوناگون دیگری نیز نقل شده
[۲۳۷] جامع البیان، ج۱۰، ص۱۴۰ - ۱۴۲.
[۲۳۸] تفسیر ابن کثیر، ج۲، ص۳۶۱.
[۲۳۹] مجمع البیان، ج۵، ص۳۴.
که برخی از آن‌ها با روح تعالیم قرآن و اسلام سازگار نیست و نمی‌توان پذیرفت.
[۲۴۰] المیزان، ج۹، ص۲۴۳.
[۲۴۱] الجزیة و احکامها، ص۴۸ - ۴۹.
[۲۴۲] حقوق اقلیتها، ص۱۰۳.

۳. مصرف جزیه:
به اعتقاد برخی، مصرف جزیه همان مصرف فی ء است
[۲۴۳] تذکرة الفقهاء، ج۱، ص۴۴۴.
[۲۴۴] روضة الطالبین، ج۷، ص۵۰۸.
[۲۴۵] فتح الباری، ج۶، ص۱۹۳.
؛ لیکن برخی گفته‌اند مصرف جزیه مجاهدان و رزمندگان‌اند.
[۲۴۶] الخلاف، ج۴، ص۲۱۸.
[۲۴۷] القواعد والفوائد، ج۱، ص۱۸۴.
به گفته برخی دیگر، در عهد رسول الله صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم مستحقین جزیه مهاجران بودند و پس از آن‌ها جزیه از آن کسانی است که در یاری اسلام و دفاع از سایر مسلمانان جانشین آن‌ها شدند.
[۲۴۸] النهایه، ص۱۹۳.

۴. حقوق اهل ذمه:
در برابر تکلیف جزیه و سایر وظایف ذمیان، حفظ جان و مال آنان بر حکومت اسلامی لازم است. در آیه ۲۹ توبه/۹ جنگ با اهل کتاب و امنیت نداشتن جان و مال آنان تا زمان پرداخت جزیه مقرر شده است، پس مفهوم آیه آن است که در صورت پرداخت جزیه این آثار از میان می‌رود و امنیت جانی و مالی برای آنان برقرار می‌شود.
[۲۴۹] الفقه الاسلامی، ج۸، ص۵۸۸۳.
[۲۵۰] المبسوط، سرخسی، ج۱۰، ص۷.
در آیه ۱۱۲ آل عمران نیز اهل کتاب سزاوار ذلت و خواری مستمر به شمار رفته‌اند، مگر اینکه به ریسمانی از خدا و ریسمانی از مردم تمسک جویند: «ضربت علیهم الذلة این ماثقفوا الا بحبل من الله وحبل من الناس». به نظر مفسران، مراد از «الذلة» در آیه خواری اهل کتاب و حرمت نداشتن جان و مال آنان
[۲۵۲] التفسیر الکبیر، ج۸، ص۱۹۵.
[۲۵۳] مواهب الرحمن، ج۶، ص۲۲۲.
و مراد از «حبل من الناس» انعقاد قرار داد ذمه با مسلمانان و پرداخت جزیه است.
[۲۵۴] تفسیر ابن کثیر، ج۱، ص۴۰۵.
[۲۵۵] البحر المحیط، ج۳، ص۳۴.
در احادیث هم تعرض به جان و مال اهل ذمه پس از پذیرش قرارداد و پرداخت جزیه به شدت منع شده است.
[۲۵۶] الکافی، ج۵، ص۱۱.
[۲۵۷] وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۲۶.
[۲۵۸] جامع احادیث الشیعه، ج۱۳، ص۲۲۰.

۵. سقوط جزیه:
با مسلمان شدن هر ذمی جزیه او ساقط می‌شود.
[۲۵۹] الفقه الاسلامی، ج۸، ص۵۸۸۳.
[۲۶۰] المبسوط، سرخسی، ج۱۰، ص۷.
برخی با استدلال به آیه ۲۹ توبه/۹ گفته‌اند که زمینه پرداخت جزیه، تحقیر یا تسلیم ذمی است که با اسلام آوردن ذمی زمینه‌ای برای این امر نمی‌ماند.
[۲۶۱] الخلاف، ج۵، ص۵۴۷.
[۲۶۲] مختلف الشیعه، ج۴، ص۴۴۰.
برخی نیز دلیل این امر را آیه ۱۱توبه/۹ دانسته‌اند که از برادری کافران با مسلمانان در صورت توبه از کفر و اقامه نماز و پرداخت زکات سخن به میان آورده است:
[۲۶۳] فقه القرآن، ج۱، ص۲۵۶.
«فان تابوا واقاموا الصلوة وءاتوا الزکوة فاخونکم فی الدین»؛ ولی برخی برآن‌اند که با پذیرش اسلام نیز جزیه ساقط نمی‌شود
[۲۶۴] مختلف الشیعه، ج۴، ص۴۴۰.
؛ همچنین برخی فقها جزیه را از عهده کسانی که دچار فقر می‌شوند ساقط دانسته‌اند، زیرا آیاتی از قرآن انسان‌ها را تنها به اندازه توان خود مکلف شمرده است
[۲۶۵] الخلاف، ج۵، ص۵۴۶ - ۵۴۷.
[۲۶۶] الجزیة واحکامها، ص۱۰۹.
[۲۶۷] شرح السیر الکبیر، ج۱۰، ص۵۹۸.
؛ ولی فقهایی دیگر با استناد به عموم آیه ۲۹ توبه/۹ گفته‌اند که بر فقیر ذمی نیز پرداخت جزیه واجب است؛ ولی تا زمان برطرف شدن فقر به او فرصت داده می‌شود
[۲۷۰] مختلف الشیعه، ج۴، ص۴۳۸.
[۲۷۱] الجزیة و احکامها، ص۱۰۸.
[۲۷۲] فقه القرآن، ج۱، ص۲۵۵ـ ۲۵۶.
؛ همچنین در برخی احادیث از سقوط جزیه در صورت مشارکت اهل ذمه در جنگ با مشرکان سخن به میان آمده است.
[۲۷۳] دعائم الاسلام، ج۱، ص۳۸۰.
[۲۷۴] مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۱۲۱.
[۲۷۵] جامع احادیث الشیعه، ج۱۳، ص۲۱۸.
برخی از فقها نیز در مواردی مانند مشارکت اهل ذمه در جنگ با دشمنان اسلام
[۲۷۶] الجزیة و احکامها، ص۱۴۶.
[۲۷۷] آثار الحرب، ص۶۹۸.
یا پرداخت مالیات‌های مقرر از سوی حکومت اسلامی
[۲۷۸] الجزیة و احکامها، ص۱۴۵ - ۱۴۶.
پرداخت جزیه را ساقط دانسته‌اند؛ همچنین در صورت مرگ ذمی، یا داشتن عذرهای موجه و نیز ناتوانی دولت اسلامی از حمایت اهل ذمه پرداخت جزیه ساقط می‌گردد،
[۲۷۹] احکام الذمیین، ص۱۴۹.
چنان که در منابع گزارش‌های متعددی از سقوط جزیه در صدر اسلام بر اثر حمایت نکردن حکومت اسلامی از اهل ذمه نقل شده است.
[۲۸۰] الجزیة و احکامها، ص۳۰ - ۳۳.

منابع:
آثار الحرب، وهبة الزحیلی، دمشق، دارالفکر، ۱۴۱۲ ق؛ احکام الذمیین، عبدالکریم زیدان، بغداد، جامعة بغداد، ۱۳۹۶ ق؛ احکام القرآن، ابن العربی (م. ۵۴۳ ق.) ، به کوشش محمد عبدالقادر، لبنان، دارالفکر؛ الاقناع، الشربینی (م. ۹۷۷ ق.) ، بیروت، دارالمعرفه؛ الام، الشافعی (م ۲۰۴ ق.) ، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۳ ق؛ الامالی، الطوسی (م. ۴۶۰ ق.) ، قم، دارالثقافة، ۱۴۱۴ ق؛ بحارالانوار، المجلسی (م. ۱۱۱۰ ق.) ، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ق؛ البحر الرائق، ابونجیم المصری (م. ۹۷۰ ق.) ، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۸ق؛ البحر المحیط، ابوحیان الاندلسی (م. ۷۵۴ ق.) ، به کوشش عادل احمد و دیگران، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۲۲ ق؛ بدائع الصنائع، علاء الدین الکاشانی (م. ۵۸۷ ق.) ، پاکستان، المکتبة الحبیبیة، ۱۴۰۹ ق؛ بدایة المجتهد، ابن رشد القرطبی (م. ۵۹۵ ق.) ، به کوشش خالد العطار، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ ق؛ تاریخ الامم والملوک، الطبری (م. ۳۱۰ ق.) ، به کوشش گروهی از علماء، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۳ ق؛ التبیان، الطوسی (م. ۴۶۰ ق.) ، به کوشش احمد حبیب العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛ تحریر الاحکام الشرعیه، العلامة الحلی (م. ۷۲۶ ق.) ، به کوشش بهادری، قم، مؤسسة الامام الصادق علیه السلام، ۱۴۲۰ ق؛ تحفة الاحوذی، المبارک فوری (م. ۱۳۵۳ ق.) ، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۰ ق؛ تحف العقول، حسن بن شعبة الحرانی (م. قرن۴ ق.) ، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۴ ق؛ التحقیق، المصطفوی، تهران، وزارت ارشاد، ۱۳۷۴ ش؛ تذکرة الفقهاء، العلامة الحلی (م. ۷۲۶ ق.) ، المکتبة المرتضویه؛ ترتیب العین، خلیل (م. ۱۷۵ ق.) ، به کوشش المخزومی و دیگران، دارالهجرة، ۱۴۰۹ ق؛ تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر (م. ۷۷۴ ق.) ، به کوشش مرعشلی، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۹ ق؛ التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م. ۶۰۶ ق.) ، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق؛ تفسیر المنار، رشید رضا (م. ۱۳۵۴ ق.) ، قاهرة، دارالمنار، ۱۳۷۳ ق؛ تفسیر نمونه، مکارم شیرازی و دیگران، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۵ ش؛ تهذیب الاحکام، الطوسی (م. ۴۶۰ ق.) ، به کوشش موسوی و آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۶۵ ش؛ جامع احادیث الشیعه، اسماعیل معزی ملایری، قم، مطبعة العلمیة، ۱۳۹۹ ق؛ جامع البیان، الطبری (م. ۳۱۰ ق.) ، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ ق؛ الجامع الصغیر، السیوطی (م. ۹۱۱ ق.) ، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۱ ق؛ الجامع لاحکام القرآن، القرطبی (م. ۶۷۱ ق.) ، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ ق؛ جامع المقاصد، الکرکی (م. ۹۴۰ ق.) ، قم، مؤسسه آل البیت علیهم السلام، ۱۴۱۱ ق؛ جزیه در اسلام، محمد علی موحد، تبریز، کتابفروشی سروش، ۱۳۴۰ ش؛ الجزیة واحکامها، علی اکبر الکلانتری، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۶ ق؛ جواهر الکلام، النجفی (م. ۱۲۶۶ ق.) ، به کوشش قوچانی، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛ الحدائق الناضره، یوسف البحرانی (م. ۱۱۸۶ق.) ، به کوشش آخوندی، قم، نشر اسلامی، ۱۳۶۳ ش؛ حقوق اقلیتها، عباسعلی عمید زنجانی، تهران، کتابخانه صدر؛ الخصال، الصدوق (م. ۳۸۱ ق.) ، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۶ ق؛ الخلاف، الطوسی (م. ۴۶۰ ق.) ، به کوشش سید علی خراسانی و دیگران، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۸ ق؛ دائره المعارف الکتابیه، ولیم وهبه بباوی و دیگران، قاهرة، دارالثقافة، ۱۹۹۲ م؛ دراسات فی ولایة الفقیه، منتظری، قم، المرکز العالمی للدراسات، ۱۴۰۹ ق؛ الدرالمنثور، السیوطی (م. ۹۱۱ ق.) ، بیروت، دارالمعرفة، ۱۳۶۵ ق؛ دعائم الاسلام، النعمان المغربی (م. ۳۶۳ ق.) ، به کوشش فیضی، قاهرة، دارالمعارف، ۱۳۸۳ ق؛ روضة الطالبین، النووی (م. ۶۷۶ ق.) ، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دارالکتب العلمیه؛ ریاض المسائل، سید علی الطباطبائی (م. ۱۲۳۱ ق.) ، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۲ ق؛ زادالمسیر، ابن الجوزی (م. ۵۹۷ ق.) ، به کوشش محمد عبدالرحمن، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۷ ق؛ سبل السلام، الکحلانی (م. ۱۱۸۲ ق.) ، مصر، مصطفی البابی، ۱۳۷۹ ق؛ السرائر، ابن ادریس (م. ۵۹۸ ق.) ، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۱ ق؛ سنن ابی داود، السجستانی (م. ۲۷۵ ق.) ، به کوشش سعید محمد اللحام، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۰ ق؛ شرایع الاسلام، المحقق الحلی (م. ۶۷۶ ق.) ، به کوشش سید صادق شیرازی، تهران، استقلال، ۱۴۰۹ ق؛ شرح السیر الکبیر، السرخسی (م. ۴۸۳ ق.) ، به کوشش صلاح الدین، مصر، ۱۹۶۰ م؛ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید (م. ۶۵۶ ق.) ، به کوشش محمد ابوالفضل، دار احیاء الکتب العربیة، ۱۳۷۸ ق؛ فتح الباری، ابن حجر العسقلانی (م. ۸۵۲ ق.) ، بیروت، دارالمعرفه؛ فتح القدیر، الشوکانی (م. ۱۲۵۰ ق.) ، بیروت، دارالمعرفه؛ الفقه الاسلامی و ادلته، وهبة الزحیلی، دمشق، دارالفکر، ۱۴۱۸ ق؛ فقه السنه، سید سابق، بیروت، دارالکتاب العربی؛ فقه الصادق علیه السلام، سید محمد صادق روحانی، قم، دارالکتاب، ۱۴۱۳ ق؛ فقه القرآن، الراوندی (م. ۵۷۳ ق.) ، به کوشش حسینی، قم، کتابخانه نجفی، ۱۴۰۵ ق؛ القاموس الفقهی لغة و اصطلاحا، سعدی ابوجیب، دمشق، دارالفکر، ۱۴۱۹ ق؛ قاموس کتاب مقدس، مستر هاکس، تهران، اساطیر، ۱۳۷۷ش؛ قاموس الکتاب المقدس، بطرس عبدالملک و دیگران، القاهرة، دارالثقافة، ۱۹۹۴ ق؛ القاموس المحیط، الفیروزآبادی (م. ۸۱۷ ق.) ، به کوشش مرعشلی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۷ ق؛ القواعد والفوائد، العاملی الشهید الاول (م. ۷۸۶ ق.) ، به کوشش سید عبدالهادی، قم، مکتبة المفید؛ الکافی، الکلینی (م. ۳۲۹ ق.) ، به کوشش غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۵ ش؛ الکافی فی الفقه، ابوالصلاح الحلبی (م. ۴۴۷ ق.) ، به کوشش استادی، اصفهان، مکتبة امیرالمؤمنین علیه السلام، ۱۴۰۳ ق؛ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر علی بن محمد الجزری (م. ۶۳۰ ق.) ، به کوشش عبدالله القاضی، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۰۷ ق؛ الکتاب المقدس، بیروت، دارالکتاب المقدس فی شرق الاوسط، ۱۹۹۳ م؛ الکشاف، الزمخشری (م. ۵۳۸ ق.) ، قم، بلاغت، ۱۴۱۵ ق؛ کشاف القناع، منصور البهوتی (م. ۱۰۵۱ ق.) ، به کوشش محمد حسن، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۸ ق؛ کشف الاسرار، میبدی (م. ۵۲۰ ق.) ، به کوشش حکمت، تهران، امیر کبیر، ۱۳۶۱ ش؛ کشف اللثام، الفاضل الهندی (م. ۱۱۳۷ ق.) ، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۶ ق؛ کنزالعمال، المتقی الهندی (م. ۹۷۵ ق.) ، به کوشش صفوة السقاء، بیروت، الرسالة، ۱۴۱۳ ق؛ لسان العرب، ابن منظور (م. ۷۱۱ ق.) ، به کوشش علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ ق؛ مؤلفات جرجی زیدان الکامله، جرجی زیدان، بیروت، دارالجیل، ۱۴۰۲ ق؛ المبسوط، السرخسی (م. ۴۸۳ ق.) ، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۶ ق؛ المبسوط فی فقه الامامیه، الطوسی (م. ۴۶۰ ق.) ، به کوشش بهبودی، تهران، مکتبة المرتضویه؛ مجمع البحرین، الطریحی (م. ۱۰۸۵ ق.) ، به کوشش احمد الحسینی، بیروت، الوفاء، ۱۴۰۳ ق؛ مجمع البیان، الطبرسی (م. ۵۴۸ ق.) ، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۶ ق؛ المجموع فی شرح المهذب، النووی (م. ۶۷۶ ق.) ، دارالفکر؛ المحرر الوجیز، ابن عطیة الاندلسی (م. ۵۴۶ ق.) ، به کوشش عبدالسلام، لبنان، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۳ ق؛ المحلی بالآثار، ابن حزم الاندلسی (م. ۴۵۶ ق.) ، به کوشش احمد شاکر، بیروت، دارالفکر؛ مختلف الشیعه، العلامة الحلی (م. ۷۲۶ ق.) ، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۲ ق؛ مستدرک الوسائل، النوری (م. ۱۳۲۰ ق.) ، بیروت، آل البیت علیهم‌السّلام لاحیاء التراث، ۱۴۰۸ ق؛ معجم احادیث المهدی عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف ، علی الکورانی، قم، المعارف الاسلامیة، ۱۴۱۱ ق؛ معجم الفاظ الفقه الجعفری، احمد فتح الله، الدمام، ۱۴۱۵ ق؛ المعجم القانونی، حارث سلیمان الفاروقی، بیروت، مکتبة لبنان، ۱۹۹۱ م؛ معجم لغة الفقهاء، محمد قلعة جی، بیروت، دارالنفائس، ۱۴۰۸ ق؛ المغنی والشرح الکبیر، عبدالله بن قدامة (م. ۶۲۰ ق.) و عبدالرحمن بن قدامة (م. ۶۸۲ ق.) ، بیروت، دارالکتب العلمیه؛ مفردات، الراغب (م. ۴۲۵ ق.) ، به کوشش صفوان داودی، دمشق، دارالقلم، ۱۴۱۲ ق؛ المقنعه، المفید (م ۴۱۳ ق.) ، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۰ ق؛ مکاتیب الرسول، احمدی میانجی، به کوشش مرکز تحقیقات حج، تهران، دارالحدیث، ۱۴۱۹ ق؛ منتهی المطلب، العلامة الحلی (م. ۷۲۶ ق.) ، چاپ سنگی؛ من لا یحضره الفقیه، الصدوق (م. ۳۸۱ ق.) ، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۴ ق؛ مواهب الرحمن، سید عبدالاعلی السبزواری، دفتر آیة الله سبزواری، ۱۴۱۴ ق؛ المیزان، الطباطبایی (م. ۱۴۰۲ ق.) ، بیروت، اعلمی، ۱۳۹۳ ق؛ میزان الحکمه، ری شهری، قم، دارالحدیث، ۱۴۱۶ ق؛ نصب الرایه، الزیلعی (م. ۷۶۲ ق.) ، به کوشش ایمن صالح، القاهرة، دارالحدیث، ۱۴۱۵ ق؛ النهایه، الطوسی (م. ۴۶۰ ق.) ، به کوشش آغا بزرگ تهرانی، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۰۰ ق؛ نیل الاوطار، الشوکانی (م. ۱۲۵۵ ق.) ، بیروت، دار الجیل، ۱۹۷۳ م؛ وسائل الشیعه، الحر العاملی (م. ۱۱۰۴ ق.) ، قم، آل البیت علیهم‌السّلام لاحیاءالتراث، ۱۴۱۲ ق.

فهرست مندرجات

۱ - پانویس
۲ - منبع


۱. مفردات، ص۱۹۵.
۲. مجمع البحرین، ج۱، ص۸۵، «جزی».
۳. العین، ج۶، ص۱۶۴.
۴. لسان العرب، ج۲، ص۲۷۸.
۵. التحقیق، ج۲، ص۸۳، «جزی».
۶. معجم الفاظ فقه الجعفری، ص۱۴۱.
۷. القاموس الفقهی، ص۶۲.
۸. الجزیة و احکامها، ص۱۳.
۹. الجزیة و احکامها، ص۱۱۸.
۱۰. دراسات فی ولایة الفقیه، ج۳، ص۴۷۱.
۱۱. دراسات فی ولایة الفقیه، ج۳، ص۴۷۳.
۱۲. مؤلفات جرجی زیدان، ج۱۱، ص۲۸۵.
۱۳. الجزیة و احکامها، ص۱۱، ۱۷.
۱۴. تفسیر المنار، ج۱۰، ص۲۹۱.
۱۵. الجزیة و احکامها، ص۱۱.
۱۶. المحرر الوجیز، ج۳، ص۲۳.
۱۷. تفسیر قرطبی، ج۸، ص۱۱۴.
۱۸. الجزیة و احکامها، ص۱۳.
۱۹. الجزیة و احکامها، ص۱۴.
۲۰. فقه الصادق علیه السلام، ج۱۳، ص۵۳.
۲۱. مجمع البیان، ج۵، ص۳۳.
۲۲. الجزیة و احکامها، ص۱۹.
۲۳. وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۱۵۰.
۲۴. تهذیب، ج۴، ص۱۱۷ - ۱۱۸.
۲۵. شرایع الاسلام، ج۱، ص۲۵۰ - ۲۵۱.
۲۶. الجزیة و احکامها، ص۱۹.
۲۷. القاموس المحیط، ج۲، ص۱۶۶۸.
۲۸. لسان العرب، ج۴، ص۵۴، «الجزاء».
۲۹. الجزیة و احکامها، ص۱۸ - ۱۹.
۳۰. دراسات فی ولایة الفقیه، ج۳، ص۳۶۳ - ۳۶۴.
۳۱. معجم لغة الفقهاء، ص۱۶۴.
۳۲. القاموس الفقهی، ص۶۲، «خراج».
۳۳. معجم لغة الفقهاء، ص۱۹۴.
۳۴. المعجم القانونی، ج۱، ص۳۲.
۳۵. القاموس الفقهی، ص۱۱۴.
۳۶. توبه/سوره۹، آیه۲۹.    
۳۷. بقره/سوره۲، آیه۱۱۴.    
۳۸. دراسات فی ولایة الفقیه، ج۳، ص۴۷۳.
۳۹. حقوق اقلیتها، ص۹۷.
۴۰. بقره/سوره۲، آیه۴۹.    
۴۱. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۶.    
۴۲. جامع البیان، ج۱، ص۳۸۷.
۴۳. مجمع البیان، ج۱، ص۲۲۶.
۴۴. تاریخ طبری، ج۱، ص۲۷۲.
۴۵. اعراف/سوره۷، آیه۱۲۹.    
۴۶. تفسیر قرطبی، ج۷، ص۱۶۸.
۴۷. زاد المسیر، ج۳، ص۱۶۷.
۴۸. فتح القدیر، ج۲، ص۲۳۶.
۴۹. آل عمران/سوره۳، آیه۱۱۲.    
۵۰. التبیان، ج۲، ص۵۶۰.
۵۱. المیزان، ج۳، ص۳۸۴.
۵۲. تفسیر ابن کثیر، ج۱، ص۱۰۶.
۵۳. کتاب مقدس، داوران، ۱: ۲۸.
۵۴. دائرة المعارف الکتابیه، ج۲، ص۵۴۰.
۵۵. کتاب مقدس، اول پادشاهان، ۱۰: ۱۴ - ۱۵.
۵۶. دائره المعارف الکتابیه، ج۲، ص۵۴۰ - ۵۴۱.
۵۷. قاموس الکتاب المقدس، ج۲، ص۲۶۰.
۵۸. دائره المعارف الکتابیه، ج۲، ص۵۴۱ - ۵۴۳.
۵۹. قاموس کتاب مقدس، ص۳۴۶.
۶۰. تاریخ طبری، ج۱، ص۵۰۷.
۶۱. تاریخ طبری، ج۱، ص۵۶۷.
۶۲. الکامل، ج۱، ص۴۵۵.
۶۳. مؤلفات جرجی زیدان، ج۱۱، ص۲۸۸ - ۲۸۹.
۶۴. الجزیة و احکامها، ص۱۷.
۶۵. کشف الاسرار، ج۴، ص۱۱۴ - ۱۱۵.
۶۶. تفسیر قرطبی، ج۸، ص۷۰ - ۷۱.
۶۷. توبه/سوره۹، آیه۲۹.    
۶۸. جامع البیان، ج۱۰، ص۱۳۹.
۶۹. مجمع البیان، ج۵، ص۳۴.
۷۰. الجزیة و احکامها، ص۱۸.
۷۱. المیزان، ج۹، ص۲۵۳.
۷۲. المیزان، ج۳، ص۲۶۶.
۷۳. تفسیر ابن کثیر، ج۱، ص۳۷۹ - ۳۸۰.
۷۴. مکاتیب الرسول، ج۲، ص۴۱۵.
۷۵. بقره/سوره۲، آیه۱۱۴.    
۷۶. مجمع البیان، ج۱، ص۳۶۲.
۷۷. جامع البیان، ج۱، ص۶۹۹.
۷۸. بقره/سوره۲، آیه۶۱.    
۷۹. اعراف/سوره۷، آیه۱۵۲.    
۸۰. مجمع البیان، ج۴، ص۷۴۳.
۸۱. جامع البیان، ج۱، ص۴۴۹.
۸۲. فتح/سوره۴۸، آیه۲۸.    
۸۳. تفسیر قرطبی، ج۸، ص۱۷۸.
۸۴. الدر المنثور.
۸۵. ج۳، ص۲۳۱.
۸۶. جامع البیان، ج۲۶، ص۱۴۱.
۸۷. الدرالمنثور، ج۳، ص۲۳۱.
۸۸. تفسیر ابن کثیر، ج۴، ص۲۱۸.
۸۹. بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۸۳.
۹۰. المیزان، ج۹، ص۲۵۶.
۹۱. فتح الباری، ج۶، ص۳۵۶.
۹۲. تحفة الاحوذی، ج۶، ص۴۰۵.
۹۳. بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۸۳.
۹۴. الخصال، ص۵۷۹.
۹۵. بحارالانوار، ج۳۱، ص۴۴۳.
۹۶. بحارالانوار، ج۵۱، ص۶۱.
۹۷. معجم احادیث الامام المهدیعج، ج۵، ص۱۷۶.
۹۸. جزیه در اسلام، ص۴ - ۵.
۹۹. الجزیة و احکامها، ص۳۳.
۱۰۰. فقه القرآن، ج۱، ص۲۵۵.
۱۰۱. جامع البیان، ج۱۰، ص۱۳۹.
۱۰۲. الدرالمنثور، ج۳، ص۲۲۸.
۱۰۳. توبه/سوره۹، آیه۲۸.    
۱۰۴. المقنعه، ص۲۶۹.
۱۰۵. منتهی المطلب، ج۲، ص۹۶۸.
۱۰۶. البحر الرائق، ج۵، ص۱۸۶ - ۱۸۹.
۱۰۷. توبه/سوره۹، آیه۲۹.    
۱۰۸. جواهرالکلام، ج۲۱، ص۲۴۸.
۱۰۹. الجزیة و احکامها، ص۲۳.
۱۱۰. المیزان، ج۹، ص۲۴۰.
۱۱۱. الجزیة و احکامها، ص۲۳.
۱۱۲. المنار، ج۱۰، ص۳۴۷.
۱۱۳. شرح نهج البلاغه، ج۱۷، ص۱۴۸.
۱۱۴. نصب الرایه، ج۶، ص۳۹۱.
۱۱۵. تذکره الفقهاء، ج۱، ص۴۰۵.
۱۱۶. المغنی، ج۱۰، ص۳۶۷.
۱۱۷. الجزیة واحکامها، ص۲۴.
۱۱۸. دراسات فی ولایة الفقیه، ج۳، ص۴۷۳.
۱۱۹. فقه السنه، ج۲، ص۶۶۵.
۱۲۰. تذکرة الفقهاء، ج۱، ص۴۳۸.
۱۲۱. منتهی المطلب، ج۲، ص۹۵۹.
۱۲۲. احکام القرآن، ج۲، ص۴۸۲.
۱۲۳. المبسوط، طوسی، ج۲، ص۳۸.
۱۲۴. جامع المقاصد، ج۳، ص۴۴۰ - ۴۴۱.
۱۲۵. الجزیة و احکامها، ص۲۴.
۱۲۶. الجزیة و احکامها، ص۲۴.
۱۲۷. بقره/سوره۲، آیه۲۵۶.    
۱۲۸. الجزیة و احکامها، ص۲۲.
۱۲۹. بدائع الصنائع، ج۲، ص۳۸.
۱۳۰. بدائع الصنائع، ج۷، ص۱۱۰ - ۱۱۱.
۱۳۱. التفسیر الکبیر، ج۱۶، ص۳۲.
۱۳۲. ممتحنه/سوره۶۰، آیه۸.    
۱۳۳. شرح نهج البلاغه، ج۱۷، ص۱۴۷.
۱۳۴. تحف العقول، ص۲۷۲.
۱۳۵. الجامع الصغیر، ج۲، ص۵۴۷.
۱۳۶. کنز العمال، ج۴، ص۳۶۷.
۱۳۷. سنن ابی داود، ج۲، ص۴۵.
۱۳۸. میزان الحکمه، ج۳، ص۲۱۴۷.
۱۳۹. کنز العمال، ج۴، ص۳۶۴.
۱۴۰. توبه/سوره۹، آیه۲۹.    
۱۴۱. جواهرالکلام، ج۲۱، ص۲۷۱.
۱۴۲. نمونه، ج۷، ص۳۵۴ - ۳۵۵.
۱۴۳. توبه/سوره۹، آیه۲۹.    
۱۴۴. جواهر الکلام، ج۲۱، ص۲۲۷.
۱۴۵. شرایع الاسلام، ج۱، ص۲۵۰.
۱۴۶. المغنی، ج۱۰، ص۳۸۷.
۱۴۷. کشاف القناع، ج۳، ص۱۳۳.
۱۴۸. المغنی، ج۱۰، ص۵۶۷.
۱۴۹. شرح السیر الکبیر، ج۱۰، ص۵۸۵.
۱۵۰. المبسوط، طوسی، ج۲، ص۹.
۱۵۱. السرائر، ج۲، ص۵ - ۶.
۱۵۲. تحریرالاحکام، ج۲، ص۱۳۸.
۱۵۳. المغنی، ج۱۰، ص۳۸۷.
۱۵۴. المجموع، ج۱۹، ص۲۹۰.
۱۵۵. الاقناع، ج۲، ص۲۲۲.
۱۵۶. حج/سوره۲۲، آیه۲۲.    
۱۵۷. الجزیة و احکامها، ص۴۲.
۱۵۸. الامالی، ص۳۶۵.
۱۵۹. وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۱۲۹.
۱۶۰. کنز العمال، ج۴، ص۵۰۲.
۱۶۱. من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۵۳.
۱۶۲. وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۱۲۷.
۱۶۳. بحار الانوار، ج۱۴، ص۴۶۳.
۱۶۴. جواهر الکلام، ج۲۱، ص۲۲۸.
۱۶۵. دراسات فی ولایة الفقیه، ج۳، ص۳۷۳.
۱۶۶. الام، ج۴، ص۲۵۴.
۱۶۷. بدائع الصنائع، ج۷، ص۱۱۰.
۱۶۸. کشاف القناع، ج۳، ص۱۳۳.
۱۶۹. الحدائق، ج۲۴، ص۲۴.
۱۷۰. کشف اللثام، ج۷، ص۲۱۷ - ۲۱۸.
۱۷۱. الجزیة و احکامها، ص۷۶.
۱۷۲. الخلاف، ج۵، ص۵۴۰.
۱۷۳. دراسات فی ولایة الفقیه، ج۲، ص۳۶۸.
۱۷۴. الجزیة واحکامها، ص۸۸.
۱۷۵. المغنی، ج۱۰، ص۵۷۴.
۱۷۶. شرح السیر الکبیر، ج۱۰، ص۵۸۶.
۱۷۷. الخلاف، ج۵، ص۵۴۰.
۱۷۸. منتهی المطلب، ج۲، ص۹۶۱.
۱۷۹. تفسیر قرطبی، ج۸، ص۱۱۰.
۱۸۰. الخلاف، ج۵، ص۵۴۰.
۱۸۱. الام، ج۴، ص۲۵۵.
۱۸۲. الخلاف، ج۵، ص۵۳۹.
۱۸۳. ریاض المسائل، ج۷، ص۴۹۰.
۱۸۴. الجزیة و احکامها، ص۷۶.
۱۸۵. المجموع، ج۱۹، ص۳۸۷.
۱۸۶. المغنی، ج۱۰، ص۳۸۷.
۱۸۷. الخلاف، ج۵، ص۵۴۰.
۱۸۸. ریاض المسائل، ج۷، ص۴۹۰.
۱۸۹. سبل السلام، ج۴، ص۴۷.
۱۹۰. توبه/سوره۹، آیه۵.    
۱۹۱. محمد/سوره۴۷، آیه۴.    
۱۹۲. انفال/سوره۸، آیه۳۹.    
۱۹۳. الخلاف، ج۵، ص۵۳۹.
۱۹۴. المجموع، ج۱۹، ص۳۸۷.
۱۹۵. فتح/سوره۴۸، آیه۱۶.    
۱۹۶. المبسوط، سرخسی، ج۱۰، ص۷.
۱۹۷. شرح السیر الکبیر، ج۱، ص۷۶.
۱۹۸. الخلاف، ج۵، ص۵۴۰.
۱۹۹. ریاض المسائل، ج۷، ص۴۹۱.
۲۰۰. تفسیر ابن کثیر، ج۲، ص۳۶۱.
۲۰۱. فقه السنه، ج۲، ص۶۶۴.
۲۰۲. بدایة المجتهد، ج۱، ص۳۱۲.
۲۰۳. المغنی، ج۱۰، ص۳۸۷ - ۳۸۸.
۲۰۴. شرح السیر الکبیر، ج۱۰، ص۵۸۷ - ۵۸۹.
۲۰۵. نیل الاوطار، ج۸، ص۲۱۴.
۲۰۶. تفسیر قرطبی، ج۸، ص۷۱.
۲۰۷. المجموع، ج۱۹، ص۲۸۹.
۲۰۸. نیل الاوطار، ج۸، ص۲۱۴.
۲۰۹. الکافی فی الفقه، ص۲۴۹.
۲۱۰. الام، ج۴، ص۱۸۶ - ۱۸۷.
۲۱۱. تفسیر قرطبی، ج۸، ص۷۲.
۲۱۲. توبه/سوره۹، آیه۲۹.    
۲۱۳. الکافی فی الفقه، ص۲۴۹.
۲۱۴. المبسوط، سرخسی، ج۱۰، ص۷۹.
۲۱۵. المحلی، ج۷، ص۳۴۷.
۲۱۶. الخلاف، ج۵، ص۵۴۳.
۲۱۷. منتهی المطلب، ج۲، ص۹۶۶.
۲۱۸. منتهی المطلب، ج۲، ص۹۶۹.
۲۱۹. المغنی، ج۱۰، ص۴۳۷.
۲۲۰. توبه/سوره۹، آیه۲۹.    
۲۲۱. تذکرة الفقهاء، ج۱، ص۴۴۲.
۲۲۲. منتهی المطلب، ج۲، ص۹۶۹.
۲۲۳. المجموع، ج۱۹، ص۴۲۳ - ۴۲۴.
۲۲۴. احکام القرآن، ج۲، ص۴۷۹.
۲۲۵. جواهر الکلام، ج۲۱، ص۲۴۸.
۲۲۶. بحار الانوار، ج۲۱، ص۱۸۹.
۲۲۷. مجمع البیان، ج۵، ص۳۴.
۲۲۸. جواهر الکلام، ج۲۱، ص۲۴۸.
۲۲۹. التفسیر الکبیر، ج۱۶، ص۳۰.
۲۳۰. مجمع البیان، ج۵، ص۳۴.
۲۳۱. التفسیر الکبیر، ج۱۶، ص۳۰.
۲۳۲. الکشاف، ج۲، ص۱۸۶.
۲۳۳. التفسیر الکبیر، ج۱۶، ص۳۰.
۲۳۴. المبسوط، طوسی، ج۲، ص۴۳.
۲۳۵. تذکرة الفقهاء، ج۹، ص۳۱۷.
۲۳۶. المجموع، ج۱۹، ص۴۰۸.
۲۳۷. جامع البیان، ج۱۰، ص۱۴۰ - ۱۴۲.
۲۳۸. تفسیر ابن کثیر، ج۲، ص۳۶۱.
۲۳۹. مجمع البیان، ج۵، ص۳۴.
۲۴۰. المیزان، ج۹، ص۲۴۳.
۲۴۱. الجزیة و احکامها، ص۴۸ - ۴۹.
۲۴۲. حقوق اقلیتها، ص۱۰۳.
۲۴۳. تذکرة الفقهاء، ج۱، ص۴۴۴.
۲۴۴. روضة الطالبین، ج۷، ص۵۰۸.
۲۴۵. فتح الباری، ج۶، ص۱۹۳.
۲۴۶. الخلاف، ج۴، ص۲۱۸.
۲۴۷. القواعد والفوائد، ج۱، ص۱۸۴.
۲۴۸. النهایه، ص۱۹۳.
۲۴۹. الفقه الاسلامی، ج۸، ص۵۸۸۳.
۲۵۰. المبسوط، سرخسی، ج۱۰، ص۷.
۲۵۱. آل عمران/سوره۳، آیه۱۱۲.    
۲۵۲. التفسیر الکبیر، ج۸، ص۱۹۵.
۲۵۳. مواهب الرحمن، ج۶، ص۲۲۲.
۲۵۴. تفسیر ابن کثیر، ج۱، ص۴۰۵.
۲۵۵. البحر المحیط، ج۳، ص۳۴.
۲۵۶. الکافی، ج۵، ص۱۱.
۲۵۷. وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۲۶.
۲۵۸. جامع احادیث الشیعه، ج۱۳، ص۲۲۰.
۲۵۹. الفقه الاسلامی، ج۸، ص۵۸۸۳.
۲۶۰. المبسوط، سرخسی، ج۱۰، ص۷.
۲۶۱. الخلاف، ج۵، ص۵۴۷.
۲۶۲. مختلف الشیعه، ج۴، ص۴۴۰.
۲۶۳. فقه القرآن، ج۱، ص۲۵۶.
۲۶۴. مختلف الشیعه، ج۴، ص۴۴۰.
۲۶۵. الخلاف، ج۵، ص۵۴۶ - ۵۴۷.
۲۶۶. الجزیة واحکامها، ص۱۰۹.
۲۶۷. شرح السیر الکبیر، ج۱۰، ص۵۹۸.
۲۶۸. بقره/سوره۲، آیه۲۸۶.    
۲۶۹. طلاق/سوره۶۵، آیه۷.    
۲۷۰. مختلف الشیعه، ج۴، ص۴۳۸.
۲۷۱. الجزیة و احکامها، ص۱۰۸.
۲۷۲. فقه القرآن، ج۱، ص۲۵۵ـ ۲۵۶.
۲۷۳. دعائم الاسلام، ج۱، ص۳۸۰.
۲۷۴. مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۱۲۱.
۲۷۵. جامع احادیث الشیعه، ج۱۳، ص۲۱۸.
۲۷۶. الجزیة و احکامها، ص۱۴۶.
۲۷۷. آثار الحرب، ص۶۹۸.
۲۷۸. الجزیة و احکامها، ص۱۴۵ - ۱۴۶.
۲۷۹. احکام الذمیین، ص۱۴۹.
۲۸۰. الجزیة و احکامها، ص۳۰ - ۳۳.







جعبه ابزار