• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مقتضی و مانع

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دو اصطلاح مقتضی و مانع در منابع فقهی و اصولی به وفور مورد استفاده فقیهان قرار گرفته‌اند.



به طور کلی یکی از معانی زیر را در بر دارند:

۱.۱ - معنای اول

- مقتضی چیزی است که اقتضای وجود اثر تکوینی در عالم تکوین را دارد، همانند آتش که اقتضای سوزاندن را دارد و منظور از مانع چیزی است که از تاثیر مقتضی جلوگیری می‌کند، همانند رطوبت که مانع تاثیر آتش در پاچه مرطوب است.

۱.۲ - معنای دوم

- مقتضی چیزی است که بر حسب جعل شارع، اقتضای اثر شرعی را دارد یا شارع آن را موضوع حکم خود قرار داده و در مقابل، مانع آن است که بر حسب جعل شارع از ترتیب آن اثر شرعی یا آن حکم جلوگیری می‌کند. مثلا اثر عقد بیع، انتقال مبیع به خریدار و انتقال ثمن به فروشنده است، اما موقوفه بودن مبیع مانع تحقق این اثر است.

۱.۳ - معنای سوم

- مقتضی ملاکی از ملاکات است که احکام مبتنی بر آن‌ها است، یعنی ملاکی که اقتضای تشریع حکم را دارد، همانند علم که مقتضی وجوب اکرام است و مراد از مانع، امری است که از تاثیر مقتضی در جعل حکم جلوگیری می‌کند، همانند مانعیت فسق از تشریع وجوب اکرام.


شایان ذکر است که «مانع» در موارد یاد شده همیشه امری وجودی است و چیزی است که از حدوث شی ء جلوگیری می‌کند و مزاحم تاثیر مقتضی در به وجود آمدن مقتضی می‌گردد. در مقابل، « رافع » نیز امری است وجودی که موجب رفع شی ء و برداشته شدن آن از صفحه وجود می‌گردد، البته بعد از آن که آن شی ء حادث شده و وجود یافته است. بجز «رافع» بدین معنا که در مقابل «مانع» قرار می‌گیرد، در منابع فقهی و اصولی در خصوص اصل استصحاب، اصطلاح رافع به معنای دیگری هم به کار رفته و آن، امر زمانی (وجودی یا عدمی) است که از تاثیر مقتضی که اقتضای بقای مقتضا را دارد، جلوگیری می‌کند. به عبارت دیگر، پس از آن که مقتضی در حدوث و ایجاد مقتضا اثر کرد و آن را به وجود آورد، رافع مانع تاثیر مقتضی در بقای مقتضا می‌گردد.
[۵] صدر، سید حسن، نهایة الدرایه، ج۵، ص۵۴.



۱. محمد حسین، نائینی، فوائد الاصول، ج۴، ص۳۱۳.    
۲. محمد حسین، نائینی، فوائد الاصول، ج۴، ص۳۱۵.    
۳. مروج، سید محمد جعفر، منتهی الدرایه، ج۷، ص۱۳۰.    
۴. محمد حسین، نائینی، فوائد الاصول، ج۴، ص۵۷۸.    
۵. صدر، سید حسن، نهایة الدرایه، ج۵، ص۵۴.



قواعد فقه، محقق داماد، ج۱، ص۱۶، برگرفته از مقاله «مقتضی و مانع».    



جعبه ابزار