مقر (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مَقْر (به فتح میم و سکون قاف) از
واژگان نهج البلاغه به معنای تلخی است. این کلمه دو بار در نهج البلاغه آمده است.
مَقْر (مثل عقل) به معنای تلخى است: «مَقِرَ الشيءُ مَقَراً: صار مرّاً»
چنانكه
حضرت علی (علیهالسّلام) فرموده:
«وَ سَيَنْتَقِمُ اللهُ مِمَّنْ ظَلَمَ، مَأْكَلاً بِمَأْكَل، وَ مَشْرَباً بِمَشْرَب، مِنْ مَطَاعِمِ الْعَلْقَمِ، وَ مَشَارِبِ الصَّبِرِ وَ الْمَقِرِ» «صبر» (مثل كتف) شيره درختى تلخ: «عصارة شجر مرّ» در لغت فارسى آمده: شيره گياهى است به رنگ زرد و طعمش تلخ و به آن «صبر زرد» گويند «مقر» (مثل كتف) به معنى سمّ است. يعنى: «
خداوند به زودى انتقام مىگيرد، خوردنى را در مقابل خوردنى و نوشيدنى را در مقابل نوشيدنى از طعامهاى خنطل و شرابهاى زهر گياه و سمّ.»
(شرحهای خطبه:
و حضرت در جایی دیگر نيز فرموده:
«وَ لَهِیَ فِی عَیْنِی أَوْهَی وَ أَوْهَنُ مِنْ عَفْصَهٍ مَقِرَهٍ » «عفصة» ميوه درخت بلوط است يعنى: «دنيا در نظر من زبونتر و خوارتر است از ميوه تلخ درخت بلوط است.»
(شرحهای نامه:
)
این کلمه دو بار در نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «مقر»، ج۲، ص۹۸۵.