• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ملء (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




مَلْ‌ء (به فتح میم و سکون لام) از واژگان قرآن کریم به معنای پر کردن است. از مشتقات این کلمه در قرآن مجید اِملَاء (به سکون میم و فتح لام) به معنای پرکردن و اِمتِلَاء ( به سکون میم) به معنای پر شدن است. مِلْ‌ءُ (به كسر ميم و سکون لام) نام مقدارى است كه ظرفى را پر كند.



مَلْ‌ء به معنای پر کردن است. خواه پر کردن با آب باشد یا غیر از آن باشد.


(وَ اَنَّا لَمَسْنَا السَّماءَ فَوَجَدْناها مُلِئَتْ‌ حَرَساً شَدِیداً وَ شُهُباً) «ما آسمان را تفحص کردیم و یافتیم که با نگهبان‌ها و شهاب‌ها پر شده است.»

۲.۱ - اِمْلَاء

اِمْلَاء به معنای پر کردن است.
(لَاَمْلَاَنَ‌ جَهَنَّمَ مِنْکُمْ اَجْمَعِینَ‌) (جهنّم را از شما همگى پر مى‌كنم)

۲.۲ - امْتِلَاءُ

امْتِلَاءُ به معنای پر شدن است.
(یَوْمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ‌ امْتَلَاْتِ‌ وَ تَقُولُ هَلْ مِنْ مَزِیدٍ) (روزى را كه به جهنم مى‌گوييم: «آيا پر شده‌اى؟!» و او مى‌گويد: «آيا افزون بر اين هم هست؟».)

۲.۳ - مِلْ‌ءُ

مِلْ‌ء نام مقدارى است كه ظرفى را پر كند.
(إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ ماتُوا وَ هُمْ كُفَّارٌ فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْ أَحَدِهِمْ‌ مِلْ‌ءُ الْأَرْضِ ذَهَباً وَ لَوِ افْتَدى‌ بِهِ‌) «آنان كه كافراند و کافر بميرند اگر يكی‌شان آن قدر طلا به عوض دهد كه زمین پر شود از او پذيرفته نيست.»

۲.۴ - مَلَأ

مَلَأ به معنای جماعت و جماعت اشراف است. در صحاح گفته: «الملأ الجماعة» در قاموس و اقرب از جمله معانى آن اشراف ناس و مطلق جماعت است به معنى خلق و مشورت نيز آمده است. طبرسی فرموده: ملأ به معنى جماعت اشراف است كه هيبت آنها سينه‌ها را پر كند.
راغب آن را جماعتی كه بر يک رأى‌اند معنى كرده است. و وجه تسميه را مانند طبرسى گفته است. ناگفته نماند: در قرآن مجید هم در جماعت اشراف به كار رفته مثل‌: (قالَ‌ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ إِنَّ هذا لَساحِرٌ عَلِيمٌ‌) (اشراف قوم فرعون گفتند: بى‌شک، اين ساحرى ماهر و داناست.)
و هم در مطلق جماعت و قوم، مثل‌: (وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى‌ بِآياتِنا إِلى‌ فِرْعَوْنَ وَ مَلَائِهِ‌) (ما موسی را با آيات خود به سوى فرعون و اشراف او فرستاديم؛ موسى به آنها گفت: «من فرستاده پروردگار جهانيان هستم».)
كه مراد مطلق قوم فرعون است ولى بيشتر در اشراف قوم به كار رفته است در ملحقات صحیفه سجادیّه هست: «سُبْحَانَكَ حَاضِرُ كُلِ‌ مَلَإٍ» شايد به مطلق جماعت از آن ملاء گفته شده كه محلّى از زمين و يا چشم بيننده را پر می‌كنند.

۲.۵ - ملاء اعلى‌

(لا يَسَّمَّعُونَ إِلَى‌ الْمَلَإِ الْأَعْلى‌ وَ يُقْذَفُونَ مِنْ كُلِّ جانِبٍ دُحُوراً) «يعنى شياطين به جماعت بالاتر نتوانستند گوش بدهند و از هر طرف زده می‌شوند و طرد می‌گردند.»
گفته‌اند: مراد از ملاء اعلى جماعت ملائکه است كه شياطين در صورت استماع كلام آنها و استراق‌ سمع از هر طرف رانده می‌شوند و در اين صورت بايد گفت: ملائكه در آسمان‌ها اجتماعى دارند كه شیاطین در صورت ورود به آن انجمن از اخبار غيبى و از حوادث آينده مطّلع می‌شوند لذا از استماع جريان آن ممنوع‌اند.
به نظر بعضى: مراد از ملاء اعلى مخلوقاتى است كه در كرات آسمانى‌اند و شياطين سعى می‌كردند به آن مكان‌ها نزديک شوند و اسرار بيشترى به دست آورند در «سماء» مشروحا گفته‌ايم. كه در آسمان‌ها مخلوقات زنده وجود دارند و هم اكنون اصوات آنها را به صورت امواج بى‌سيم می‌گيرند.


۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۶، ص۲۷۰.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، دار القلم، ص۷۷۶.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-حسینی، ج۱، ص۳۹۸.    
۴. جن/سوره۷۲، آیه۸.    
۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیرالمیزان، ج۲۰، ص۴۲.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۳، ص۵۲۸.    
۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۱۴۷.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۵، ص۳۷۵.    
۹. اعراف/سوره۷، آیه۱۸.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۱۵۲.    
۱۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۳۴.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۸، ص۳۹.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۲۳۱.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۹، ص۶۸.    
۱۵. ق/سوره۵۰، آیه۳۰.    
۱۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۵۱۹.    
۱۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیرالمیزان، ج۱۸، ص۳۵۳.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۵۲۹.    
۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۴۵.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۲۶۸.    
۲۱. آل عمران/سوره۳، آیه۹۱.    
۲۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۳، ص۳۴۲.    
۲۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۳، ص۵۲۶.    
۲۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۳۴۱.    
۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۴، ص۱۵۹.    
۲۶. جوهری، ابونصر، الصحاح‌ تاج اللغة و صحاح العربیة‌، ج۱، ص۷۳.    
۲۷. فیروز آبادی، مجدالدین، القاموس المحیط، ج۱، ص۲۸.    
۲۸. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۵، ص ۲۵۲.    
۲۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۱۳۸.    
۳۰. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، دار القلم، ص۷۷۶.    
۳۱. اعراف/سوره۷، آیه۱۰۹.    
۳۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۱۶۴.    
۳۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۲۱۳.    <
۳۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۸، ص۲۷۲.    
۳۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۳۲۶.    
۳۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۹، ص۲۰۳.    
۳۷. زخرف/سوره۴۳، آیه۴۶.    
۳۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۹۲.    
۳۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۱۰۹.    
۴۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۱۶۲.    
۴۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۸۵.    
۴۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی،، ج۲۲، ص۲۳۸.    
۴۳. صافات/سوره۳۷، آیه۸.    
۴۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۲۳.    
۴۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۱۸۵.    
۴۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۲۹۷.    
۴۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۴۵۷.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «ملء»، ج۶، ص۲۷۰.    






جعبه ابزار