• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ملا علی کنی (خام)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حاج ملاعلی ‌کنی، فقیه و عالم بزرگ امامی قرن سیزدهم و چهاردهم می‌باشد.



وی در ۱۲۲۰ در قریه کَن، در شمال‌غرب تهران ، به دنیا آمد. پدرش، قربانعلی آملی، کشاورز بود.


پس از آن‌که علی خواندن و نوشتن را فراگرفت، خانواده‌اش نزدیک بیست سال با ادامه تحصیل او مخالفت کردند. وی سرانجام، با جلب موافقت آنان، در یکی از مدارس دینی تهران مشغول به تحصیل شد و سپس برای ادامه تحصیل به عتبات رفت. در فاصله سالهای ۱۲۴۴ تا ۱۲۴۶ که طاعون در عراق شیوع یافت، از نجف خارج شد و بعد به این شهر بازگشت و به ادامه تحصیل پرداخت.
[۱] حاج ملاعلی کنی، توضیح‌المقال فی علم‌الرجال، ج۱، ص۳۰۲، چاپ محمدحسین مولوی، قم ۱۳۷۹ش.
[۲] محمدمهدی‌ بن محمدعلی کشمیری، ج۲، ص۲۳، پانویس، تکملة نجوم‌السماء، قم (۱۳۹۷).
[۳] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام‌الشیعة: نقباءالبشر فی‌القرن الرابع عشر، قسم ۴، ص ۱۵۰۴ـ۱۵۰۵، مشهد ۱۴۰۴، ۱۳۹۰۱.



کنی، فقه و اصول را نزد سید اسداللّه اصفهانی ، شیخ‌ حسن کاشف‌ الغطاء ، شیخ مشکور جَولاوی نجفی ، سید ابراهیم قزوینی حائری و شیخ مرتضی انصاری و بیش‌تر نزد محمدحسن نجفی ، صاحب جواهر ، فرا گرفت.
[۴] محمد حرزالدین، معارف‌الرجال فی تراجم العلماء و الادباء، ج۲، ص۱۱۳، قم ۱۴۰۵.
[۵] امین، ج۲، ص۲۰۴.
[۶] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام‌الشیعة: نقباءالبشر فی‌القرن الرابع عشر، قسم ۴، ص ۱۵۰۴ـ۱۵۰۵، مشهد ۱۴۰۴، ۱۳۹۰۱.



ملاعلی کنی در ۱۲۶۲ به ایران بازگشت و در تهران ساکن شد. به‌تدریج در آن‌جا ریاست دینی یافت و به عنوان عالمی با نفوذ، مقبول عام و خاص و حتی دربار ناصرالدین‌شاه شد، چنان‌که بیش‌تر مردم ایران مقلد او شدند. بیشتر عالمان آن زمان تهران از تربیت‌یافتگان او بودند.
[۷] حاج ملاعلی کنی، توضیح‌المقال فی علم‌الرجال، ج۱، ص۳۰۳، چاپ محمدحسین مولوی، قم ۱۳۷۹ش.
[۸] محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، ج۱، ص۱۸۷، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج ۱، تهران: اساطیر، ۱۳۶۳ش، ۱۳۹۰۱.
[۹] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام‌الشیعة: نقباءالبشر فی‌القرن الرابع عشر، قسم ۴، ص ۱۵۰۵، مشهد ۱۴۰۴، ۱۳۹۰۱.
[۱۰] محمدمهدی موسوی اصفهانی، احسن‌الودیعة فی تراجم اشهر مشاهیر مجتهدی الشیعة، ج۱، ص۱۰۱، او، تتمیم روضات‌الجنات، بغداد (۱۳۴۸).
وی از ۱۲۸۲ تولیت مدرسه مروی را برعهده گرفت.
[۱۱] محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه، ج۱، ص۱۳۳، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۵۰ش، ۱۳۹۰۰.
[۱۲] مرتضی انصاری، زندگانی و شخصیت شیخ انصاری قدس سره، ج۱، ص۳۹۸، قم ۱۳۷۳ش.
به نوشته اعتمادالسلطنه
[۱۳] محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه، ج۱، ص۲۰۵، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۵۰ش، ۱۳۹۰۰.
نفوذ حاج‌ملاعلی کنی چنان بود که گاهی دعاوی شرعی مربوط به رجال دولت نیز برای داوری به محکمه او ارجاع می‌شد.



ملاعلی‌کنی به مسائل سیاسی نیز توجه داشت و با توجه به آن‌که به تعبیر عالم معاصرش، جاپلقی مؤلف طرائف‌المقال،
[۱۴] علی‌اصغربن محمدشفیع جاپلقی بروجردی، طرائف المقال فی معرفة طبقات‌الرجال، ج۲، ص۳۷۵، چاپ مهدی رجایی، قم ۱۴۱۰.
پناه مظلومان بود و بر صاحبان قدرت (جبابره) سلطه داشت و سخنش نزد سلطان (یعنی ناصرالدین شاه قاجار) پذیرفته می‌شد، در مواقع ضروری از برخی مداخلات ابا نداشت. از جمله پس از انعقاد قرارداد رویتر در ۱۲۹۰، در نامه‌ای به ناصرالدین شاه، با اشاره به مُفاد قرارداد که طبق آن «جمیع خلق مجبور بر تسلیم اموال و املاک خود» بودند و نفی صریح تسلط دولت بر «املاک و اشجار و آب و اراضی رعایا که حتمآ بفروشند» (با ذکر یک مثال از حقوق شهروندی در فرانسه) و تأکید بر این‌که حاصل این قرارداد، از بین رفتن اقتدار دولت و ملت و ناتوانی در حفظ سرحدات و عدم امکان مقابله با هجوم دشمنان است و امتیازات و تصرفات این کمپانی در ایران به مراتب بیش از کمپانی هند خواهد بود، به مخالفت با آن پرداخت و ضمن تأکید بر اینکه «اگر علمای اعلام در مسائل دولتیه اختلالی مشاهده فرمایند... لازم است عرض کنند»، خواه پسند خاطر شاه بشود یا نشود و «در مقام اصلاح آن برآید یا نیاید»، از شاه قاطعانه خواست که «اهتمام بر حفظ دین و دولت و دفع هر خائن از مملکت و ملت» نماید و «به خصوص همین شخصی را که قرار راه‌آهن داده و عهدنامه آن را بر وفق صلاح دشمن دین و دولت نوشته» برکنار کند. مراد وی در این ماجرا، میرزا حسین‌خان سپهسالار ، صدراعظم وقت بود و سبب عزل او در رشت هنگام بازگشت شاه از سفر اروپا ، شد.
[۱۵] برای متن نامه رجوع کنید به، ابراهیم تیموری، ج۱، ص۱۲۳ـ۱۲۶، عصر بی‌خبری، یا، ۵۰ سال استبداد در ایران: تاریخ امتیازات در ایران، تهران ۱۳۵۷ش.
[۱۶] برای متن امتیازنامه رویتر رجوع کنید به، ابراهیم تیموری، ج۱، ص۱۰۸ـ۱۱۲، عصر بی‌خبری، یا، ۵۰ سال استبداد در ایران: تاریخ امتیازات در ایران، تهران ۱۳۵۷ش.
[۱۷] برای نامه گلایه‌آمیز سپهسالار از اعتراض علما رجوع کنید به، ابراهیم تیموری، ج۱، ص۴۳ـ۴۶، عصر بی‌خبری، یا، ۵۰ سال استبداد در ایران: تاریخ امتیازات در ایران، تهران ۱۳۵۷ش.
کنی، همچنین در آن نامه، به میرزا ملکم‌خان و اقدام او به تأسیس فراموشخانه (مجلس فراموشی) و مخالفت همه جانبه خود با آن اشاره کرد. برخی نوشته‌اند که با وجود تقاضاهای مکررِ سپهسالار، وی حاضر به ملاقات با او نشد.
[۱۸] محمد بن علی ناظم‌الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، مقدمه، ص ۱۳۵، چاپ علی‌اکبر سعیدی سیرجانی، تهران ۱۳۷۶ـ۱۳۷۷ش.



کنی در فقه ، اصول ، رجال ، حدیث و تفسیر ، تبحر بسیار داشت.
[۱۹] محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، ج۱، ص۱۸۷، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج ۱، تهران: اساطیر، ۱۳۶۳ش، ۱۳۹۰۱.
[۲۰] محمدعلی مدرس تبریزی، ریحانةالادب، ج۵، ص۹۸، تهران ۱۳۶۹ش.
وی یکی از چهار عالم بزرگ آن روزگار ایران بود که صاحب جواهر، در پاسخ ایرادی که از محمدشاه قاجار برایش نقل کرده بودند، مقام علمی آن‌ها را تأیید و به اجتهادشان تصریح کرده بود.
[۲۱] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام‌الشیعة: نقباءالبشر فی‌القرن الرابع عشر، قسم ۴، ص ۱۵۰۵، مشهد ۱۴۰۴، ۱۳۹۰۱.
او در بزرگداشت عالمان معاصر خود بسیار کوشا بود.
[۲۲] امین، ج۷، ص۴۷۰.
[۲۳] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام‌الشیعة: نقباءالبشر فی‌القرن الرابع عشر، قسم ۱، ص ۳۳۲ـ۳۳۳، مشهد ۱۴۰۴، ۱۳۹۰۱.
[۲۴] محمد شریف رازی، اختران فروزان ری وطهران، ج۱، ص۱۲۷ـ۱۲۸، یا، تذکرةالمقابر فی احوال المفاخر، قم: مکتبةالزهراء، ۱۳۹۰۰.
[۲۵] محمد شریف رازی، اختران فروزان ری وطهران، ج۱، ص۲۲۰، یا، تذکرةالمقابر فی احوال المفاخر، قم: مکتبةالزهراء، ۱۳۹۰۰.
[۲۶] محمد شریف رازی، اختران فروزان ری وطهران، ج۱، ص۴۱۰ـ۴۱۲، یا، تذکرةالمقابر فی احوال المفاخر، قم: مکتبةالزهراء، ۱۳۹۰۰.



ملاعلی‌کنی بسیار متمول بود، اما ساده می‌زیست و در کارهای خیر و دستگیری از ستمدیدگان پیشقدم می‌شد. مورخان وی را رئوف، سخاوتمند ، زاهد و باتقوا وصف کرده و درباره نفوذ کلامش گفته‌اند که هیچ امر اجتماعی مهمی در ایران بدون تأیید او قابل اجرا نبود. ناصرالدین‌شاه به ملاقاتش می‌رفت و او را بسیار گرامی می‌داشت و از وی پیروی می‌کرد.
[۲۷] محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، ج۱، ص۱۸۷، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج ۱، تهران: اساطیر، ۱۳۶۳ش، ۱۳۹۰۱.
[۲۸] علی‌اصغربن محمدشفیع جاپلقی بروجردی، طرائف المقال فی معرفة طبقات‌الرجال، ج۲، ص۳۷۵، چاپ مهدی رجایی، قم ۱۴۱۰.
[۲۹] محمد حرزالدین، معارف‌الرجال فی تراجم العلماء و الادباء، ج۲، ص۱۱۲، قم ۱۴۰۵.
[۳۰] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام‌الشیعة: نقباءالبشر فی‌القرن الرابع عشر، قسم ۴، ص ۱۵۰۵ـ۱۵۰۶، مشهد ۱۴۰۴، ۱۳۹۰۱.



کنی در ۱۳۰۶ در تهران درگذشت و در حرم عبدالعظیم حسنی در شهر ری به خاک سپرده شد. در تشییع جنازه باشکوه او، حتی پیروان ادیان دیگر نیز شرکت داشتند. در شهرهای مختلف برای او مجالس یادبود برپا گردید و اشعار بسیاری در رثایش سرودند.
[۳۱] محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه، ج۱، ص۵۹۵ـ۵۹۶، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۵۰ش، ۱۳۹۰۰.
[۳۲] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام‌الشیعة: نقباءالبشر فی‌القرن الرابع عشر، قسم ۴، ص ۱۵۰۶، مشهد ۱۴۰۴، ۱۳۹۰۱.



آثار فقهی او عبارت‌اند از:

۹.۱ - ارشاد الاُمَة

ارشاد الاُمَة، به فارسی، که رساله عملیه اوست. جلد اول آن در ۱۲۷۰ و جلد دوم آن در ۱۲۸۷ چاپ شد.
[۳۳] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۱، ص۵۷، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳، ۱۳۹۰۰.
[۳۴] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۱، ص۲۱۶، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳، ۱۳۹۰۰.


۹.۲ - تلخیص المسائل

تلخیص المسائل، که خود آن را با نام تحقیق الدلائل شرح کرده است. بخش «القضاء و الشهادات» این کتاب در ۱۳۰۴ به اهتمام فرزندش محمد و نیز در ۱۳۱۷ در تهران با نام کتاب القضاء به چاپ رسیده است.
[۳۵] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۳، ص۴۸۲ـ۴۸۳، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳، ۱۳۹۰۰.
[۳۶] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۴، ص۴۲۷، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳، ۱۳۹۰۰.
[۳۷] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۷، ص۱۴۲، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳، ۱۳۹۰۰.
[۳۸] خانبابا مشار، مؤلّفین کتب چاپی فارسی و عربی، ج ۴، ستون ۳۵۵، تهران ۱۳۴۰ـ۱۳۴۴ش.
آقابزرگ طهرانی
[۳۹] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۳، ص۴۸۳، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳، ۱۳۹۰۰.
این کتاب را دقیق‌تر و استوارتر از جواهر الکلام دانسته است. در کتاب‌های فقهی معاصر به آرای حاج‌ملاعلی‌کنی در این کتاب استناد شده است.
[۴۰] حسن موسوی بجنوردی، القواعد الفقهیة، ج۳، ص۱۲۷، چاپ مهدی مهریزی و محمدحسین درایتی، قم ۱۳۷۷ش.
[۴۱] محمد صادق روحانی، فقه‌الصادق، ج۲۵، ص۳۰۸، قم ۱۴۱۲ـ۱۴۱۴.
[۴۲] کاظم حسینی حائری، القضاء فی الفقه الاسلامی، ج۱، ص۱۵۹، قم ۱۴۱۵.
[۴۳] کاظم حسینی حائری، القضاء فی الفقه الاسلامی، ج۱، ص۱۶۳ـ۱۶۴، قم ۱۴۱۵.
[۴۴] کاظم حسینی حائری، القضاء فی الفقه الاسلامی، ج۱، ص۱۹۷، قم ۱۴۱۵.


۹.۳ - حاشیه بر جواهرالکلام

.
[۴۵] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۶، ص۵۸، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳، ۱۳۹۰۰.



از دیگر آثار اوست: رساله‌هایی در باب اوامر و نواهی، مفاهیم و استصحاب ، که آن‌ها را هنگام تحصیل در نجف نگاشت
[۴۶] علی‌اصغربن محمدشفیع جاپلقی بروجردی، طرائف المقال فی معرفة طبقات‌الرجال، ج۲، ص۳۷۵، چاپ مهدی رجایی، قم ۱۴۱۰.
ایضاح المشتبهات فی تفسیر الکلمات المشکلة القرآنیة
[۴۷] موسوعه طبقات الفقهاء، اشراف جعفر سبحانی، ج۱۴، قسم ۱، ص۴۳۳، قم: مؤسسة الامام‌الصادق، ۱۴۱۸ـ۱۴۲۴.
مواعظ حسنه
[۴۸] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲۳، ص۲۲۶، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳، ۱۳۹۰۰.
و توضیح المقال، در علم درایه و رجال ، که در انتهای آن شرح مختصری از زندگی شصت تن از بزرگان علم رجال آمده است. این کتاب در ۱۲۹۹ و ۱۳۰۲، همراه با رجال ابوعلی حائری ( منتهی‌ المقال )، چاپ شده است. میرزا حسین نوری در چاپ دوم آن شرح‌حال شصت تن از مشایخ علم رجال را به آن افزوده و حاشیه‌ای هم بر کتاب نوشته است.
[۴۹] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۴، ص۴۱۳، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳، ۱۳۹۰۰.
[۵۰] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۴، ص۴۹۸ـ۴۹۹، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳، ۱۳۹۰۰.
[۵۱] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، مصفی‌المقال فی مصنفی علم‌الرجال، ستون ۱۰۰ـ۱۰۱، چاپ احمد منزوی، تهران ۱۳۳۷ش، ۱۳۹۰۲.
[۵۲] خانبابا مشار، مؤلّفین کتب چاپی فارسی و عربی، ج ۴، ستون ۳۵۵، تهران ۱۳۴۰ـ۱۳۴۴ش.
در ۱۴۲۱ نیز توضیح المقال، با تحقیق محمدحسین مولوی، در قم چاپ شد.


شماری از فرزندان و نوادگان کنی در زی علمای دین بودند و برخی از ایشان آثار ارزشمندی نیز تألیف کردند. معروف‌ترین ایشان، شیخ جواد کنی ، فرزند شیخ مهدی لاریجانی (از عالمانِ بنام شهرری و داماد حاج ملاعلی کنی
[۵۳] محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، ج۱، ص۲۳۶، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج ۱، تهران: اساطیر، ۱۳۶۳ش، ۱۳۹۰۱.
[۵۴] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۴، ص۲۹۷، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳، ۱۳۹۰۰.
) بود. وی در شهرری به دنیا آمد، برای تحصیل به نجف رفت و از درس استادانی چون آخوند خراسانی و میرزا حسین خلیلی تهرانی بهره برد، سپس به ری بازگشت و پس از وفات برادرش، شیخ‌آقابزرگ، به تصدی امور دینی پرداخت. شیخ جواد در ۱۳۵۵ درگذشت و در حرم عبدالعظیم حسنی به خاک سپرده شد. تألیفات او عبارت‌اند از: الخصایص العظیمیة، در شرح زندگانی حضرت عبدالعظیم حسنی، که به چاپ رسیده است؛ تذکرة ری؛ نورالآفاق، که در ۱۳۴۴ چاپ شده است؛ التحفة العظیمیة؛ و الاخبار العظیمیة.
[۵۵] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۷، ص۱۶۹، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳، ۱۳۹۰۰.
[۵۶] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام‌الشیعة: نقباءالبشر فی‌القرن الرابع عشر، قسم ۱، ص ۳۴۴، مشهد ۱۴۰۴، ۱۳۹۰۱.
[۵۷] محمد شریف رازی، اختران فروزان ری وطهران، ج۱، ص۷۹ـ۸۰، یا، تذکرةالمقابر فی احوال المفاخر، قم: مکتبةالزهراء، ۱۳۹۰۰.
[۵۸] محمد شریف رازی، اختران فروزان ری وطهران، ج۱، ص۲۰۲، یا، تذکرةالمقابر فی احوال المفاخر، قم: مکتبةالزهراء، ۱۳۹۰۰.



(۱) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳، ۱۳۹۰۰.
(۲) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام‌الشیعة: نقباءالبشر فی‌القرن الرابع عشر، مشهد ۱۴۰۴، ۱۳۹۰۱.
(۳) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، مصفی‌المقال فی مصنفی علم‌الرجال، چاپ احمد منزوی، تهران ۱۳۳۷ش، ۱۳۹۰۲.
(۴) محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۵۰ش، ۱۳۹۰۰.
(۵) محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج ۱، تهران: اساطیر، ۱۳۶۳ش، ۱۳۹۰۱.
(۶) عباس اقبال آشتیانی، «شرح حال مرحوم حاج ملاعلی کنی»، یادگار، سال ۴، ش ۳ (آبان ۱۳۲۶).
(۷) امین.
(۸) مرتضی انصاری، زندگانی و شخصیت شیخ انصاری قدس سره، قم ۱۳۷۳ش.
(۹) ابراهیم تیموری، عصر بی‌خبری، یا، ۵۰ سال استبداد در ایران: تاریخ امتیازات در ایران، تهران ۱۳۵۷ش.
(۱۰) علی‌اصغربن محمدشفیع جاپلقی بروجردی، طرائف المقال فی معرفة طبقات‌الرجال، چاپ مهدی رجایی، قم ۱۴۱۰.
(۱۱) حاج ملاعلی کنی، توضیح‌المقال فی علم‌الرجال، چاپ محمدحسین مولوی، قم ۱۳۷۹ش.
(۱۲) محمدعلی حبیب‌آبادی، مکارم الآثار در احوال رجال دو قرن ۱۳ و ۱۴ هجری، ج ۳، اصفهان ۱۳۵۱ش.
(۱۳) محمد حرزالدین، معارف‌الرجال فی تراجم العلماء و الادباء، قم ۱۴۰۵.
(۱۴) احمد حسینی، تراجم‌الرجال، قم ۱۴۱۴.
(۱۵) کاظم حسینی حائری، القضاء فی الفقه الاسلامی، قم ۱۴۱۵.
(۱۶) محمد صادق روحانی، فقه‌الصادق، قم ۱۴۱۲ـ۱۴۱۴.
(۱۷) محمد شریف رازی، اختران فروزان ری وطهران، یا، تذکرةالمقابر فی احوال المفاخر، قم: مکتبةالزهراء، ۱۳۹۰۰.
(۱۸) محمد شریف رازی، گنجینه دانشمندان، تهران ۱۳۵۲ـ۱۳۵۴ش، ۱۳۹۰۱.
(۱۹) محمدمهدی‌ بن محمدعلی کشمیری، تکملة نجوم‌السماء، قم (۱۳۹۷).
(۲۰) محمدعلی مدرس تبریزی، ریحانةالادب، تهران ۱۳۶۹ش.
(۲۱) خانبابا مشار، مؤلّفین کتب چاپی فارسی و عربی، تهران ۱۳۴۰ـ۱۳۴۴ش.
(۲۲) موسوعه طبقات الفقهاء، اشراف جعفر سبحانی، قم: مؤسسة الامام‌الصادق، ۱۴۱۸ـ۱۴۲۴.
(۲۳) محمدمهدی موسوی اصفهانی، احسن‌الودیعة فی تراجم اشهر مشاهیر مجتهدی الشیعة، او، تتمیم روضات‌الجنات، بغداد (۱۳۴۸).
(۲۴) حسن موسوی بجنوردی، القواعد الفقهیة، چاپ مهدی مهریزی و محمدحسین درایتی، قم ۱۳۷۷ش.
(۲۵) محمد بن علی ناظم‌الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، چاپ علی‌اکبر سعیدی سیرجانی، تهران ۱۳۷۶ـ۱۳۷۷ش.


۱. حاج ملاعلی کنی، توضیح‌المقال فی علم‌الرجال، ج۱، ص۳۰۲، چاپ محمدحسین مولوی، قم ۱۳۷۹ش.
۲. محمدمهدی‌ بن محمدعلی کشمیری، ج۲، ص۲۳، پانویس، تکملة نجوم‌السماء، قم (۱۳۹۷).
۳. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام‌الشیعة: نقباءالبشر فی‌القرن الرابع عشر، قسم ۴، ص ۱۵۰۴ـ۱۵۰۵، مشهد ۱۴۰۴، ۱۳۹۰۱.
۴. محمد حرزالدین، معارف‌الرجال فی تراجم العلماء و الادباء، ج۲، ص۱۱۳، قم ۱۴۰۵.
۵. امین، ج۲، ص۲۰۴.
۶. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام‌الشیعة: نقباءالبشر فی‌القرن الرابع عشر، قسم ۴، ص ۱۵۰۴ـ۱۵۰۵، مشهد ۱۴۰۴، ۱۳۹۰۱.
۷. حاج ملاعلی کنی، توضیح‌المقال فی علم‌الرجال، ج۱، ص۳۰۳، چاپ محمدحسین مولوی، قم ۱۳۷۹ش.
۸. محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، ج۱، ص۱۸۷، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج ۱، تهران: اساطیر، ۱۳۶۳ش، ۱۳۹۰۱.
۹. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام‌الشیعة: نقباءالبشر فی‌القرن الرابع عشر، قسم ۴، ص ۱۵۰۵، مشهد ۱۴۰۴، ۱۳۹۰۱.
۱۰. محمدمهدی موسوی اصفهانی، احسن‌الودیعة فی تراجم اشهر مشاهیر مجتهدی الشیعة، ج۱، ص۱۰۱، او، تتمیم روضات‌الجنات، بغداد (۱۳۴۸).
۱۱. محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه، ج۱، ص۱۳۳، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۵۰ش، ۱۳۹۰۰.
۱۲. مرتضی انصاری، زندگانی و شخصیت شیخ انصاری قدس سره، ج۱، ص۳۹۸، قم ۱۳۷۳ش.
۱۳. محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه، ج۱، ص۲۰۵، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۵۰ش، ۱۳۹۰۰.
۱۴. علی‌اصغربن محمدشفیع جاپلقی بروجردی، طرائف المقال فی معرفة طبقات‌الرجال، ج۲، ص۳۷۵، چاپ مهدی رجایی، قم ۱۴۱۰.
۱۵. برای متن نامه رجوع کنید به، ابراهیم تیموری، ج۱، ص۱۲۳ـ۱۲۶، عصر بی‌خبری، یا، ۵۰ سال استبداد در ایران: تاریخ امتیازات در ایران، تهران ۱۳۵۷ش.
۱۶. برای متن امتیازنامه رویتر رجوع کنید به، ابراهیم تیموری، ج۱، ص۱۰۸ـ۱۱۲، عصر بی‌خبری، یا، ۵۰ سال استبداد در ایران: تاریخ امتیازات در ایران، تهران ۱۳۵۷ش.
۱۷. برای نامه گلایه‌آمیز سپهسالار از اعتراض علما رجوع کنید به، ابراهیم تیموری، ج۱، ص۴۳ـ۴۶، عصر بی‌خبری، یا، ۵۰ سال استبداد در ایران: تاریخ امتیازات در ایران، تهران ۱۳۵۷ش.
۱۸. محمد بن علی ناظم‌الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، مقدمه، ص ۱۳۵، چاپ علی‌اکبر سعیدی سیرجانی، تهران ۱۳۷۶ـ۱۳۷۷ش.
۱۹. محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، ج۱، ص۱۸۷، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج ۱، تهران: اساطیر، ۱۳۶۳ش، ۱۳۹۰۱.
۲۰. محمدعلی مدرس تبریزی، ریحانةالادب، ج۵، ص۹۸، تهران ۱۳۶۹ش.
۲۱. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام‌الشیعة: نقباءالبشر فی‌القرن الرابع عشر، قسم ۴، ص ۱۵۰۵، مشهد ۱۴۰۴، ۱۳۹۰۱.
۲۲. امین، ج۷، ص۴۷۰.
۲۳. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام‌الشیعة: نقباءالبشر فی‌القرن الرابع عشر، قسم ۱، ص ۳۳۲ـ۳۳۳، مشهد ۱۴۰۴، ۱۳۹۰۱.
۲۴. محمد شریف رازی، اختران فروزان ری وطهران، ج۱، ص۱۲۷ـ۱۲۸، یا، تذکرةالمقابر فی احوال المفاخر، قم: مکتبةالزهراء، ۱۳۹۰۰.
۲۵. محمد شریف رازی، اختران فروزان ری وطهران، ج۱، ص۲۲۰، یا، تذکرةالمقابر فی احوال المفاخر، قم: مکتبةالزهراء، ۱۳۹۰۰.
۲۶. محمد شریف رازی، اختران فروزان ری وطهران، ج۱، ص۴۱۰ـ۴۱۲، یا، تذکرةالمقابر فی احوال المفاخر، قم: مکتبةالزهراء، ۱۳۹۰۰.
۲۷. محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، ج۱، ص۱۸۷، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج ۱، تهران: اساطیر، ۱۳۶۳ش، ۱۳۹۰۱.
۲۸. علی‌اصغربن محمدشفیع جاپلقی بروجردی، طرائف المقال فی معرفة طبقات‌الرجال، ج۲، ص۳۷۵، چاپ مهدی رجایی، قم ۱۴۱۰.
۲۹. محمد حرزالدین، معارف‌الرجال فی تراجم العلماء و الادباء، ج۲، ص۱۱۲، قم ۱۴۰۵.
۳۰. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام‌الشیعة: نقباءالبشر فی‌القرن الرابع عشر، قسم ۴، ص ۱۵۰۵ـ۱۵۰۶، مشهد ۱۴۰۴، ۱۳۹۰۱.
۳۱. محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه، ج۱، ص۵۹۵ـ۵۹۶، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۵۰ش، ۱۳۹۰۰.
۳۲. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام‌الشیعة: نقباءالبشر فی‌القرن الرابع عشر، قسم ۴، ص ۱۵۰۶، مشهد ۱۴۰۴، ۱۳۹۰۱.
۳۳. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۱، ص۵۷، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳، ۱۳۹۰۰.
۳۴. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۱، ص۲۱۶، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳، ۱۳۹۰۰.
۳۵. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۳، ص۴۸۲ـ۴۸۳، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳، ۱۳۹۰۰.
۳۶. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۴، ص۴۲۷، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳، ۱۳۹۰۰.
۳۷. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۷، ص۱۴۲، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳، ۱۳۹۰۰.
۳۸. خانبابا مشار، مؤلّفین کتب چاپی فارسی و عربی، ج ۴، ستون ۳۵۵، تهران ۱۳۴۰ـ۱۳۴۴ش.
۳۹. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۳، ص۴۸۳، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳، ۱۳۹۰۰.
۴۰. حسن موسوی بجنوردی، القواعد الفقهیة، ج۳، ص۱۲۷، چاپ مهدی مهریزی و محمدحسین درایتی، قم ۱۳۷۷ش.
۴۱. محمد صادق روحانی، فقه‌الصادق، ج۲۵، ص۳۰۸، قم ۱۴۱۲ـ۱۴۱۴.
۴۲. کاظم حسینی حائری، القضاء فی الفقه الاسلامی، ج۱، ص۱۵۹، قم ۱۴۱۵.
۴۳. کاظم حسینی حائری، القضاء فی الفقه الاسلامی، ج۱، ص۱۶۳ـ۱۶۴، قم ۱۴۱۵.
۴۴. کاظم حسینی حائری، القضاء فی الفقه الاسلامی، ج۱، ص۱۹۷، قم ۱۴۱۵.
۴۵. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۶، ص۵۸، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳، ۱۳۹۰۰.
۴۶. علی‌اصغربن محمدشفیع جاپلقی بروجردی، طرائف المقال فی معرفة طبقات‌الرجال، ج۲، ص۳۷۵، چاپ مهدی رجایی، قم ۱۴۱۰.
۴۷. موسوعه طبقات الفقهاء، اشراف جعفر سبحانی، ج۱۴، قسم ۱، ص۴۳۳، قم: مؤسسة الامام‌الصادق، ۱۴۱۸ـ۱۴۲۴.
۴۸. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲۳، ص۲۲۶، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳، ۱۳۹۰۰.
۴۹. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۴، ص۴۱۳، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳، ۱۳۹۰۰.
۵۰. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۴، ص۴۹۸ـ۴۹۹، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳، ۱۳۹۰۰.
۵۱. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، مصفی‌المقال فی مصنفی علم‌الرجال، ستون ۱۰۰ـ۱۰۱، چاپ احمد منزوی، تهران ۱۳۳۷ش، ۱۳۹۰۲.
۵۲. خانبابا مشار، مؤلّفین کتب چاپی فارسی و عربی، ج ۴، ستون ۳۵۵، تهران ۱۳۴۰ـ۱۳۴۴ش.
۵۳. محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، ج۱، ص۲۳۶، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج ۱، تهران: اساطیر، ۱۳۶۳ش، ۱۳۹۰۱.
۵۴. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۴، ص۲۹۷، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳، ۱۳۹۰۰.
۵۵. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۷، ص۱۶۹، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳، ۱۳۹۰۰.
۵۶. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام‌الشیعة: نقباءالبشر فی‌القرن الرابع عشر، قسم ۱، ص ۳۴۴، مشهد ۱۴۰۴، ۱۳۹۰۱.
۵۷. محمد شریف رازی، اختران فروزان ری وطهران، ج۱، ص۷۹ـ۸۰، یا، تذکرةالمقابر فی احوال المفاخر، قم: مکتبةالزهراء، ۱۳۹۰۰.
۵۸. محمد شریف رازی، اختران فروزان ری وطهران، ج۱، ص۲۰۲، یا، تذکرةالمقابر فی احوال المفاخر، قم: مکتبةالزهراء، ۱۳۹۰۰.



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حاج ملا علی کنی»، شماره۵۶۵۳.    



جعبه ابزار