• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ملاقات امام حسین با عبدالله بن مطیع

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



امام حسین(علیه‌السّلام) در راه مدینه به مکه با عبدالله بن مطیع ملاقات کرد. او در این هنگام در ملک خود، سر راه مدینه و مکه مشغول کندن چاهی بود تا زمین خود را با آن آبیاری کند.



وقتی امام(علیه‌السّلام) به او رسید، وی از آن حضرت خواست از آب چاه او نوشیده، دعایی کند تا چاه، آبدار شود. امام نیز خواسته او را اجابت کرد.
[۲] ابن عساکر، ترجمه الامام الحسین من تاریخ مدینة الدمشق، ص۱۵۵.
آن گاه عبدالله از امام پرسید: قصد کجا را دارید؟ امام فرمود: در حال حاضر به مکه می‌روم. عبدالله گفت: خداوند برایت خیر قرار دهد. اما من نیز رای و نظری دارم که دلم میخواهد برای شما بازگو کنم. امام فرمود: نظر تو چیست؟ عبدالله گفت: پس از ورود به مکه وقتی خواستی از آنجا به شهر دیگری بروی، به کوفه نزدیک نشود زیرا کوفه شهری شوم و محنت زاست. در کوفه پدرت کشته و برادرت تنها رها شد، و ضربه مهلکی بر او وارد شد. از مکه جدا نشو؛ زیرا شما سرور و آقای عرب هستی و به خدا قسم اگر کشته شوید خاندان شما نیز هلاک می‌شوند.
[۶] خوارزمی، مقتل الحسین، ج۱، ص۱۸۹.
[۷] ابن عبد ربه، آلعقد الفرید، ج۴، ص۳۵۲.
[۸] ابن عساکر، ترجمه الامام الحسین من تاریخ مدینة دمشق، ص۱۵۵، ح۲۰۱.
(ابن عبد ربه می‌گوید: «حسین از جاده اصلی به سوی مکه متوجه شد... و در راه از کنار عبدالله بن مطیع که در ملک خود و کنار چاه آبش اقامت کرده بود، گذر کرد و در آنجا فرود آمد. عبدالله به حسین علیه‌السّلام گفت: ‌ای اباعبدالله؛ خدا بعد از تو آب گوارایی را برای ما ننوشاند؛ به کجا میروی؟ حسین(علیه‌السّلام) گفت: به سوی عراق، عبدالله گفت: سبحان الله چرا؟ ایشان پاسخ داد: معاویه مرده و بیش از یک بارشتر، نامه از مردم عراق برای من آمده است. عبدالله گفت: یا اباعبدالله! این کار را انجام نده، به خدا سوگند آنان (حرمت) پدرت را حفظ نکردند؛ در حالی که بهتر از تو بود؛ پس چگونه (حرمت) تو را حفظ خواهند کرد؟ به خدا سوگند اگر تو کشته شوی بعد از تو حرمتی باقی نخواهد ماند» باید توجه داشت که ممکن است امام دوبار با عبدالله بن مطیع، دیدار کرده باشد. اما چاه و مزرعه او، طبعا در دو جا نبوده است؛ یا بین مکه و مدینه بوده و یا بین مکه و کوفه؛ در حالی که در هر دو دیدار، سخن از چاه آب نیز به میان آمده است. این امر هم نشان می‌دهد که گزارش دو دیدار با هم خلط شده است.)
هنگامی که امام به مکه رسید این آیه را تلاوت کرد: ولما توجه تلقاء مدین قال عسی ربی ان یهدینی سواء السبیل؛ «و چون (موسی پس از خروج از مصر) رو به سوی مدین نهاد، گفت : باشد که پروردگارم مرا به راه راست راهنمایی کند».


۱. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۵، ص۱۴۴ ۱۴۵.    
۲. ابن عساکر، ترجمه الامام الحسین من تاریخ مدینة الدمشق، ص۱۵۵.
۳. دینوری، ابوحنیفه، الاخبار الطوال، ص۲۴۶.    
۴. دینوری، ابوحنیفه، الاخبار الطوال، ص۲۴۶.    
۵. ابن اعثم، کتاب الفتوح، ج۵، ص۲۳.    
۶. خوارزمی، مقتل الحسین، ج۱، ص۱۸۹.
۷. ابن عبد ربه، آلعقد الفرید، ج۴، ص۳۵۲.
۸. ابن عساکر، ترجمه الامام الحسین من تاریخ مدینة دمشق، ص۱۵۵، ح۲۰۱.
۹. قصص/سوره۲۸، آیه۲۲..    
۱۰. شیخ مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۳۵.    



پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء، ج۱، ص۴۷۴_۴۷۵.



جعبه ابزار