مناة (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مَناة (به فتح میم) از
واژگان قرآن کریم است که نام بتى متعلّق به قبيله
هذیل و
خزاعه بود. نزد همه عرب محترم بود و در كنارش قربانى میكردند.
ابن كلبى در كتاب «الاصنام» مینويسد:
مَناة بتى بود متعلّق به قبيله هذيل و خزاعه، اين بت در ساحل دريا در ناحيه مشلّل در محلّى موسوم به «
قدید» ميان
مکّه و
مدینه قرار داشت، پيش همه عرب محترم بود و در كنارش قربانى میكردند،. قبيله
اوس و
خزرج نیز براى آن قربانى و هدايا مىبردند.
قبيله اوس و خزرج چون به
حجّ میرفتند پس از بازگشت سر خود را در نزد منات تراشيده و آن را اتمام حجّ مىپنداشتند، بتپرستان به علت علاقه به آن، فرزندان خويش را عبدمنات و زيدمنات میناميدند.
جريان اين بود تا در سال هشتم هجرت (سال فتح مكّه)
رسول خدا (صلّىاللّهعليهوآله) چهار يا پنج منزل از مدينه خارج شده بودند،
علی (علیهالسّلام) را فرستاد منات را منهدم كرد و اموالی كه در بتكده بود پيش آن حضرت آورد؛ از جمله دو تا شمشير كه
ابیشمر غسّانی پادشاه غسّان به آن جا هديّه كرده بود، يكى به نام
مخدم و ديگرى
رسوب. آن حضرت هر دو را به على (عليهالسّلام) بخشيد، گويند:
ذوالفقار يكى از آن دو شمشير بود.
در جوامع الجامع فرموده: به قولى لات و عزّى و منات بتهایى بودند از سنگ، آنها را در كعبه گذاشته و عبادت میكردند.
(أَ فَرَأَيْتُمُ اللَّاتَ وَ الْعُزَّى) (وَ مَناةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرى) (أَ لَكُمُ الذَّكَرُ وَ لَهُ الْأُنْثى) (تِلْكَ إِذاً قِسْمَةٌ ضِيزى) «مرا خبر دهيد از لات و عزّى و منات كه سوّمين ديگر آنهاست (آيا اينها نفع و ضررى دارند كه میپرستيد؟!) آيا پسر خاصّ شماست و دختر خاص خدا است. اين قسمت ظالمانه است».
ممكن است لفظ
(الْأُخْرى) اشاره باشد به اين كه مقام منات پيش آنها از لات و عزّى كمتر بوده چنان كه در
تفسیر جلالین و
جوامع الجامع است.
به نظر میآيد كه آن سه بت را دختر خدا میدانستهاند و يا ملائكه را كه دختران خدا میدانستند، آن سه بت را تمثال ملائكه دانسته و عبادت میكردند.
لذا پشت سر آن آمده
(أَ لَكُمُ الذَّكَرُ وَ لَهُ الْأُنْثى) و شايد مطلب اين آيه غير از مطلب آيات ما قبل باشد. رجوع شود به «عزى» و «لات».
•
قرشی بنایی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «مناة»، ج۶، ص۲۹۹.