موسوعةالاستخبارات و الامن(خام)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
پس از بر پايى دولت جمهورى اسلامى ايران، زمينهاى دست داد، تا روابط سياسى، اجتماعى، ادارى، اقتصادى و… رخ دهد كه در مرحله عمل، نياز شديدى به شناخت ديدگاه دين اسلام داشت. راهبردهاى بسيارى از موضوعهاى ديگر، همچون نظام دهى لشكر و مسائل امنيتى اطلاعاتى كه مورد نياز حكومت اسلامى است، روشن نيست و اين هم، به خاطر شرايطى بود كه بر فضاى سياسى اجتماعى كشور پيش از انقلاب اسلامى حاكم بود كه محققان و پژوهشگران و فقيهان، نيازى حسّ نكرده بودند، تا رهنمودهاى اهل بيت را بنمايانند، بلكه به پارهاى از امور فردى و اجتماعى مىپرداختند كه پيوندى با مسائل حكومتى و سياسى نداشت.
اكنون، در مقام عمل، دولت اسلامى با دشواریهايى رو به روست كه ريشه در ناآگاهى از ديدگاههاى اسلامى در اين باب است.
البته كسانى كه مىپندارند اين دشواریها و گرفتاریها، به سبب نبود رهنمودهاى سياسى، اقتصادى و… در اسلام است، در كمند پندار گرفتار آمدهاند و به بى راهه مىروند؛ زيرا همان گونه كه بيان شد، علت نپرداختن به اين مسائل، مورد نياز نبودن آنها، پيش از انقلاب بوده است.
ما بر اين باوريم كه اسلام، به تمامى امور انسانى، از جمله: سياست، اجتماع، جنگ و دفاع و… پرداخته و براى همه آنها، رهنمود داده است. از باب نمونه اگر به سيره پيامبر(ص) و على(ع) و… در جنگ و دفاع و اداره جامعه، به دقت بنگريم، درخواهيم يافت كه به مسائل اطلاعاتى و امنيتى، تا چه پايه اهميت مىدادهاند. به اين چنين مقولههايى در حوزه اسلامى، پرداخته شده، از جمله در بين عالمان اهل سنت، ماوردى و ابويعلى، در نگاشتههاى خود: (احكام السلطانيه)، به روشن گرى احكام حكومتى اسلام، پرداختهاند، ولى آن گونه كه بايد، نتوانستهاند محتواى زلال و روشنِ اسلام را در اين عرصهها بنمايانند؛ چرا كه توجه بايسته به روايات باب نكردهاند و به ژرف كاوى نپرداختهاند و بيشتر، مسائلى را به ميان كشيدهاند كه توجيه عملكرد سردمداران ستم است و انگارى نادرست از اسلام فراديد مىنهد.
از اين روى، لازم است، به روشنگرى دقيق اين گونه مقوله پرداخته شود و از ديدگاه فقهى در مسائلى پژوهش و ژرف انديشى كرد كه امروزه، سخت بدانها نياز است و ماندگارى نظام، به آنها بستگى دارد.
مقولهاى كه اين اثر ارزشمند روى آن انگشت و به بوته بررسى نهاده و خوب هم از عهده آن بر آمده مسأله مهم اطلاعات و امنيت است. مسألهاى كه تاكنون، با همه اهميتى كه دارد، توجه شايسته نشده است. تا آن جا كه ما خبر داريم، به گونه فراگير و همه سويه، به جمعآورى و ساماندهى پيامها و سخنان آشكار و روشن دين در اين موضوع، پرداخته نشده، با اين كه در قرآن كريم و روايات، نكتههاى درخور استفادهاى براى اين مقوله وجود دارد.
براى دست يابى به اين مهم و ارائه ديدگاهها و راهبردهاى عملى، آشنايى محققان به چهارچوبهاى دينى آن، با بيان گسترده و فراگير (موسوعة الاستخبارات والأمن)، سامان يافته است.
طرح اين تحقيق، پس از انقلاب اسلامى ايران، به كوشش علامه سيد جعفر مرتضى ريخته شده و رواياتى را ايشان براى اين هدف گردآورده، ليكن كار بسيار، وى را از به انجام رساندن اين كار سترگ باز مى دارد از اين روى، ادامه كار را به على دعموش عاملى وا مىگذارد.
در اين دائرة المعارف، آيات، روايات و نكتههاى تاريخى كه مستقيم و يا غير مستقيم مىتواند در مباحث فقهى عمليات اطلاعاتى و امنيتى مورد استفاده قرار بگيرد، در سه مجلّد گردآورى شده است.
ويژگیهاى كتاب:
۱ . بناى نويسنده، بيشتر بر گردآورى آيات و روايات در باب اطلاعات و عمليات بوده؛ از اين روى، از سند روايات، جمع بين احاديث و… كه در آثار فقهى معمول است، سخنى به ميان نيامده و يا اگر آمده، به گونه گذراست.
۲. روايات، تنها از كتابهاى روايى شيعه نقل نشدهاند، بلكه از كتابها و منابع ديگر گروهها و فرقههاى اسلامى هم، روايت نقل شده است.
۳ . در نقل روايات، سند آنها هم به دقت آورده شده است.
۴ . كتاب، به بخشها و بابهاى گوناگون تقسيم شده، در هر باب، ابتدا آيات، سپس روايات، ياد شدهاند.
۵ . نويسنده، گاه زير عنوانِ (نظرة عامه) (نظريه كلى) شرحى درباره آيات و روايات آورده، ولى اين روش را در همه جا پى نگرفته و نظر نهايى خود را از آيات و روايات، ارائه نداده است.
۶ . در ترتيب روايات، آنها كه از جهت دلالت، بر عنوان باب، قوىتر بودهاند، پيش داشته است، خواه روايت از پيامبر(ص) باشد، يا از امامان(ع) و چه روايت از طريق شيعه باشد، يا اهل سنت.
۷ . روايات، با شماره مسلسل و شماره هر باب ياد شدهاند كه شمار آنها به ۱۰۸۵ روايت مىرسد.
۸ . پارهاى از آيات و روايات، تكرار شدهاند؛ چرا كه به معناها و جهتهاى گوناگون دلالت دارند. در موارد تكرارى، تنها يك بار، متن با سند و منابع آورده شده و در ديگر موارد، تنها بخش مورد نياز، ياد شده و در حاشيه به متن كامل، ارجاع داده شده است.
۹ . بيشتر، براى يك روايت، چندين منبع ياد شده، سند روايت، برابر با نخستين اثرى است كه در پاورقى آمده است.
۱۰ . در پايان هر جلد، نه فهرست زير آمده كه كمك شايانى براى بازيابى مطالب است:
آيات، رجال سند، اعلام، اماكن، شهرها و بقاع، قبيلهها و جماعتها، روزها، فرق و مذاهب و فهرست اجمالى و تفصيلى.
در جلد نخست، عنوانهاى كلى زير ديده مىشود:
۱. كارهاى حرام در ضمن امور اطلاعاتى و امنيتى.
۲. دليلهاى تشكيل دستگاههاى امنيتى.
۳. اطلاعات و امنيت در نيروهاى مسلح.
۴. اطلاعات از دشمن در زمان جنگ.
۵. زمينه هاى اطلاعات لشكرى.
۶. گونه اطلاعات لشكرى.
۷. سازمان دهى اطلاعات لشكرى.
۸. اطلاعات و امنيت خارجى.
۹. خبرگيرى از كشورهاى مخالف, از راههاى قانونى.
۱۰. ماهيت اطلاعات خوش آيند و مطلوب.
۱۱. عمليات ويژه.
درجلسه دوم، عنوانهاى كلى زير، به چشم مىخورد:
۱. اطلاعات داخلى.
۲. اطلاعات از دشمن داخلى.
۳. اطلاعات از امور مردم.
۴. دستگاههاى مراقبت ادارى, لشكرى و قضايى.
۵. اطلاعات، در اختيار ادارات، مسؤولان و كارگزاران.
۶. پژوهش در زمينه هايى كه ناگزير از پژوهش در آنها هستيم.
۷. چگونگى پژوهش.
۸. فشارهاى در بين تحقيق.
۹. امتحان در زمينه هاى گوناگون.
۱۰. راههاى پنهان شدن.
۱۱. مخفى كارى.
۱۲. راههاى مخفى سازى و دور كردن گمانها.
۱۳. رهنمودها و آموزشها.
در جلد سوم، اين عنوانها به بوته بررسى نهاده شدهاند:
۱. مراحل، وسائل و شيوههاى اطلاعاتى
۲. وسائل و منابع گردآورى اطلاعات.
۳. چگونگى جمع آورى اطلاعات.
۴. عوامل كمك كننده در زمينه آشنايى.
۵. راههاى انتقال اطلاعات.
۶. دستهبندى و تحليل اطلاعات.
۷. كار اطلاعاتى و تشكيلات ادارى آن.
۸. نمونههايى از برنامهريزى و سازمان دهى.
۹. شرايط و ويژگیهاى دست اندركاران اطلاعاتى.
۱۰. امنيت، امنيت عمومى، اجرائيات امنيتى.
۱۱. مقاومت جاسوسان.
۱۲. نگهدارى اسرار و اطلاعات.
۱۳. نمونهيى از مقاومت جاسوسى.
در پايان جلد سوم، فهرست ۳۶۸ كتاب، به عنوان منبع ياد شده است كه نشان از گستردگى كار نويسنده محترم دارد. براى آشنايى با شيوه كار نويسنده، فشردهاى از بخش نخست كه بحثى است مهم و درخور توجه مىآوريم:
هنگام برخورد با واژه (استخبارات) يا (عمليات اطلاعاتى) نخستين چيزى كه به ذهن مىرسد، كارهاى حرامى است كه در كنار آن شايد انجام گيرد، چون خبرگيرى، گمان بد، افشاى عيبها و…
در اين بخش و زير عنوان: (محرمات فى نطاق العمل الاستخبارى والأمنى) به يكايك اين كارهاى حرام، پرداخته شده است. در ابتدا آيات و رواياتى كه شايد گمان رود به حرام بودن كارهاى جنبى اطلاعات و عمليات دلالت مىكنند، آورده شده و در چند مورد، پس از نقل روايات، زير عنوان (نظريه كلى) آيات و روايات مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتهاند و در اين جاها، ثابت شده كه اين آيات و روايات، با عمليات اطلاعاتى در حكومت اسلامى، ناسازگارى ندارند.
۱. خبرگيرى از عيبها: يك آيه و ۳۲ روايت از منابع شيعه و سنّى در حرام بودن پژوهيدن و كاويدن در عيبهاى ديگران آورده شده و به گونه زير بررسى شدهاند:
از نظر اسلام، انسانها حرمت و احترام ويژهاى دارند و كسى با خبرگيرى و كاويدن و پژوهيدن در زندگى شخصى و عيبهاى آنان، حق شكستن حرمت آنان و دست اندازى به حريم آنان را ندارد، ولى دليلها، تمام گونههاى خبرگيرى و پژوهيدن را در بر نمىگيرند، بلكه اشاره به حرمت در موارد خاصى دارند.
قيدها در آيات و روايات
الف. اسلام. كاويدن در عيبها، مسلمانان را در بر مىگيرد، امّا كافران را در بر نمىگيرد:
(قذّموا المسلمين ولاتتبعوا عوراتهم) و (لاتتبعوا عثرات المسلمين) و (لاتغتابوا المسلمين ولاتتبعوا عوراتهم)
اين روايات، روايات مطلق را مقيّد مىسازند.
ب . ايمان به معناى اخصّ: پارهاى از اخبار، در بردارنده قيد (مؤمن) و (برادر مؤمن) هستند كه گروهى آن را به معناى مذهب خاص مىدانند. بنابراين، اين پيامها و سخنان روشن و آشكار، حرام خبرگيرى از تمام مسلمانان نمىشود.
(من تتّبع عثرة مؤمن تتبع اللّه عثرته) و (من احصى على اخيه المؤمن عيباً…) و (من يتبّع عثرات احد من المؤمنين…).
ج . قيدهاى صحيحه (ابنابى يعفور):
(والدلالة على ذلك كله ان يكون ساترا لجميع عيوبه حتى يحرم على المسلمين تفتيش ماوراء ذلك من عثراته و عيوبه.)
بر اين اساس، اگر عيب مسلمان شيعه، در پرده و پوشيده نباشد و عفاف را نگه ندارد، تفتيش از آن حرام نيست.
د . امور منفى: از پارهاى روايات استفاده مىشود كه پژوهيدن و كاويدن از نقاط ضعف ديگران حرام است، نه نقاط قوّت.
(الذين يلتمسون عورات المسلمين) و (انك ان اتبعت عورات الناس و عثرات الناس…) و (من احصى على اخيه المؤمن عيباً…)
هـ . عيبها و اسرار خاصّ: اخبار عيبها و اسرار شخصى را بازداشتهاند، كه ارتباطى با جامعه و نظام اسلامى ندارند.
و . هدفهاى نامشروع: روايات مىگويد، آن گاه پژوهيدن و كاويدن از اسرار شخصى حرام است كه شخص پژوهنده، در پى كارهاى حرام باشد و بخواهد حرمت كسى را بريزد و پرده درى كند و در فكر اذيت ديگران باشد.
اگر خبرگير و كاونده، در پى كار خردمندانه و شايسته، مانند حفظ جامعه و نظام باشد، اين روايات، كار او را در بر نمىگيرند و گاه واجب بودن پژوهش و كاوش را نيز مىرسانند.
(… ليعففه بها يوماً) و (من يتّبع عثرات احد من المؤمنين ليفضحه بذلك…) (ومن احصى على اخيه المؤمن عيباً ليشينه به ويهدم مروّته…).
۲ . بدگمانى به ديگران
پس از ياد كرد دو آيه و ۲۷ روايت درباره حرام بودن بدگمانى، موارد حرام بودن را چنين بر مىشمارد:
الف. بدگمانى به مؤمنان: اگر چه موضوع حرام بودن در پارهاى از اخبار، بدگمانى به مسلمانان است، ولى درپارهاى خبرها، بدگمانى به برادر مؤمن است:
(لاتظنّن بكلمة خرجت من اخيك سوءاً.)
ب . بدگمانى به كسى كه اهل خيانت نيست: ظاهر پارهاى از اخبار، نكوهش بدگمانى به كسى است كه اهل خيانت نيست.
(سوء الظن بمن لايخون…) و (سوء الظن بالمحسن…)
گاه منشأ بدگمانى، امر عقلايى است و روايات دلالت بر حرام بودنِ بدگمانى در اين موارد ندارند، مانند:
۱. خود را درمعرض بدگمانى قرار دادن:
(من عرض نفسه للتهمة فلا يلومنّ من اساء به الظن) و (اتقوا مواضع الريب.)
۲. همنشينى با اشرار و بدكاران:
(مجالسة الاشرار تورث سوء الظن بالاخيار.) و (من يصحب صاحب السوء لايسلم.)
۳. همنشينى با اهل بدعت:
(لاتصحبوا اهل البدع و لاتجالسوهم فتصيروا عند الناس كواحد منهم.)
۴. فساد زمان:
(اذا استولى الفساد على الزمان واهله فأحسن رجل الظنّ برجلٍ فقد غرّر.)
در ادامه، آيات و روايات مربوط به حرامهاى احتمالى كه در كار اطلاعاتى شايد پيش آيد، ياد شده و گاه تحليل شده است:
تهمت، افشاى عيبها، افشاى اسرار ديگران، غيبت، سخن چينى و آزار و اذيت ديگران.
فهرست منابع: