مَعْدِنَ الرَّحْمَةِ (زیارت جامعه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
وَ مَعْدِنَ الرَّحْمَةِ.
ترجمه:و معدن رحمت...
«معدن رحمت» یکی از اوصاف امامان معصوم علیهمالسلام در زیارت جامعه کبیره است. این تعبیر بیانگر آن است که امامان سرچشمه و محل تجلی رحمت الهی در میان بندگاناند. در این بخش از زیارت، امامان به عنوان جایگاه مهرورزی و لطف خداوند معرفی شدهاند. برای تبیین دقیقتر این وصف، مفسران و عالمان دینی به بررسی معنای واژهها، اقسام رحمت الهی، و ظهور این رحمت در وجود پیامبر اسلام و اهل بیت پرداختهاند.
مَعْدِن: اسم مكان، به معناى مقر، محلّ استقرار، محلّ رويش، كان. «المعدن: مكان كلّ شىءٍ يكون فيه أصله و مبدؤه» (
).
الرَّحْمَة: بخشندگى (در بارۀ خداوند) و مهربانى (در بارۀ انسان). «الرحمة: المغفرة» (
). «و فى بنى آدم عند العرب: رقّة القلب و عطفه»
تعبير
«معدن رحمت» بودن، ويژگى ديگرى است كه امامان عليهم السلام به آن، شناخته مىشوند. واژۀ
«رحمت»، در زبان فارسى، پُركاربرد است و مفهوم آن، تقريباً براى همه آشكار است. امّا تركيب
«معدن رحمت» براى امامان، مفهومى دقيق است كه در راستاى رحمت خداوندى معنا مىيابد. بنا بر اين، پيش از آن كه رحمت امامان را معنا نماييم، اقسام رحمت حق تعالى را از نظر مىگذرانيم:
جملۀ
«بسم اللّٰه الرّحمن الرّحيم» ، سرآغاز كتاب وحى است كه اقسام رحمت الهى را معرّفى مىكند: «رحمان» و «رحيم». عالمان و مفسّران، در تعريف و تبيين محدودۀ اين توصيف، سخنها گفتهاند كه در اين مختصر نمىگنجد و تنها به بررسى اجمالى آن در اين نوشتار مىپردازيم:
«رحمان»، صيغۀ مبالغهاى است كه گسترهاى فراگير دارد و تمامىِ آفريدگان را شامل مىشود و قرآن، از آن، به رحمت عام خداوند، تعبير مىكند. چنين رحمتى، همگان را در بر مىگيرد؛ يعنى همۀ عالميان در پرتو مهربانى و بخشندگى خداوند، به سر مىبرند و بقاى موجودات، به عنايت حق تعالى است. خداوند، رحمت خود را بدون هيچ قيد و استثنايى، فراگير مىداند و مىفرمايد:
«
«رَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ».
بخشايشم، همه چيز راى فرا گرفته است».
و از آن جا كه ارادۀ الهى، بِالفعل است و ميان ارادۀ او و تحقّق آن در خارج، فاصلهاى نيست، همۀ بندگان به خواست خداوند، در سايۀ رحمت او قرار دارند، و طمع، در چنين رحمتى است كه بندگان را به خواهش از او، ترغيب مىنمايد:
«اللّهُمَّ إنّى أسْئَلُكَ بِرَحْمَتِكَ الّتى وَسِعَت كُلَّ شَىءٍ.» بار خدايا! من به [
حقّ ] رحمتت كه همه چيز را در بر مىگيرد، از تو درخواست مىكنم.
عنايت الهى، كافر و گَبْر و تَرسا نمىشناسد و از كوچكترين ذرّات هستى نيز غافل نيست.
«رحيم» ، صفت مشبّههاى است كه بر ثبات و تداوم رحمت خداوند، دلالت مىكند و از آن به رحمت خاص، تعبير مىكنند، و آن، مهربانى و عنايت ويژهاى است كه گروهى از بندگان را در بر مىگيرد و همگان از وصول به آن محروماند. بنا بر روايتى، امام صادق عليه السلام در تفسير «بسم اللّٰه الرّحمن الرّحيم» مىفرمايد:
«الرَّحمٰنُ بِجَمِيعِ خَلقِهِ، وَ الرَّحيٖمُ بِالمُؤمِنِينَ خاصَّةً».
[
خداوند ] رحمتگر به تمامى آفريدگانش است و مهربان، تنها بر ايمان آورندگان.
رتبۀ رحيم، برتر از رحمان است و همۀ آفريدههاى الهى، از رحمانيّت حق، بهرهمند هستند؛ ولى دست يازيدن به رحمت ويژۀ حق، پيمودن مراتبى را مىخواهد كه او خواسته است، و اگر صفاتى مانند نيكوكارى، در وجود بندگان رُخ بنمايد، در پرتو عنايات ويژهاى خواهند بود كه ناستودنى است:
«
(إِنَّ رَحْمَتَ اَللّٰهِ قَرِيبٌ مِنَ اَلْمُحْسِنِينَ) .
بخشايش خداوند، به نيكوكارانْ نزديك است».
خداوند، در ديگر آيات قرآن، رحمت خاص را ويژۀ مؤمنان دانسته و فرموده است:
«
(وَ كٰانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيماً) .
و او نسبت به ايمان آورندگان، مهربان است».
«
(إِنَّهُ بِهِمْ رَؤُفٌ رَحِيمٌ)او نسبت به آنان، دلسوز و مهربان است».
بنا بر اين، مؤمنان نيكوكار، هماره از رحمت ويژۀ حق برخوردارند و در دنيا و آخرت، مهربانى و بخشندگى حق تعالى را مىيابند.
اوصاف حق، در وجود انسانهاى كامل، تجلّى پيدا كرده است و كاملترين انسانها، يعنى وجود مقدّس پيامبر صلى الله عليه و آله، نماد رحمانيت و رحيميّت حق در ميان بشر شده، تا آن جا كه «پيامبرِ رحمت»، ناميده شده است. قرآن، در توصيف پيامبر صلى الله عليه و آله مىفرمايد:
«
(وَ مٰا أَرْسَلْنٰاكَ إِلاّٰ رَحْمَةً لِلْعٰالَمِينَ).
و ما تو را نفرستاديم، مگر رحمتى براى جهانيان».
چنين توصيفى، پيامبر را به عنوان مظهر رحمانيّت خداوند، معرّفى مىكند كه تمامى آسمانيان و زمينيان، از رحمت او برخوردارند. فرشتگان مقرّب نيز با رحمت پيامبر صلى الله عليه و آله آرام مىگيرند. رسول خاتم، پس از نزول آيۀ «
(وَ مٰا أَرْسَلْنٰاكَ إِلاّٰ رَحْمَةً لِلْعٰالَمِينَ)»
، از جبرئيل عليه السلام پرسيد: «آيا اين رحمت عام، به تو هم رسيده است؟»
جبرئيل عليه السلام پاسخ داد: آرى. پيش از آن كه آيۀ «
(ذِي قُوَّةٍ عِنْدَ ذِي اَلْعَرْشِ مَكِينٍ)؛نيرومندى كه نزد خداوند عرش، گرامى و داراى مكانت و منزلت است»،
در بارۀ من نازل شود، از پايان كار بر خود هراسناك بودم و پس از آن، آرام گرفتم.
کتابه
چه سخن پندآموزى كه فرشتۀ مقرّب خدا هم نسبت به فرجام كار خود، بيمناك است! پس چگونه مىتوان خطاهاى خويش را ناديده انگاشت و رسيدن آسان به سراى ايمنى را دست يافتنى دانست. زنهار، كه حركتى بايد!
پيامبر صلى الله عليه و آله، مظهر رحيميت خداوند هم هست؛ چرا كه در معرّفى او فرموده است:
«
(لَقَدْ جٰاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مٰا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ).
هر آينه، براى شما پيامبرى از خودتان آمد كه به رنج افتادنتان، بر او گران است، به
[۱۵] شما دلبسته است و نسبت به مؤمنان، دلسوز و مهربان است».
رحمت خداوند، در وجود پيامبر صلى الله عليه و آله تجلّى كرده است و پيامآورِ مهربانى، دلسوزانه، مؤمنان را به سوى خوشبختى، رهنمون شد و نيك انجامىِ آنان را طلب كرد و اسلام را بر پايۀ مهرورزى بنا نهاد و فرمود:
«هَلِ الدّينُ إلّاالحُبُّ؟» آيا دين، چيزى جز مهرورزى است؟
امامان اهل بيت عليهم السلام نيز تمام اوصاف پيامبر صلى الله عليه و آله را به ارث بردهاند و وجودشان از مهرورزى و عشق به بندگان خدا، لبريز است. كدام نوايى، همچون مويۀ على عليه السلام در درازناى تاريخ، ماندگار شد، آن هنگام كه از تعرّض به دارايىهاى زن يهودى، ناله سر داد و فرمود
«:فَلَو أنَّ إمرَءً مُسلِماً ماتَ مِن بَعدِ هذا أسَفاً ما كانَ بِهِ مَلومَاً بَل كانَ عِندى بِهِ جَدِيرَاً. »اگر پس از اين حادثه، مسلمانى از اندوه بميرد، جاى ملامت نيست؛ بلكه در نزد من، شايسته است.
آيا اين، جز صفت رحمانيت اوست؟
هدف امامان عليهم السلام آن بوده است كه صفتهاى رحمان و رحيمى خداوند، در جامعه جريان يابد و عاطفه و محبّت، نماد فرهنگ جامعۀ اسلامى گردد و زايش چنين فرهنگى، در سخنان و نگاشتههاى اهل بيت عليهم السلام هويداست. امام على عليه السلام در نامهاى به مالك اشتر مىنويسد:
«وَ أشعِرْ قَلبَكَ الرَّحمَةَ لِلرَّعِيَّةِ وَ المَحَبَّةَ لَهُم... فَإنَّهُم صِنفانِ: إمّا أخٌ لَكَ فِى الدّينِ أو نَظِيرٌ لَكَ فِى الخَلقِ».
دل خود را آكَنْده از مهر و محبّت و لطف نسبت به مردم گردان... زيرا كه مردم، دو دستهاند: يا برادرِ دينى تواند و يا در آفرينش همانند تو هستند.
على عليه السلام، معدن رحمت حق، ملاك مهرورزى را تنها دين نمىداند. در نگاه مولا، هر آفريدهاى از آن جا كه آفريدۀ اوست، دوست داشتنى است و بايد دانست آنانى كه عاطفه و ترحّم در وجودشان ريشۀ استوارى ندارد، در سراى آخرت از محبّت حق محروماند، چنانچه از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله روايت شده كه فرمود:
«مَنْ لَمْ يَرحَم لٰايُرْحَم».
كسى كه رحم نكند، به او رحم نمىشود.
البته فرهنگ اسلامى، راه برخورد با سركشان را نيز مىآموزد و مىگويد كه در برابر آنان، بايد محكم و استوار بود. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله كه خود «
(أَشِدّٰاءُ عَلَى اَلْكُفّٰارِ)»
بود، گردنكشان را تنها بر جاى خودشان مىنشاندْ و هرگز در نبرد، فرمانى نظير آنچه كفّار در قطعه قطعه كردن بدن حمزه انجام دادند، صادر نفرمود. پيروان راستين پيامبر صلى الله عليه و آله نيز به همۀ آفريدههاى خدا، عشق مىورزند و مهر و محبّت در جودشان، متبلور است و آزارِ هيچ موجودى در نزدشان خوشايند نيست. در مكتبِ اهل بيت عليهم السلام، آزار حيوان نيز پسنديده نيست و هر كه حيوانى را بيازارد، دوزخى خواهد بود.
از امام صادق عليه السلام روايت شده كه فرمود:
«إنَّ إمرَأةً عُذِّبَت فى هِرَّةٍ رَبَطَتْها حَتّٰى ماتَتْ عَطَشاً».
زنى، به سبب آن كه گربهاى را بسته بود تا از تشنگى بميرد، به عذاب، گرفتار آمد.
آرى! زائر، در هر بار تشّرف به محضر امام معصوم، بايد مهربانتر از گذشته باز گردد؛ زيرا به قرارگاه رحمت حق، پناه آورده است و براى خود، توشهاى گرانبها گِرد آورده است.
محمدی ری شهری،محمد،تفسیر قرآن ناطق،صص۷۰-۷۶