مُرْتَفَق (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مُرْتَفَق:(وَ سآءَتْ مُرْتَفَقاً) «مُرْتَفَق» از مادّه «رفق و رفيق» است
يعنى محل اجتماع دوستان.
(وَ قُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ فَمَن شَاء فَلْيُؤْمِن وَ مَن شَاء فَلْيَكْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا وَ إِن يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاء كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرَابُ وَ سَاءتْ مُرْتَفَقًا) (بگو: «حق از سوى پروردگارتان براى شما آمده است! هركس مىخواهد
ایمان بياورد و اين حقيقت را پذيرا شود)، و هر كس مىخواهد
کافر گردد.» ما براى ستمكاران آتشى آماده كردهايم كه سرا پردهاش آنان را از هر سو احاطه كرده است. و اگر تقاضاى آب كنند، آبى براى آنان مىآورند كه همچون فلز گداخته صورتها را بريان مىكند. چه نوشيدنى بدى، و چه اجتماع ناپسندى!)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: در مجمع البيان گفته است: كلمه سرادق به معناى فسطاط و خيمهاى است كه نسبت به آنچه كه در آن است محيط باشد. بعضى ديگر گفتهاند: سرادق، آن پارچهاى است كه دور خيمه از طرف پائين مىكشند كه فاصله خيمه و زمين را بپوشاند. و درباره كلمه مهل گفته است: به معناى خلط و درد زيتون است. بعضى هم گفتهاند: به معناى مس مذاب است. و در معناى كلمه مرتفق گفته است، به معناى متكا است كه از ماده مرفق گرفته شده و در اصل معناى ارتفق اين بوده كه فلانى به مرفق خود تكيه زده و كلمه شيء به معناى پخته شدن است، مىگويند: شوى، يشوى شيئا .
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، بر گرفته از مقاله «مُرْتَفَق»، ص۵۱۷.