مُزْجات (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مُزْجات:(بِبِضاعَةٍ مُّزْجاةٍ) «مُزْجات» از مادّه «ازجاء» به معناى راندن و دفع كردن است
و از آنجا كه بهاى كم و بىارزش را شخص گيرنده از خود دور مىسازد به آن «مُزْجات» گفته شده است.
(فَلَمَّا دَخَلُواْ عَلَيْهِ قَالُواْ يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَ أَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُّزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَ تَصَدَّقْ عَلَيْنَآ إِنَّ اللّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ) (هنگامى كه آنها بر او (
یوسف) وارد شدند، گفتند: «اى عزيز مصر)! ما و خاندان ما را پريشانى و قحطى فراگرفته، و بهاى اندكى براى تهيه موادّ غذايى با خود آوردهايم؛ پيمانه را براى ما كامل كن؛ و بر ما تصدّق و بخشش نما، كه
خداوند بخشندگان را پاداش مىدهد.»)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: بضاعت مزجاة به معناى متاع اندك است، و در اين گفتار چند جمله حذف شده، و تقدير آن اين است كه فرزندان يعقوب به مصر وارد شده و وقتى بر يوسف رسيدند گفتند ...
به طورى كه از سياق استفاده مىشود در اين سفر دو تا خواهش از عزيز داشتهاند، كه بر حسب ظاهر هيچ وسيلهاى براى برآوردن آنها به نظرشان نمىرسيده: يكى اينكه: مىخواستهاند با پولى كه وافى و كافى نبوده طعامى به آنها بفروشد و با اينكه در نزد عزيز سابقه دروغ و دزدى بهم زده بودند و وجهه و حيثيتى بر ايشان نمانده بود هيچ اميد نداشتند كه عزيز باز هم مانند سفر اول ايشان را احترام نموده و حاجتشان را برآورد.
دوم اينكه: دست از برادرشان كه به جرم دزدى دستگير شده بردارد، و او را رها سازد، اين هم در نظرشان حاجتى برآورده نشدنى بود، زيرا در همان اول كه جام ملوكانه از خرجين برادرشان درآمد هر چه اصرار و التماس كردند به خرج نرفت، و حتى عزيز حاضر نشد يكى از ايشان را به جاى او بازداشت نمايد.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، بر گرفته از مقاله «مُزْجات»، ص۵۲۱.