مُقْرِنِیْن (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مُقْرِنِيْن:(مَا كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ) «مُقْرِنِيْن» از مادّه «
اقْران»، به معناى قدرت و توانايى داشتن بر چيزى است،
بعضى از ارباب لغت نيز گفتهاند: به معناى «ضبط كردن» و نگهدارى چيزى مىباشد، و در اصل به معناى قرين چيزى واقع شدن بوده، كه لازمه آن توانايى بر نگهدارى و ضبط آن است.
(لِتَسْتَوُوا عَلَى ظُهُورِهِ ثُمَّ تَذْكُرُوا نِعْمَةَ رَبِّكُمْ إِذَا اسْتَوَيْتُمْ عَلَيْهِ وَ تَقُولُوا سُبْحانَ الَّذِی سَخَّرَ لَنا هذا وَ ما کُنَّا لَهُ مُقْرِنِینَ) (تا بر پشت آنها بخوبى قرار گيريد؛ سپس هنگامى كه بر آنها قرار گرفتيد، نعمت
پروردگارتان را ياد كنيد و بگوييد: «پاک و منزّه است كسى كه اين را مسخّر ما ساخت، و گرنه ما توانايى تسخير آن را نداشتيم.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه مقرنين به معناى مطيقين است چون مصدر اقران به معناى اطاقه است. ظاهر ذكر نعمت در موقع به كار بستن و انتفاع از آن اين است كه شكر منعم را به جا آورد. و لازمه آن اين است كه ذكر نعمت غير از گفتن
(سُبْحانَ الَّذِي ...) بوده باشد، چون اين كلمه تسبيح و تنزيه خدا است از هر چيزى كه لايق ساحت كبريايى او نباشد، از قبيل شريک داشتن در ربوبيت و الوهيت. و معلوم است كه ذكر نعمت و شكر منعم- همان طور كه گفتيم- غير از تنزيه است.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، بر گرفته از مقاله «مُقْرِنِیْن»، ص۵۴۶.