میرزااحمد مجتهد تبریزی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مجتهد تبریزی، میرزا احمد
از علما و دانشمندان برجسته مجاهد ایران در قرن دوازدهم و سیزدهم هجری. پدرش لطفعلی خان از مأموران دولت زندیه بود. او نیز ظاهراً در نیمه دوم قرن دوازدهم هجری به دنیا آمد و همانند پدرش در جوانی به کار دیوانی (دولتی) اشتغال داشت، اما از آن کار استعفا کرد و به تحصیل علوم دینی پرداخت. مقدمات را در تبریز گذراند،سپس برای ادامه تحصیلات به عتبات عالیات رفت و از محضر آقا سیدعلی طباطبایی (صاحب ریاض) تلمذ نمود و از او اجازه گرفت و به تبریز بازگشت و به نوشته اعتمادالسلطنه: «مقام مهمی در میان مردم آذربایجان یافت و دستگاه های دولتی نیز او را احترام بسیار می کردند. چه در حقیقت مجتهد مطلق نافذ الکلمه و در ریاست علمیه، بلامعارض و مسلم بود… .و در مملکت آذربایجان حامی شریف و پشتیبان بزرگ ملت بود. ریاستی کبیر و شهرتی عالمگیر داشت».
نادر میرزا (نواده فتحعلی شاه) در تاریخ و جغرافیای دارالسطنه تبریز در شرح مقام علمی و مرتبه اجتماعی وی می نویسد: « بیشتر فتاوی و محاکمات شرعیه، بدین خاندان باشد. نخست مردمان با جلالت از این خانه، میرزا احمد مجتهد بود. مردی بزرگوار و در علم و فضل، مشهور و ممتاز… این عالم،شعر تازی گفتی و در علم لغت و معانی و بیان و دیگر علوم ادب استاد بود.. به روزگار او مدارس، آباد و طلاب علم، بسیار بودند. من نیز آنجا تلمیذی کرده بودم و به حلقه فرزندش … (میرزا احمد) به ریاست دین (رسید) و عمری دراز یافت و هرگز ندیدند که خاتم او بر حکمی به غلط باشد، زیرا که احتیاط بسیار داشت در احکام شرع٫ اکنون نیز به هر نوشته، خاتم و خط او باشد جای گفتار نیست».
در ۱۲۴۱ ق که سید محمد طباطبایی (معروف به مجاهد) برای اعلام جهاد و بسیج مردم ایران بر ضد روس ها به تهران آمد به علمای بزرگ ایران از جمله حاج ملااحمد تبریزی نامه نوشت وآنان را به صدور فتوای جهاد ترغیب کرد. به نوشته جهانگیر میرزا،در تارخی نو، علمای عراق (عجم) و آذربایجان،با سیدمحمد طباطبایی هم رأی و هم نظر شدند و به همراه علمای سراسر کشور در میان اردوگاه ها پراکنده شدند و افراد لشکر را موعظه کرده و به جنگ و جهاد تشویق نمودند.
پس از شکست سپاه ایران و ورود قوای روس به تبریز، وی به همراه خانواده اش،شهر را به قصد سراب ترک کرد، اما در روستای اسب فروشان، دزدان همه اموالش را به غارت بردند و او با سختی و تنگی تمام به قزوین رسید. فتحعلی شاه که از ماجرای غم انگیز وی اطلاع یافت،مبلغ دو هزار تومان و پوشاک و لوام منزل برایش ارسال داشت . پس از انعقااد معاهده صلح ترکمانچای میان ایران و روسیه،و خروج قوای روس، میرزا ملااحمد به شهر بازگشت و تا پایان عمر در آنجا به سر برد.
او از زمره علمایی بود که رأی به تکفیر شیخ احمد احسایی (رهبر شیخیه) داد، اما چون علمای شیخیه در تبریز دارای نفوذ بودند،از اینرو ـ به نوشته اعتمادالسلطنهـ «این داستان تکفیر برای (مردم) تبریز گران شد و بر سر آن، جمع کثیری مقتول و مجروح شدند».
میرزا احمد سر سلسله خاندان معروف «مجتهدی» تبریز است و از این خاندان علما و فضلای نامدار مجتهدین برخاسته اند. به نوشته اعتمادالسلطنه،«منصب امامت جمعه و جماعت آن سامان و حکومت شرعیه کلیه ایالت آذربایجان،با این دودمان قدس نشان است».
وی در ۲۷ رجب ۱۲۶۵ ق در تبریز درگذشت. کتابهای منهج الرشاد فی شرح الارشاد و مناسک حج از اوست.
منابع:اعیان الشیعه،۶۹:۳، تاریخ نو، ۱۴، ۱۸، ۱۹؛ تاریخ و جغرافیای دارالسلطنه تبریز، ۱۵۹، ۱۶۰، ۳۱۹، ۳۸۲، تراجم الرجال، ۲۳۴:۱، ۶۲۲؛ ریحانه الادب، ۵-۶: ۱۷۶-۱۷۷؛ علمای معاصرین،۳۴۵، المآثر و الآثار، ۲۳۴:۱، ۲: ۶۲۲-۶۲۳، مفاخر آذربایجان، ۲۹:۱، ۳۰، ۱۳۹-۱۴۳، مکارم الآثار،۵: ۱۷۹۰-۱۷۹۱٫