• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

نام‌های خدا در قرآن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



نام‌های خدا در قرآن بالغ بر ۱۴۴ اسم می‌شود.غیر از لفظ جلاله «اللّه» که بنا بر مشهور اسم خاص ذات حق تعالی است ۱۴۳ اسم دیگر وارد شده که هرکدام با معناى وصفى خود از یکی از کمالات خداوند حکایت مى‌کنند. از این اسامى ۱۰ مورد به‌صورت غیر صریح ذکر شده‌اند.



در قرآن غیر از لفظ جلاله «اللّه» که بنا بر مشهور اسم خاص ذات متعالى خداست، ۱۴۳
[۱] مفاهیم القرآن، ج‌۶‌، ص‌۱۰۵
اسم دیگر وارد شده که داراى معناى وصفى است و هر کدام به نوعى، از کمال خداوند حکایت مى‌کند. از این اسامى ۱۰ مورد به‌صورت غیر صریح ذکر شده است:
«حافظ» و «وارث» در آیات ۹ و ۲۳ حجر: «اِنّا لَهُ لَحـفِظون»، «ونَحنُ الورِثون»
«فعّال ما یرید» در ۱۰۷ هود: «فَعّالٌ لِما یُرید»
«کاتب» و «فاعل» در ۹۴ و ۱۰۴ انبیاء: «اِنّا لَهُ کـتِبون»، اِنّا کُنّا فـعِلین»
«ممیت» در ۸۰ مؤمنون: «هُوَ الَّذى یُحیى و یُمیت»
«کاشف‌الضرّ» و «شفیع» در ۱۷ و ۷۰ ‌انعام/۶: «لَیسَ لَها مِن دونِ اللّهِ ولِىٌّ ولا شَفیعٌ»، «فَلا کاشِفَ لَهُ اِلاّ هُوَ»
«قائم به قسط» در ۱۸ آل‌عمران/۳: «قائِما بِالقِسط»
«منتقم» در آیه ۱۶ دخان: «اِنّا مُنتَقِمون».
[۲] الرسائل التوحیدیه، ص‌۳۶‌ـ‌۳۷؛ بحارالانوار، ج‌۴، ص‌۱۸۶



اسامى دیگر که به صراحت در قرآن آمده بالغ بر ۱۳۳ اسم است که به ترتیب حروف الفبا و با تعداد تکرار هر یک عبارت است از:
۱. «اللّه» ۹۸۰‌ بار، «الاله» ۲۰‌ بار، «الاحد» یک‌بار، «الاوّل» یک‌بار، «الآخر» یک‌بار، «الاعلى» دو‌بار، «الاکرم» یک‌بار، «الاعلم» یک‌بار، «ارحم الراحمین» ۴‌بار، «احکم‌الحاکمین» دو‌بار، «احسن‌الخالقین» دو‌بار، «اسرع‌الحاسبین» یک‌بار، «اهل التقوى» یک‌بار، «اهل المغفرة» یک‌بار، «الاقرب» ۱۱‌ بار، «الابقى» ۷‌ بار.
۲. «البارى» سه‌بار، «الباطن» یک‌بار، «البدیع» دو‌بار، «البَرّ» یک‌بار، «البصیر» ۴۲‌بار.
۳. «التوّاب» ۱۱‌بار.
۴. «الجبّار» یک‌بار و «الجامع» دو‌بار.
۵. «الحکیم» ۹۰‌بار، «الحلیم» ۱۱‌بار، «الحىّ» ۵‌بار، «الحقّ» ۳۳۷‌بار، «الحمید» ۱۶‌بار، «الحسیب» سه‌بار، «الحفیظ» سه‌بار، «الحفىّ» یک‌بار.
۶. «الخبیر» ۴۲‌بار، «الخیر» ۱۷۶‌بار، «الخالق» ۹‌بار، «خلاّق» دو‌بار، «خیر الماکرین» دو‌بار، «خیرالرازقین» ۵‌بار، «خیرالفاضلین» یک‌بار، «خیرالحاکمین» سه‌بار، «خیرالفاتحین» یک‌بار، «خیرالغافرین» یک‌بار، «خیرالوارثین» یک‌بار، «خیرالراحمین» دو‌بار، «خیرالناصرین» یک‌بار، «خیرالمنزلین» یک‌بار.
۷. «ذوالعرش» سه‌بار، «ذوالطول» یک‌بار، «ذوالانتقام» ۴‌بار، «ذوالفضل العظیم» ۶‌بار، «ذوالرحمة» دو‌بار، «ذوالقوة المتین» یک‌بار، «ذوالجلال و الاکرام» یک‌بار، «ذوالمعارج» یک‌بار.
۸. «الرحمن» ۵۶‌بار، «الرحیم» ۲۲۸‌بار، «الرئوف» ۱۱‌بار، «الرّب» ۹۷‌بار، «ربّ العرش» ۶‌بار، «رفیع الدرجات» یک‌بار، «الرزّاق» یک‌بار، «الرقیب» سه‌بار.
۹. «السمیع» ۴۰۴‌بار، «السلام» یک‌بار، «سریع‌الحساب» ۸‌بار و «سریع العقاب» دو‌بار.
۱۰. «الشهید» ۲۰‌بار، «الشاکر» دو‌بار، «الشکور» ۴‌بار، «شدید العذاب» یک‌بار، «شدیدالعقاب» ۱۴‌بار و «شدید المحال» یک‌بار.
۱۱. «الصمد» یک‌بار.
۱۲. «الظاهر» یک‌بار.
۱۳. «العلیم» ۱۳۷‌بار، «العزیز» ۸۸‌بار، «العَفُوّ» ۵‌بار، «العلى» ۹‌بار، «العظیم» ۱۴‌بار، «علام‌الغیوب» ۴‌بار و «عالم الغیب و الشهادة» ۱۰‌بار.
۱۴. «الغنىّ» ۱۸‌بار، «الغفور» ۹۰‌بار، «الغالب» یک‌بار، «غافر الذنب» یک‌بار و «الغفّار» ۵‌بار.
۱۵. «فالق الاصباح» یک‌بار، «فالق الحبّ والنوى» یک‌بار، «الفاطر» ۶‌بار و «الفتّاح» یک‌بار.
۱۶. «القوىّ» ۷‌بار، «القدّوس» دو‌بار، «القیّوم» سه‌بار، «القاهر» دو‌بار، «القهّار» ۶‌بار، «القریب» سه‌بار، «القادر» ۱۲‌بار، «القدیر» ۴۵‌بار، «قابل‌التوب» یک‌بار، «القائم على کل شىء بما‌کسبت» و «القائم» یک‌بار.
۱۷. «الکبیر» ۸‌بار، «الکریم» ۴‌بار، «الکافى» یک‌بار.
۱۸. «اللطیف» ۷‌بار.
۱۹. «الملک» ۴‌بار، «المؤمن» یک‌بار، «المهیمن» یک‌بار، «المتکبّر» یک‌بار، «المصوّر» یک‌بار، «المجید» دو‌بار، «المجیب» یک‌بار، «المبین» یک‌بار، «المولى» ۹‌بار، «المحیط» ۵‌بار، «المقیت» یک‌بار، «المتعال» دو‌بار، «المحیى» دو‌بار، «المتین» یک‌بار، «المقتدر» ۴‌بار، «المستعان» دو‌بار، «المبدئ» ۱۰‌بار، «مالک‌الملک» یک‌بار و «المعید» ۱۰۳‌بار.
۲۰. «النصیر» ۱۱‌بار و «النور» یک‌بار.
۲۱. «الوهّاب» سه‌بار، «الواحد» ۲۱‌بار، «الولىّ» ۲۴‌بار، «الوالى» یک‌بار، «الواسع» ۸‌بار، «الوکیل» ۱۳‌بار و «الودود» دو‌بار.
۲۲. «الهادى» ۱۰‌بار.
افزون بر موارد پیشگفته، برخى آیات مانند ۱۸۰ اعراف؛ ۱۱۰ اسراء؛ ۸‌ طه و ۲۴ حشر به ‌صورت کلى تصریح مى‌کند که خداوند داراى اسماى‌ حسناست: «ولِلّهِ الاَسماءُالحُسنى»


صفت براى خداوند گرچه با همین لفظ و ماده به صراحت در قرآن به‌کار نرفته است لیکن در مواردى با جمله فعلیه، خداوند به صفاتى وصف شده و در مواردى دیگر خداوند را از اوصافى منزّه دانسته است که عامه انسانها براى خداوند قائل مى‌شوند: «سُبحـنَهُ وتَعــلى عَمّا‌یَصِفون» ولى با جمله استثنا: «اِلاّ عِبادَ اللّهِ المُخلَصین» (صافّات/۱۶۰) وجود صفاتى را که انسانهاى برگزیده براى او قائل‌اند تأیید‌کرده است.




• قرآن‌كریم‌
• سبحانی، جعفر؛ مفاهیم القرآن، قم، مؤسسة الامام الصادق، ۱۴۱۲ق، چاپ اول
• طباطبایی(علامه)، سیدمحمدحسین؛ الرسائل التوحیدیه، بیروت، مؤسسة النعمان، ۱۴۱۹ق
• مجلسى‌، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌۸۳م‌


سایت باشگاه‌اندیشه    



جعبه ابزار