نتبیرات
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سیره حضرت فاطمه(س) از یک سو به جهت انتساب ایشان به عنوان دختر خاتم پیامبران(ص)، همسر امامت و مادر ولایت و از سوی دیگر برجستگیهای شخصیتی که در وجود ایشان دیده میشود و ایشان را به عنوان یک الگو مطرح میسازد، حائز اهمیت است. بنا به فرموده حضرت ولیعصر(عج) که مادرشان، حضرت فاطمه(س) را به عنوان الگویی برای خود معرفی مینمایند؛
[۱] علاوه بر آنکه جنبههایی از شخصیت ایشان که به شؤون انسانیت بازمیگردد، الگویی برای تمامی انسانها اعم از زن و مرد است، به عنوان نمونهای کامل برای زنان نیز (در شناخت ابعاد مختلف وجودی شخصیت زن، پی بردن به ارزش استعدادهای موجود در زن بدون تحت تأثیر القائاتی که در تحقیر جنس زن وجود دارد و در نهایت ظهور استعدادها در ابعاد مختلف به دور از هر گونه افراط و تفریط و در نهایت رسیدن به کمال و قرب الهی) مطرح است. سیره حضرت در ابعاد مختلف فردی و اجتماعی هر چند به صورت اندک در تاریخ آمده است، اما توجه به هر کدام از وقایع نقل شده، از زاویههای مختلف اعتقادی، اخلاقی و عملی، ابعاد مختلفی از زندگی این شخصیت را برای ما آشکار میسازد که در این پژوهش به عنوان نمونه تنها به برخی از این شاخصههای سهگانه که در زندگانی ایشان نمود یافته است، اشاره میگردد.
ایمان و اخلاص
حضرت فاطمه(س) به عنوان برترین زنان جهان "سیدة نساء العالمین" از خلقت آدم تا پایان جهان
[۲] که بیانگر درجه ایمان ایشان است، مطرح هستند، تا جایی که در قرآن کریم به مقام عصمت ایشان که بدان دست یافتهاند، اشاره شده است.(احزاب: ۳۳) آمدن روزانه پیامبر(ص) در طلوع فجر به درب خانه ایشان، سلام به اهل خانه با عنوان "اهلالبیت" و خواندن آیه "انما یریدالله لیذهب عنکم "
[۳] از ویژگیهای حضرت فاطمه(س) و خانواده ایشان است.
[۴] اخلاص در اعمال که به نیت افراد برمیگردد نیز از موارد بسیار مهمی است که خداوند در سوره انسان، خود نسبت بدان اذعان داشته است. (انسان:۹) در مقابل از جمله مقاماتی که خداوند به ایشان بخشیده است شفاعت از دوستداران و پیروان خویش در روز قیامت است.
[۵] ضمن اینکه ایشان شیعیان خود را چنین توصیف مینمایند: «اگر به آنچه به شما امر میکنیم عمل میکنی و از آنچه شما را برحذر میداریم دوری میکنی از شیعیان ما میباشی، والا هرگز»
[۶] سادهزیستی و زهد
اکتفا به ضروریات زندگی و سادهزیستی، ویژگی برجسته فردی است که در مدینه به عنوان فرزند رهبر جامعه نبوی محسوب میشد. توجه خاص مسلمانان اعم از فقیر و متمکن به زندگی رهبر جامعه و اعضای خانواده وی مسألهای است که ضرورت این امر را دوچندان میساخت. حضرت فاطمه(س) چه در دوران تنگدستی و چه در زمان گشایش مادی مسلمانان، اصل سادهزیستی را همواره با توجه به شرایط زمانه اجرا مینمودند. تهیه ضروریات زندگی به عنوان جهیزیه که با فروش زره حضرت علی(ع) تهیه گردید، وسائل ساده زندگی
[۷] و عدم استفاده از برخی امکانات همچون عدم استفاده از پردهای که برای منزل تهیه شده بود به توصیه پیامبر(ص) که در آن برهه زمانی جزء تزئینات به شمار میرفت، نمونههایی از آن است.
[۸] زاویه دیگر سادهزیستی حضرت فاطمه(س) که حقیقت امر را بیشتر آشکار میسازد عدم وابستگی به امور مادی در زندگی که همان زهد است، میباشد که جلوهای از آن را در بخشیدن نوترین لباس خویش در شب عروسی خود به یک نیازمند است.
[۹] ایثار
گذشت از حق خویش در جهت نفع رساندن به دیگران و ایثار مورد دیگری است که در زندگی حضرت فاطمه(س) نمونههای فراوان دارد. نمونه بارز آن ادای نذر سه روز روزه حضرت فاطمه(س) برای سلامتی بیماری حسنین(ع) است که ایشان، حضرت علی(ع)، حسنین(ع) و فضه خادمه، در هر سه روز غذای خویش را به یتیم، اسیر و مسکین داده و خود با آب افطار نمودند که نتیجه آن نزول سوره انسان (انسان:۷۶) در تمجید از اقدام خالصانه این خانواده بود.
[۱۰] این گونه ایثارها در امور معنوی نیز دیده میشود که نمونه معروف آن فرمایش "اول همسایه، سپس خانهی"حضرت فاطمه(س) به امام حسن(ع) در استدلال بر اینکه چرا در دعا دیگران را نسبت به اهل خانه ترجیح میدهد، است.
[۱۱] دختر، مادر، همسری نمونه
حضرت فاطمه(س) در زندگی پیامبر(ص) دارای جایگاه خاصی بودند و از محبوتترین افراد نزد ایشان به شمار میآمدند
[۱۲] و همین بس که پیامبر(ص) ایشان را "ام أبیها" خواندند.
[۱۳] و در مواردی نیز از عبارت "فداها ابوها" استفاده مینمودند.
[۱۴] همچنین پیامبر(ص) ایشان را بسیار میبوسید و میفرمودند که از ایشان بوی بهشت استشمام میشود
[۱۵] و نیز به احترام ایشان از جای برمیخاستند.
[۱۶] از معروفترین احادیث پیامبر(ص) نسبت به حضرت فاطمه(س) جمله "فاطمه پاره تن من است، هر کس او را بیازارد مرا آزار داده، و هر که مرا آزار دهد خدا را آزار داده است؛ و هر کس او را خوشحال کند مرا خشنود ساخته، و هر کس مرا خشنود سازد خدا را خشنود ساخته است"
[۱۷] میباشد. گرامی داشتن حضرت فاطمه(س) توسط پیامبر(ص) نقش مهمی در زدودن فرهنگ جاهلی آن زمان که داشتن دختر را مایه ننگ میدانستند و «چون یکی از آنها را به فرزند دختری مژده آید از شدت غم و حسرت رخسارش سیاه شده و سخت دلتنگ میشود و از این عار روی از قوم خود پنهان میدارد و به فکر افتد که آیا آن دختر را با ذلت و خواری نگهدارد یا زنده به خاک گور کند» بود.
[۱۸] فرزندان حضرت فاطمه(س) هر چند مادر خویش را در کودکی از دست دادند، اما در همین زمان اندک نیز ایشان اهتمام ویژهای به تربیت فرزندان خویش داشتند. در تاریخ آمده است زمانی که حسنین(ع) به بازی با یکدیگر مشغول بودند ایشان و پیامبر(ص) آنان را در هرچه بهتر انجام دادن بازی که نقش عمدهای در تربیت دارد، تشویق مینمودند.
[۱۹] شیوه همسرداری ایشان علاوه بر نمود آن در مظاهر زندگی از سخنان پایانی این دو شخصیت بزرگوار در لحظات پایانی زندگانی حضرت فاطمه(س) که حضرت علی(ع) خطاب به حضرت فاطمه(س) رضایت خویش از ایشان و اینکه هیچ گاه در زندگی رفتاری از ایشان ندیدهاند که خاطر ایشان به عنوان همسر را آزرده باشد، دیده میشود.
[۲۰] در حدیثی از ایشان آمده است: «بهترین شما کسانی هستند که در برخورد با مردم نرمتر و مهربانترند و با همسرانشان مهربان و بخشندهاند.»
[۲۱] عدالت
حضرت فاطمه(س) هرچند نزد خداوند در بالاترین درجات ایمان قرار داشته و فرزند بزرگترین شخصیت روزگار خویش بودند؛ اما به لحاظ مادی خود را همچون سایر مردم میدانستند. به عنوان نمونه زمانی که انجام امور خانه و فرزندداری بر ایشان طاقتفرسا شده بود و از پیامبر اسلام(ص) تقاضای خدمتکار نمودند، پیامبر(ص) به جهت تنگدستی اغلب مسلمانان، تسبیحات اربعه را جهت تسهیل در امور به ایشان آموخت که بسیار برای ایشان کارگشا بود.
[۲۲] در روزگار گشایش مادی مسلمانان نیز که فضه به عنوان خدمتکار نزد ایشان بود، با توافق یکدیگر به تقسیم کار پرداخته بودند. هر دو به صورت یک روز در میان روزی را به امور منزل و روزی را به عبادت میگذراندند و بدین ترتیب هیچ تفاوتی بین خود و خدمتکار خویش قائل نبودند.
[۲۳] همچنین بنا به پیشنهاد پیامبر(ص) امور داخل منزل به عهده حضرت فاطمه(س) و انجام امور خارج منزل به عهده حضرت علی(ع) گذارده شده بود.
[۲۴] حجاب و عفاف و حضور اجتماعی، سیاسی
حضرت فاطمه زهرا(س) به پوشش خویش و در معرض افراد نامحرم قرار نگرفتن بسیار اهمیت میدادند و در واپسین روزهای حیات خویش نیز از اینکه پس از وفات حجم بدن ایشان را نامحرم نبیند نگران بودند.
[۲۵] در عین حال بدون هر گونه افراط و تفریط در مواقع ضروری در امور اجتماعی به تناسب جایگاه اجتماعی خویش به عنوان یک زن مشارکت داشتند. در زمان حیات پیامبر(ص) پس از غزوات همچون مکه یار و غمخوار پدر و همسر بوده، نقش امدادگر را در درمان جراحات آنان ایفا مینمودند.
[۲۶] ارتباط صمیمانه با خویشاوندان و همدردی با آنان همچون درست کردن غذا به مدت سه روز برای خانواده حمزه عموی پیامبر(ص) پس از شهادت وی به توصیه پیامبر(ص)،
[۲۷] تهیه نان برای پیامبر(ص) به هنگام حفر خندق در نقش پشتیبانی،
[۲۸] حضور هفتگی بر مزار شهدا از جمله حمزه در زمان حیات پیامبر(ص) و پس از رحلت ایشان، حضوری از نوع دیگر در اجتماع توسط ایشان است.
[۲۹] نقش ایشان در ماجرای مباهله مسیحیان نجران به همراه پیامبر(ص)، حضرت علی(ع) و حسنین(ع) که در قرآن نیز بدان اشاره شده است
[۳۰] حضور مهم سیاسی ایشان در زمان پیامبر(ص) است.
[۳۱] اقدامات اجتماعی، سیاسی حضرت فاطمه(س) پس از رحلت پیامبر(ص) در حمایت از جریان حامی امامت نیز نمونههایی دیگر از این حضور است.
جایگاه علمی و آثار
حضرت فاطمه(س) به شهادت معصومین(ع) دارای علم ما کان و ما یکون تا روز قیامت بوده
[۳۲] و در مسائل علمی پاسخگوی مردم و محل رجوع بانوان بود. نمونه بارزی از تربیتیافتگان مکتب علمی حضرت فاطمه(س) فضه خادمه است که بیست سال پایان عمر خویش را قادر بود تنها با استفاده از آیات قرآنی به سؤالات پاسخ گوید.
[۳۳] آثاری که از حضرت به یادگار مانده است را در قالب دو دسته میتوان بررسی نمود. بخش اول؛ شامل سخنان، خطبهها و ادعیههایی است که به مناسبتها و زمینههای مختلف ایراد فرموده و با استفاده از منابع میتوان بدان دست یافت.
[۳۴] همچنین افراد زیادی همچون امام علی(ع)، حسنین(ع)، ام کلثوم، زینت کبری، ابن عباس، ابن مسعود، أسماء بنت عمیس، عایشه، امسلمه، سلمی، امرافع، أنس و... از ایشان روایت نمودهاند.
[۳۵] بخش دوم آثاری چون مصحف فاطمه(س) منسوب به حضرت است که پس از ایشان در دست ائمه(ع) قرار داشت و هماکنون نیز بنابر روایات نزد حضرت ولیعصر(عج) میباشد. پس از رحلت پیامبر(ص) جهت کاستن از اندوه حضرت زهرا(س)، مطالب این صحیفه توسط یکی از فرشتگان الهی بر حضرت فاطمه(س) ایراد شده و حضرت علی(ع) نیز آن را املاء مینمودند. نفی درج آیات قرآنی و احکام شرعی در مصحف فاطمه(س) و وجود مطالبی پیرامون مقام و منزلت پیامبر(ص)، آینده فرزندان حضرت زهرا(س)، پیشگویی رخدادها، نامهای انبیا و اوصیا، پادشاهان و پدرانشان، وصایای حضرت فاطمه(س) عناوین کلی محتوای مصحف است که در روایات بدان اشاره شده است. بنابراین گمان برخی که شیعه اثنیعشری را متهم به داشتن قرآنی دیگر به نام مصحف فاطمه کردهاند، رد مینماید. سند و روایات مصحف فاطمه(س) نیز معتبر بوده، صحت انتساب را تأیید میکند.
[۳۶] حکمت دستورات الهی از دیدگاه حضرت فاطمه(س)
«پس خداوند ایمان را برای طهارت شما از شرک قرار داد و نماز را دوری از کبر و زکات را صفای روح و زیادی در روزی و روزه را تحکیم اخلاص و حج را بلندی و رفعت دین و احیای سنتها و اعلان شریعت و عدالت را نظام قلبها و قبولی دین و اطاعت ما اهل بیت را موجب نظام داشتن ملت و امامت ما را امان از تفرقه و جدایی و جهاد را عزت اسلام و صبر را کمکی بر استحقاق اجر و امر به معروف را باعث مصلحت عمومی و نهی از منکر را برای تنزیه دین و نیکی به والدین را حفظ از نارضایتی و صله ارحام را مایه طولانی شدن عمر و کثرت افراد یکدل و قصاص را حفظ خونها و وفای به نذر را روزنهای برای بخشش گناهان و کامل نمودن کیل و وزن را برای حفظ اموال از نقص و ضرر و نهی از نوشیدن شراب را دوری از پلیدی و پرهیز از نسبت ناروا به بانوان عفیفه را مانع از لعنت و دوری از دزدی را سبب جلوگیری از اعمال زشت و نخوردن مال یتیم و برنداشتن آن را پناهی از ظلم و نهی از زنا را حفظ از غضب الهی و عدالت در احکام را مایه دلگرمی مردم و ظلم ننمودن در حکم را برای ترس از حق قرار داده و برای اخلاص در ربوبیت خود، شرک را حرام نموده است.
پس تقوای الهی را در بالاترین درجه پیشه خود نمایید و در حالی از این دنیا بروید که مسلمان باشید و از فرامین خدا روی برنگردانید و آنچه امر فرموده اطاعت کنید و از آنچه نهی فرموده خودداری کنید و پیرو علم باشید و بدان تمسک کنید که فقط بندگان آگاه از خدا میترسند.
پس حمد و ثنای خدایی را به جا آورید که با عظمت و نورش تمام اهل آسمان و زمین در جستجوی وسیلهای به سوی اویند و ما آن وسیله الهی در خلقش هستیم و ما آل رسول خداییم و ما مقربان درگاه خدا و جایگاه قدس او و حجت غیب الهی و وارث انبیای اوییم.»
[۳۷] [۳۸] مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۳، ص۱۷۸، تحقیق یحیی عابدی زنجانی، سید کاظم موسوی میاموی، بیروت، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
[۳۹] شیخ صدوق، محمد بن علی، عللالشرائع، ج۱، ص۱۸۳، تحقیق سید محمدصادق بحرالعلوم، النجف الأشرف، منشورات المکتبة الحیدریة، ۱۳۸۶ق/ ۱۹۶۶م؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۴، ص۱۸۹۵، تحقیق علی بن محمد البجاوی، بیروت، دارالجیل، ۱۴۱۲.
[۴۰] كوفي، فرات بن إبراهيم، تفسير فرات الكوفي، ص۳۳۸، طهران، مؤسسة الطبع والنشر التابعة لوزارة الثقافة والإرشاد الإسلامي، ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م؛ اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الائمة، قم، نشر أدب الحوزه، ۱۳۶۹ش.
[۴۱] كوفي، فرات بن إبراهيم، تفسير فرات الكوفي، ص۱۲۳-۱۲۶، طهران، مؤسسة الطبع والنشر التابعة لوزارة الثقافة والإرشاد الإسلامي، ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۴، ص۱۵۴۲، تحقیق علی بن محمد البجاوی، بیروت، دارالجیل، ۱۴۱۲؛ ابن حجر، عسقلانی، الإصابه فی معرفة الصحابة، ج۸، ص۲۶۵، تحقیق عادل احمد عبدالموجود، شیخ علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
[۴۲] مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۴۳، ص۲۱۹، تحقیق یحیی عابدی زنجانی، سید کاظم موسوی میاموی، بیروت، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
[۴۳] مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۶۸، ص۱۵۵، تحقیق یحیی عابدی زنجانی، سید کاظم موسوی میاموی، بیروت، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
[۴۴] ابن سعد، محمد، الطبقاتالکبری، ج۸، ص۲۲، بیروت، دارصادر، بیتا.
[۴۵] مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۳، ص۱۷۸، تحقیق یحیی عابدی زنجانی، سید کاظم موسوی میاموی، بیروت، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م، ج ۴۳، ص ۸۳ و ابن سعد، محمد، الطبقاتالکبری، ج۸، ص۱۳، بیروت، دارصادر، بیتا.
[۴۶] سید مرعشی، نورالله حسینی، شرح احقاقالحق، ج۳۳، ص۳۴۶، بإهتمام سید محمد مرعشی، قم، منشورات مکتبة آیة الله العظمی المرعشی النجفی، بیتا.
[۴۷] ابن اثیر، علی بن محمد، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۶، ص۲۳۷، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۹ق/ ۱۹۸۹م.
[۴۸] شیخ صدوق، محمد بن علی، عللالشرائع، ج۱، ص۱۸۲، تحقیق سید محمدصادق بحرالعلوم، النجف الأشرف، منشورات المکتبة الحیدریة، ۱۳۸۶ق/ ۱۹۶۶م؛ طبری، محمد بن جریر، دلائلالإمامة، ص۱۵۲، قم، مرکز الطباعة و النشر فی مؤسسة البعثة، ۱۴۱۳.
[۴۹] سید مرعشی، نورالله حسینی، شرح احقاقالحق، ج۳۳، ص۳۴۶، بإهتمام سید محمد مرعشی، قم، منشورات مکتبة آیة الله العظمی المرعشی النجفی، بیتا، ص ۲۸۴.
[۵۰] ابن اثیر، علی بن محمد، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۶، ص۲۳۷، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۹ق/ ۱۹۸۹م، ص ۲۲۰ و اصفهانی، أبوالفرج؛ مقاتلالطالبیین، تحقیق سید احمد صقر، بیروت، دارالمرفة، بیتا، ص ۵۷.
[۵۱] الشیخ صدوق؛ الأمالی، قم، مؤسسة البعثة، ۱۴۱۷، ص ۱۴۱.
[۵۲] شیخ صدوق، محمد بن علی، عللالشرائع، ج۱، ص۱۸۳، تحقیق سید محمدصادق بحرالعلوم، النجف الأشرف، منشورات المکتبة الحیدریة، ۱۳۸۶ق/ ۱۹۶۶م، ج ۱، ص ۱۸۳ و طبری، محمد بن جریر؛ پیشین، ص ۵۲ و فرات بن ابراهیم الکوفی؛ پیشین، ص ۱۱۹.
[۵۳] سید مرعشی، نورالله حسینی، شرح احقاقالحق، ج۳۳، ص۳۴۶، بإهتمام سید محمد مرعشی، قم، منشورات مکتبة آیة الله العظمی المرعشی النجفی، بیتا، ص ۲۵۸.
[۵۴] مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۳، ص۱۷۸، تحقیق یحیی عابدی زنجانی، سید کاظم موسوی میاموی، بیروت، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م، ج ۴۳، ص ۴۲ و الطبری، محمد بن جریر؛ پیشین، ص ۱۴۶.
[۵۵] نحل (۱۶)، آیات ۵۸ و ۵۹.
[۵۶] مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۳، ص۱۷۸، تحقیق یحیی عابدی زنجانی، سید کاظم موسوی میاموی، بیروت، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م، ج ۴۳، ص ۲۸۶.
[۵۷] افتال النیسابوری؛ روضة الواعظین، تحقیق السید محمدمهدی السید حسن الخرسان، قم، منشورات الشریف الرضی، بیتا، ص ۱۵۱.
[۵۸] الطبری، محمد بن جریر؛ پیشین، ص ۷.
[۵۹] شیخ صدوق، محمد بن علی، عللالشرائع، ج۱، ص۱۸۳، تحقیق سید محمدصادق بحرالعلوم، النجف الأشرف، منشورات المکتبة الحیدریة، ۱۳۸۶ق/ ۱۹۶۶م، ج ۱، ص ۳۶۶.
[۶۰] مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۳، ص۱۷۸، تحقیق یحیی عابدی زنجانی، سید کاظم موسوی میاموی، بیروت، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م، ص ۲۸.
[۶۱] السرخسی، شمس الدین؛ المبسوط، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م، ج ۱۶، ص ۵۵ و الکاشانی، ابوبکر؛ بدائع الصنائع، پاکستان، المکتبة الحبیبیة، ۱۴۰۹ق/ ۱۹۸۹م، ج ۴، ص ۲۴، ۱۹۲.
[۶۲] الطبری، احمد بن عبدالله؛ ذخائر العقبی، قاهره، مکتبة القدسی، ۱۳۵۶ق، ص ۵۳.
[۶۳] بلاذری، احمدبن یحیی؛ أنساب الأشراف، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص ۳۲۴ و ابن سعد، محمد، الطبقاتالکبری، ج۸، ص۲۲، بیروت، دارصادر، بیتا، ج ۲، ص ۴۸.
[۶۴] الشیخ الکلینی؛ اصول الکافی، تصحیح و تعلیق علی اکبر غفاری، طهران، دارالکتب الإسلامیة، ۱۳۶۳ش، الطبعة الخامسه، ج ۱ ص ۲۴۱.
[۶۵] الشیخ صدوق؛ عیون أخبار الرضا، پیشین، ج ۱، ص ۱۷۷ و ابن سعد، محمد، الطبقاتالکبری، ج۸، ص۲۲، بیروت، دارصادر، بیتا، ج ۸، ص ۱۹.
[۶۶] الشیخ کلینی؛ پیشین و ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۴، ص۱۸۹۵، تحقیق علی بن محمد البجاوی، بیروت، دارالجیل، ۱۴۱۲، ج ۳، ص ۱۰۳۴.
[۶۷] الشیخ صدوق؛ عیون أخبار الرضا، پیشین، ص ۸۱.
[۶۸] آل عمران (۳)، آیه/۶۱.
[۶۹] سید مرعشی، نورالله حسینی، شرح احقاقالحق، ج۳۳، ص۳۴۶، بإهتمام سید محمد مرعشی، قم، منشورات مکتبة آیة الله العظمی المرعشی النجفی، بیتا، ج ۲۵ ص ۵۸۴.
[۷۰] ابن اثیر، علی بن محمد، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۶، ص۲۳۷، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۹ق/ ۱۹۸۹م، ج ۷، ص ۲۳۶.
[۷۱] الأنصاری الزنجانی الخوئینی، اسماعیل؛ الموسوعة الکبری عن فاطمةالزهرا(ع)، قم، دلیل ما، ۱۴۲۸ق/ ۱۳۸۶ش، ج۲۲، ص ۲۶۶ـ۳۴۱.
[۷۲] ابن حجر، عسقلانی، الإصابه فی معرفة الصحابة، ج۸، ص۲۶۵، تحقیق عادل احمد عبدالموجود، شیخ علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق، ج ۸، ص ۲۶۲ و الأنصاری الزنجانی الخوئینی، اسماعیل؛ پیشین، ص ۵۲۶ـ۶۱۲.
[۷۳] مرتضی عاملی، سید جعفر؛ رنجهای زهرا، ترجمه محمد سپهری، قم، نشر ایام، ۱۳۷۸، ص ۹۷- ۱۰۹ و دشتی، محمد؛ فرهنگ سخنان حضرت فاطمه(س)، قم، مؤسسه تحقیقاتی امیرالمؤمنین(ع)، ۱۳۸۱.
[۷۴] محمدباقر انصاری و سید حسین رجایی، صدای فاطمی فدک، قم، دلیل ما، ۱۳۸۹، چاپ یازدهم، ص ۲۷ (فرازی از خطبه حضرت زهرا(س) در مسجد).
تا شماره ۱۱ کار شده. ۱:۳۸ دقیقه.