نزو (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نَزْو (به فتح نون و سکون زاء) از
واژگان نهج البلاغه به معنای جهيدن است.
این کلمه دو بار در
نهج البلاغه آمده است.
نَزْو:
(مثل عقل) به معنای جهيدن است.
«نَزا نَزْواً: وثب»
به برخی از مواردی که در نهج البلاغه بهکار رفته است، اشاره میشود:
امام علی (صلواتاللهعلیه) به
شریح بن هانی يكى از فرماندهانش كه در مقدمه لشكريان
صفین بود مىنويسد:
«اتَّقِ اللهَ فِي كُلِّ صَباح وَ مَساء ...
فَكُنْ لِنَفْسِكَ مانِعاً رادِعاً، وَ لِنَزْوَتِكَ عِنْدَ الْحَفِيظَةِ واقِماً قامِعاً» «هر صبح و شام از
خدا بترس، به نفس خود از گناهان رادع و مانع باش و در وقت غضب، جهيدن و سركشى خودت را مقهور كن و برگردان.»
(شرحهای نامه:
)
حضرت علی (علیهالسلام) درباره
ملخ فرموده:
«وَ لاَ يَسْتَطيعُونَ ذَبَّها .... حَتَّى تَرِدَ الْحَرْثَ فِي نَزَواتِها وَ تَقْضي مِنْهُ شَهَواتِها» «اهل زراعت از برگرداندن آن عاجزند، تا آنكه در حمله و جهيدن خود وارد كشت شود و حاجت خود را از آن برآورد.»
(شرحهای خطبه:
)
این کلمه دو بار در نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه،برگرفته از مقاله «نزو»، ج۲، ص۱۰۲۸.