نسبت ناقص خام
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نسبت ناقص به نسبت غير تامّ برگرفته از رابطه اندماجى بين دو مفهوم اطلاق میشود و این بحث در علم اصول فقه کاربرددارد.
نسبت ناقص، مقابل نسبت تام بوده و عبارت است از نسبتى كه معناى تام را نمىرساند و سكوت گوينده بر آن صحيح نيست.
بنا بر ديدگاه مشهور علماى اصول فقه، موضوع له حروف و هيئت جمله ناقص، نسبت ناقص است.
نقصان و تماميت، از شئون نسبت در ذهن است نه در خارج؛ براى مثال، رابطه «عالم» و «مفيد» اگر به صورت مبتدا و خبر باشد، نسبت آن دو تام است و اگر به صورت صفت و موصوف باشد؛ نسبت ميان آن دو ناقص است؛ به اين بيان كه در نسبت تام، دو طرف نسبت در ذهن با يك ديگر مغايرت دارند و بين دو مفهوم مغاير، ارتباط ايجاد مىشود، اما در نسبت ناقص، دو طرف نسبت در يك ديگر اندماج شده و مفهوم واحدى تشكيل مىدهند، مانند: «العالم المفيد» كه در ذهن، دو مفهوم «العالم» و «المفيد» در حكم مفهوم واحد مىباشد. و از آن جا كه يك چيز با خودش ارتباط معنايى ندارد، عقل اين مفهوم مركب را به دو مفهوم تحليل مىكند كه در حقيقت دو طرف يك نسبت است، هر چند در ذهن در حكم يك مفهوم است. بنابراين، نسبت تامه هم در خارج و هم در ذهن حقيقتاً نسبت است، اما در نسبت ناقص، نسبت واقعى در ذهن وجود ندارد بلكه نسبت تحليلى بوده و نسبت تحليلى، يا اندماجى، ملاك ناقص بودن نسبت است.
مرحوم «محقق خويى» معتقد است هيئت جمله ناقص مثل «ضرب زيد» براى تحصيص وضع شده و دايره صدق اسم مضاف را تنگتر مىكند، مانند مفهوم «آب» كه هر آبى را شامل مىشود: آب دريا، آب نهر، آب كوزه و ساير آبها، اما وقتى گفته شود «آب كوزه» مفهومش خصوص آب در كوزه است. مشهور اصوليون معتقدند جمله ناقص براى نسبت ناقص وضع شده است، مانند: نسبت موجود در «ضرب زيد».(۱)(۲)(۳)(۴)(۵)
(۱) صدر، محمد باقر، دروس فى علم الاصول، ج۲، ص۷۲.
(۲) صدر، محمد باقر، المعالم الجديدة للاصول، ص۱۲۳_۱۲۲.
(۳) صدر، محمد باقر، بحوث فى علم الاصول، ج۱، ص۲۶۴.
(۴) صدر، محمد باقر، بحوث فى علم الاصول، ج۱، ص۲۶۸.
(۵) صدر، محمد باقر، بحوث فى علم الاصول، ج۱، ص۲۷۶.