نشانههای خدا در آفرینش
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جهان آفرینش مجموعهای از نشانهها و شگفتیهای خداست که وقتی این شگفتیها و
آیات خدا را مینگریم عظمت خدا را در
جهان احساس کرده و غیر او را حقیر و کوچک میشماریم. خوشبختانه امروز با پیشرفت
علوم طبیعی و کشف اسرار و شگفتیهای جهان طبیعت و ریزه کاریهای ساختمان وجود
انسان و
حیوان و
گیاه و ساختمان حیرت انگیز یک
سلول و یک
اتم و نظام شگفت انگیز عالم ستارگان، درهای
خداشناسی به روی ما گشوده شده است، بطوری که به جرات میتوان گفت تمام کتابهای علوم طبیعی کتابهای
توحید و خداشناسی است که به ما درس عظمت
پروردگار را میدهند؛ زیرا این کتابها، پرده از روی نظام جالب موجودات این جهان بر میدارد و نشان دهنده عظمت
علم و
قدرت آفریدگار این جهان است. اینک گوشهای از
خلقت الهی و قدرت و
تدبیر خدا را بررسی میکنیم.
در
قرآن کریم حدود ۷۵۰
آیه در زمینه
خداشناسی از راه
علوم طبیعی آمده است در این
آیات از پدیدههای طبیعی بعنوان نشانههای
خداوند یاد میکند و
بندگان را به
تفکر در آنها دعوت میکند. این آیات را میتوان به چند دسته تقسیم کرد:
۱- آیاتی که در آنها از سازنده اشیاء صحبت شده است و یا به کشف آنها امر شده که خداوند میفرماید.
انسان باید بنگرد که از چه آفریده شده است! از یک آب جهنده آفریده شده است، آبی که از میان پشت و سینهها خارج میشود.
۲- آیاتی که در آنها امر به توجه به نحو
خلقت اشیاء و
جهان شده است. چنانکه میفرماید: آیا آنان ندیدند چگونه خداوند آفرینش را آغاز میکند، سپس باز میگرداند؟! این کار برای
خدا آسان است! بگو در
زمین بگردید و بنگرید، خداوند چگونه
آفرینش را آغاز کرده است؟ سپس خداوند (به همین گونه) جهان
آخرت را ایجاد میکند یقینا خدا بر هر چیز توانا است.
۳- آیاتی که در آنها امر به مطالعه در تحولات طبیعی شده است؛ مانند این آیه: آیا ندیدی که خداوند از
آسمان آبی فرستاد و آن را بصورت چشمههایی در زمین وارد نمود، سپس با آن زراعتی را خارج میسازد که رنگهای مختلف دارد بعد آن
گیاه خشک میشود، بگونهای که آن را زرد و بیروح میبینی سپس آن را در هم میشکند و خرد میکند در این مثال تذکری است برای خردمندان (از ناپایداری
دنیا).
۴- آیاتی که با اشاره به موجودات طبیعی امکان وقوع
معاد را بیان میکند. (ای مردم! اگر در
رستاخیز شک دارید، (به این نکته توجه کنید که) ما شما را از
خاک آفریدیم، سپس از
نطفه، و بعد از خون بسته شده، سپس از
مضغه) چیزی شبیه گوشت جویده شده (که بعضی دارای شکل و
خلقت است و بعضی بدون شکل تا برای شما روشن سازیم (که بر هر چیز قادریم)! و جنینهایی را که بخواهیم تا مدت معینی در
رحم (مادران) قرار میدهیم (و آنچه را بخواهیم ساقط میکنیم) بعد شما را بصورت طفل بیرون میآوریم. سپس هدف این است که به حد رشد و
بلوغ خویش برسید. در این میان بعضی از شما میمیرند و بعضی آن قدر
عمر میکنند که به بدترین مرحله زندگی (و پیری) میرسند، آنچنان که بعد از علم و آگاهی، چیزی نمیدانند! (از سوی دیگر،) زمین را (در فصل زمستان) خشک و مرده میبینی، اما هنگامی که
آب باران بر آن فرو میفرستیم، به حرکت در میآید و میروید و از هر نوع گیاهان زیبا میرویاند! )
۵- آیاتی که در آنها صحبت از وجود نظم در طبیعت و اتقان صنع باری شده است. آیا ندیدند که ما
شب را برای
آرامش آنها قرار دادیم و
روز را روشنی بخش؟! در این امور نشانههای روشنی است برای کسانی که
ایمان میآورند (و آماده قبول حقند).
روایت شده است که وقتی آیات ۱۹۱ تا ۱۹۵
سوره آل عمران نازل شد،
پیامبر به شدت میگریست و فرمود: وای به حال آن کس که آنها را بخواند و در آنها نیندیشد.
امیرالمومنین علی (علیهالسّلام) فرموده است:
اندیشه کن در
آفتاب و
ماه، و
درخت و گیاه، و آب و
سنگ، و اختلاف شب و روز، جوشش دریاها، و فراوانی کوهها، و بلندای قلهها، و گوناگونی لغتها، و تفاوت زبانها، که نشانههای روشن پروردگارند. پس وای بر آن کس که تقدیر کننده را نپذیرد، و تدبیر کننده را انکار کند.
آیا به آسمان نگاه نمیکنند که چگونه برافراشته شده.
آفرینش این آسمان پرشکوه، و این همه کرات عالم بالا یعنی ملیونها ملیون آفتاب درخشان، و هزاران هزار ستارگان ثابت و سیار که در یک شب تاریک و پرستاره با چشمک زدنهای پر معنی خود، با ما سخن میگویند، و یا در پشت تلسکوپهای عظیم، خود را به ما نشان میدهند. به گفته
دانشمندان: هزاران هزار کهکشان در
عالم بالا وجود دارد که
منظومه شمسی ما جزئی از یکی از این کهکشانهاست. تنها در کهکشان ما صدها میلیون خورشید و
ستاره درخشان وجود دارد که روی محاسبات دانشمندان در میان آنها ملیونها سیاره مسکونی است با میلیاردها موجود زنده! و همچنین فرموده است: خدا همان کسی است که آسمانها را، بدون ستونهایی که برای شما دیدنی باشد، برافراشت، سپس بر عرش استیلا یافت (و زمام تدبیر جهان را در کف قدرت گرفت) و خورشید و ماه را مسخر ساخت، که هر کدام تا زمان معینی حرکت دارند! کارها را او تدبیر میکند. آیات را (برای شما) تشریح مینماید شاید به لقای پروردگارتان
یقین پیدا کنید!
هدف این آیه یاد دادن دلیل ربوبیت پروردگار متعال است و اینکه او واحد است و
شریک ندارد، و آن آسمانها است که بدون پایه و ستونی که بر آن تکیه داشته باشد و شما با چشمتان ببینید هم چنان مرفوع و بلند است، و در آن نظامی جریان دارد، خورشید و ماهی دارد که تا زمانی معین در آن میچرخند، که هیچکدام ابدی و ازلی نیستند، و ناچار باید کسی باشد که به این امور قیام بکند،
حسین بن خالد میگوید از
امام رضا (علیهالسّلام) پرسیدم، اینکه خداوند فرموده «و السماء ذات الحبک؛
سوگند به آسمان که دارای راههاست.» یعنی چه؟ فرمودند: این آسمان راههایی به سوی زمین دارد... حسین بن خالد پرسید، چگونه میتواند راه ارتباطی با زمین داشته باشد در حالی که خداوند میفرماید آسمانها بی ستون است؟ امام (علیهالسّلام) فرمود: عجیب است، آیا خداوند نمیفرماید بدون ستونی که قابل مشاهده باشد؟ من عرض کردم آری، فرمود: پس ستونهایی هست و لیکن شما آن را نمیبینید.
این آیه با توجه به بیان امام رضا (علیهالسّلام)، پرده از روی یک حقیقت علمی برداشته که در زمان نزول آیات، بر کسی آشکار نبود؛ چراکه در آن زمان هیئت بطلمیوس با قدرت هر چه تمامتر، بر محافل علمی جهان و بر افکار مردم
حکومت میکرد و طبق آن آسمانها به صورت کراتی تو در تو همانند طبقات پیاز روی هم قرار داشتند و طبعا هیچکدام معلق و بی ستون نبود، بلکه هر کدام بر دیگری تکیه داشت، ولی حدود هزار سال بعد از نزول این آیات، علم و دانش
بشر به اینجا رسید که افلاک پوست پیازی، به کلی موهوم است و آنچه واقعیت دارد، این است که کرات آسمان هر کدام در مدار و جایگاه خود، معلق و ثابتند، بیآنکه تکیه گاهی داشته باشند، و تنها چیزی که آنها را در جای خود ثابت میدارد، تعادل قوه جاذبه و دافعه است که یکی ارتباط با جرم این کرات دارد و دیگری مربوط به حرکت آنهاست.
از امیرالمومنین علی (علیهالسّلام) در این زمینه نقل شده: این ستارگانی که در آسمانند، شهرهایی هستند همچون شهرهای روی زمین که هر شهری با
شهر دیگر (هر ستارهای با ستاره دیگر) با ستونی از نور مربوط است.
و در اواخر آیه میفرماید که این حرکات و گردشها و آمد و شدها و دگرگونیها، بیحساب و کتاب نیست و بدون نتیجه و فائده نمیباشد. بلکه اوست که همه کارها را تدبیر میکند، و برای هر حرکتی حسابی، و برای هر حسابی هدفی در نظر گرفته است.
خدواند در قرآن از آنها به عنوان میخهای زمین یاد میکند و میفرماید «و الجبال اوتادا؛
آیا ما کوهها را میخهای زمین قرار ندادیم.» کوهها علاوه بر اینکه ریشههای عظیمی در اعماق زمین دارند، و در آنجا به هم پیوستهاند و همچون زرهی پوسته زمین را در برابر فشار ناشی از مواد مذاب درونی، و تاثیر جاذبه جزر و مد ماه، از بیرون حفظ میکنند، و دیوارهای بلندی در برابر طوفانهای سخت و سنگین محسوب میشوند، و پناهگاه مطمئنی برای مهد آسایش
انسان میسازند که اگر نبودند دائما زندگی انسان زیر ضربات کوبنده طوفانها دستخوش ناآرامی بود و از سوی سوم کانونی هستند برای ذخیره آبها و انواع معادن گرانبها.
یکی دیگر از نشانههای خدا اختلاف شب و روز است، (و اختلاف اللیل و النهار)
همان کم و زیاد شدن و کوتاه و بلند شدنی است که به دلیل اجتماع دو عامل از عوامل طبیعی عارض بر شب و روز میشود. یکی از آنها عبارتست از حرکت وضعی زمین بر دور مرکز خود که در هر بیست و چهار ساعت یک بار این حرکت انجام میشود و عامل دوم عبارتست از میل سطح دائره استوایی از سطح مدار ارضی، در حرکت انتقالی شش ماه بسوی شمال و شش ماه بسوی جنوب. نتیجه این حرکت، پدید آمدن فصول چهارگانه (بهار، تابستان، پائیز، زمستان) است.
بادها که همان جابه جایی
هوا است، از رقیقترین نوع آن به نام نسیم تا شدیدترین قسم آن که طوفان نامیده میشود.
باد در تمام حالتهای خود چون حرکت و سکون جهت و مسیر وزش و... ، در تصرف خدای سبحان و در شمار نشانهها و آیات اوست. خداوند در
سوره بقره آیه ۱۶۴می فرماید: و تصریف الریاح
، تصریف بادها به معنای آن است که بادها را بوسیله عواملی طبیعی و مختلف جابجا میکند. مهمترین آن عوامل این است که اشعه نور که از چشمه نور (یعنی آفتاب) بیرون میشود و در هنگام عبور از هوا، بخاطر سرعت بسیار، تولید حرارت میکند در نتیجه هوا بخاطر حرارت، حجمش زیادتر و وزنش کمتر میشود و نمیتواند هوای سردی را که بالای آن است و یا مجاور آن قرار دارد، بدوش بکشد. لاجرم هوای سرد داخل در هوای گرم شده بشدت آن را کنار میزند و هوای گرم قهرا بر خلاف جریان هوای سرد بحرکت در میآید و این جریان همان است که ما نامش را باد میگذاریم. نتائجی که این جریان هوا بر خلاف مسیر یکدیگر دارد، بسیار است. از جمله آنها تلقیح گیاهان و دیگری دفع هوا نامطلوب و سومی انتقال
ابر است. پس پدید آمدن باد و وزش آن هم، مانند آب چیزی است که حیات گیاهان و
حیوانات و انسان بستگی بدان دارد.
خداوند درباره قطرات پر طراوت و با برکت باران میفرماید، «و ما انزل الله من السماء من ماء فاحیا به الارض بعد موتها؛
و آبی که خداوند از آسمان نازل کرده، و با آن، زمین را پس از
مرگ، زنده نموده.» آب باران است که حرکت و برکت و آبادی و
نعمت را، به همراه خود میآورد. این آب که با نظام خاصی ریزش میکند و آن همه موجودات که از این مایع بیجان، جان میگیرند همه پیام آور قدرت و عظمت خداوند است و این پدیده با وجود خود دلالت میکند بر اینکه مدبری دارد، و با سازگاریش با سایر موجودات و اتحادش با آنها، دلالت میکند بر اینکه
خالق و مدبر آن با
خالق همه عالم یکی است و با قرار گرفتنش در طریق پیدایش و بقاء نوع انسان، دلالت میکند بر اینکه خدا آن و خدای انسان و غیر انسان یکی است.
لحظهای در انواع حیوانات درنگ کن، که تعداد آنها را بجز خداوند احدی نمیداند از مرغان و خزندگان و چهارپایان و وحشیها و حشرات. هر یک را چگونه ساختن خانه و لانه یاد داد، و راههای بدست آوردن قوت و آب و دانه تعلیم کرد. راه مجامعت نر و ماده را به ایشان نمود و
تربیت نسل بچه را به ایشان آموخت.
عنکبوت را نگر که چگونه خانه خود را به صورت شبکه میسازد و آن را دام
پشه و
مگس مینماید و در گوشهای کمین میکند تا چون مگسی در آنجا افتاد آن را صید میکند و غذای خود میسازد. خداوند در قرآن میفرماید، «ا فلا ینظرون الی الابل کیف
خلقت؛
آیا آنان به
شتر نمینگرند که چگونه آفریده شده است؟!» این حیوان ویژگیهای عجیبی دارد که او را از حیوانات دیگر ممتاز میکند، و به حق آیتی است از آیات خدا، از جمله:
۱-شتر حیوانی است که تمام جهات سایرحیوانات که در اختیار بشر است در آن جمع است، هم گوشتش قابل استفاده است، و هم شیرش، هم از آن برای سواری و هم باربری استفاده میشود.
۲- شتر نیرومندترین و با مقاومتترین حیوانات اهلی است،
۳-شتر میتواند چندین روز تشنه بماند،
گرسنگی را بسیار تحمل میکند.
۴- شتر میتواند هر روز مسافتی طولانی راه را طی کند، و از زمینهای صعب العبور، و شنزارهایی که هیچ حیوانی قادر بر عبور از آن نیست بگذرد، و به همین دلیل عربها آن را کشتی بیابانها مینامند.
۵- او از نظر تغذیه بسیار کم خرج است و هر گونه خار و خاشاکی را میخورد.
۶- او در طوفانهای بیابان که شنهای آن
چشم و
گوش را کور و کر میکند میتواند به راه خود ادامه دهد!
از جمله حیواناتی که در قرآن از آنها یاد شده است
زنبور عسل است که خداوند در قرآن
عسل او را
شفا معرفی نموده: از درون
شکم آنها، نوشیدنی با رنگهای مختلف خارج میشود که در آن، شفا برای مردم است به یقین در این امر، نشانه روشنی است برای جمعیتی که میاندیشند.
در زنبور عسل و خود عسل، دلایل عبرت آموز بسیاری است: یکی اینکه عسل از زنبور تولید میشود. دیگر اینکه: در زنبور بدایع و عجایب بسیاری است. که هرگز روی نجاست نمینشیند و همیشه از گلها تعذیه میکند و در کندوی آنها نظمی بسیار شگفت آوری وجود دارد که متخلف از آن، مجازاتش مرگ است. عجیبتر از همه اینکه برای هر گروهی پادشاهی است که باید آنها را
رهبری و زمامداری کند و هرگاه پادشاه از میان برود، نظام زندگی آنها متلاشی و پراکنده میشود.
اعتدال در آفرینش (قرآن)؛
آفرینش آسمان؛
آفرینش انسان در قرآن؛
آفرینش چشم (قرآن)؛
آفرینش آدم؛
آفرینش آهن.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «نشانه های خدا در آفرینش» تاریخ بازیابی ۹۵/۰۱/۲۳.