نقش (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نَقّاش (به فتح نون و تشدید قاف)
مُناقَشَه (به ضم میم و فتح قاف و شین) از
واژگان نهج البلاغه به معنای هم به معنى مجادله آيد و هم به معنى دقّت و آخر رساندن محاسبه است. این کلمه چهار بار در
نهج البلاغه آمده است.
نَقّاش و
مُناقَشَه:
به معنای هم به معنى مجادله آيد و هم به معنى دقّت و آخر رساندن محاسبه است.
بعضی از مواردی که در نهجالبلاغه استفاده شدهاند به شرح ذیل میباشند.
امام علی (صلواتاللهعلیه) به
حسن مجتبی (صلواتاللهعلیه) مىنويسد:
«وَ لَمْ يُشدِّدْ عَلَيْكَ فِي قَبُولِ الاِْنابَةِ، وَ لَمْ يُناقِشْكَ بِالْجَرِيمَةِ» «
خداوند در قبول
توبه بر تو سخت نگرفته و با جريمه و انتقام با تو مجادله نكرده است.»
(شرحهای نامه:
)
حضرت به عموزادهاش مىنويسد:
«أَوَ ما تَخافُ نِقاشَ الْحِسابِ» «آيا از استقصاء حساب و از دقّت در آن نمىترسى.»
(شرحهای نامه:
)
حضرت علی (علیهالسلام) در
مذمّت يارانش فرموده:
«أُرِيدُ أَنْ أُداوِيَ بِكُمْ وَ أَنْتُمْ دائي، كَناقِشِ الشَّوْكَةِ بِالشَّوْكَةِ، وَ هُوَ يَعْلَمُ أَنَّ ضَلْعَها مَعَها.» ضَلْع (مثل عقل) به معنى ميل است
«ناقش الشوكة»: كسى كه خار را از بدن خارج مىكند. يعنى: «مىخواهم دردم را و درد جامعه را با شما درمان كنم حال آن كه درد من شما هستيد، من در اين كار مانند كسى هستم كه خار را با خار از بدن خارج مىكند حال آن كه مىداند كه اين مانند خار اوّلى مىخواهد در بدن بماند.»
(شرحهای خطبه:
)
این کلمه چهار بار در نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «نقاش»، ج۲، ص۱۰۵۹.