نقض دلیل خام
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نقض دليل به ناتمام دانستن مقدمهاى از مقدمات يك دليل اطلاق میشود و در علم اصول فقه کاربرد دارد.
نقض دليل، به معناى منع مقدمهاى، معين يا نامعين، از مقدمات دليل است، مثل نقض استدلالى كه از جانب مستدل براى اثبات عليت «علت حكم يا وصف جامع» اقامه شده است؛ به اين ترتيب كه گفته شود: يكى از مقدمات آن اشكال دارد، زيرا در جاى ديگرى اين استدلال جارى است، اما حكم جريان ندارد. براى مثال، «حنفىها» به صحت روزه كسى كه پيش از اذان ظهر نيت روزه كند، حكم مىنمايند. اين حكم به صحت، به كمك قياس با صحت روزه كسى كه در شب نيت روزه فردا را نموده، به دست مىآيد. در اين قياس «مسماى روزه» را جامع قرار داده و آن را علت صحت روزه دانستهاند، آن گاه براى اثبات وجود جامع (مسماى روزه) در فرع، اين گونه استدلال آوردهاند كه هر جا امساك از مفطرات، با نيت وجود دارد، مسماى روزه نيز وجود دارد. حال اگر شافعىها در پاسخ حنفىها بگويند در فرضى كه كسى بعد از اذان ظهر نيت مىكند، هم جامع، كه امساك به همراه نيت است، وجود دارد (استدلال شما جارى است) و هم مسماى روزه (علت حكم)، پس چرا شما به صحت آن حكم نمىكنيد، به اين اشكال شافعىها نقض دليل گفته مىشود.(۱)(۲)(۳)
نقض اجمالى .
نقض تفصيلى .
(۱) زهيرالمالكى، محمد ابوالنور، اصول الفقه، ج۴، ص۱۲۶.
(۲) سويدى، محمد امين، تسهيل الحصول على قواعد الاصول، ج۲، ص۱۴۱۰.
(۳) جرجانى، محمد بن على، كتاب التعريفات، ص ۱۰۸.