نقع (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نَقْع (به فتح نون و سکون قاف) از
واژگان نهج البلاغه به معنای غبار، زايل كردن عطش، كشتن و ثبوت است. این کلمه شش بار در
نهج البلاغه آمده است.
نَقْع:
(مثل عقل) چند معنى دارد، از جمله غبار، زايل كردن عطش، كشتن و ثبوت است.
به برخی از مواردی که در نهج البلاغه بهکار رفته است، اشاره میشود:
امام علی (صلواتاللهعلیه) درباره دوست خودش فرموده:
«فإِنْ قالَ بَذَّ الْقائِلِينَ وَ نَقَعَ غَلِيلَ السّائِلِينَ» «اگر سخن مىگفت سخن گفتن ديگران را باز مىداشت و عطش سائلان را زايل مىكرد.»
(شرحهای حکمت:
)
حضرت درباره
دنیا فرموده:
«فَلَمْ يَبْقَ مِنْهَا إِلاَّ .... جُرْعَةٌ كَجُرْعَةِ الْمَقْلَةِ، لَوْ تَمَزَّزَها الصَّدْيانُ لَمْ يَنْقَعْ» «نمانده از دنيا مگر جرعهاى مانند جرعه مقله كه اگر آدم عطشان آنرا بمكد عطشش زايل نمىشود، سيراب نمىشود.»
(شرحهای خطبه:
) (رجوع شود به مقل)
حضرت علی (علیهالسلام) درباره دنيا فرموده:
«مَثَلُ الدُّنْیا کَمَثَلِ الْحَیَّهِ لَیِّنٌ مَسُّها وَ السُّمُّ النّاقِعُ فِی جَوْفِها.» (مَثَل دنيا مانند مار است كه زير دست انسان نرم و ملايم، ولى سمّ كشنده در درون آن مىباشد.)
(شرح های حکمت:
)
نقع به معنای سمّ قاتل و كشنده است.
حضرت میفرماید:
«وَ الرِّيُّ النّاقِعُ» يعنى «آب گوارا و مزيل عطش»
(شرحهای خطبه:
)
امام علی (صلواتاللهعلیه) درباره علم
پروردگار فرموده:
«عَالِمُ السِّرِّ مِنْ ضَمَائِرِ الْمُضْمِرِينَ ...وَ ما عَلَيْها مِنْ ثَمَرِ شَجَرَة، أَوْ ساقِطِ وَ رَقَة، أَوْ قَرارَةِ نُطْفَة، أوْ نُقاعَةِ دَم وَ مُضْغَة» يعنى «خدا داناست به راز رازداران و آنچه در درختان است از ميوهاى يا برگ ساقط شدهاى يا قرارگاه نطفهاى يا قرارگاه جمع شدن خونى يا قرارگاه مضغهاى.»
(شرحهای خطبه:
)
نُقاعَة به ضم اوّل يعنى جمع شدن است:
«نَقَعَ الماءُ فى بطن الوادى: اجتمع فيهِ»
این کلمه شش بار در نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه،برگرفته از مقاله «نقع»، ج۲، ص۱۰۶۱.