• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

نیازها

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



نیازها به مفهوم پرورش کارايى و بهره‌ورى نيروى انسانى در تأمين رفاه و آسايش زندگى و ساختن محيط مادى است. انسان دارای نیازهای مختلفی است و برآورده ساختن نیازها ما را ناگزیر به فعالیت کرده و در صورتی‌که این نیازها، اقتصادی باشند، فعالیت‌های ما از جمله فعالیت‌های اقتصادی خواهد بود. در واقع حرکت اقتصادی در هر جامعه، پاسخ‌گویی به نیازهای مطرح در آن جامعه است.
از ویژه‌گی‌های نیازها می‌توان به: نامحدود بون، تنوع و تعدد، گنجایش محدود، جانشینی، مکمل و برگشت دوباره اشاره کرد. نیازهای بشر را بر: الف: نیازهای معقول و متعارف معاش و زندگی؛ ب: آرزوها و امیال بشر تقسیم می‌شود.



واژه‌ی Needs در لغت و اصطلاح به‌معنی نیازها است. از زمانی‌که انسان پا به عرصه وجود و دنیای مادی گذاشت به‌جهت اقتضای دنیای مادی، نیازهای مختلفی برای او به‌وجود آمد. ارسطو منشا برخی از مباحث مثل ثروت را طبیعت می‌دانست و مقصد آن‌را در محدوده "نیازهای طبیعی" انسان تعریف می‌کرد؛ یعنی هرآنچه یکی از نیازها را برآورده سازد.
[۱] موسویان، عباس و غنی نژاد، موسی، بهره یا ربا (گفتگو درباره مفاهیم بهره یا ربا)، تهران، نگاه معاصر، ۱۳۸۴، ص۵۸.
در نظام سرمایه‌داری، تمرکز نیاز بر مباحثی مانند "نیاز ذاتی انسان به آزادی" است؛
[۲] نمازی، حسین، نظامهای اقتصادی، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۸۲، ص۱۳۰.
در صورتی‌که هدف نظام سوسیالیستی رفع نیازهای حداقلی براساس برنامه‌ریزی بود.
[۳] نمازی، حسین، نظامهای اقتصادی، ص۲۱۵، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۸۲.



فعالیت‌های اقتصادی فرد که معطوف به اهداف اقتصادی است، از ضرورت ارضای نیازها سرچشمه می‌گیرد؛ به‌همین جهت لازم است به نیازها و ارضای آنها توجه کافی مبذول شود.
[۴] جمعی از نویسندگان، مباحثی در اقتصاد خرد نگرش اسلامی، حسین صادقی، تهران، موسسه تحقیقاتی اقتصادی دانشگاه تربیت مدرس، ۱۳۷۵، ص۵.


۲.۱ - تعریف علم اقتصاد

علم اقتصاد علمی است که درباره رفاه و آسایش انسان گفتگو می‌کند و شامل آن گروه از روابط یا تشکیلات اجتماعی است که متضمن توزیع منابع محدود اقتصادی بین نیازهای متعدد انسان است. نیازها را می‌توان قوه محرکه هر سیستم اقتصادی دانست، نیازها باعث حرکت و فعالیت انسان می‌شود.
انسان دارای نیازهای مختلفی است. اصولا بخش عمده و یا حتی شاید بتوان گفت که تمامی فعالیت‌های ما در شبانه‌روز به‌خاطر نیازهای مختلف ما و تامین این نیازهاست. برآورده ساختن نیازها ما را ناگزیر به فعالیت کرده و در صورتی‌که این نیازها، اقتصادی باشند، فعالیت‌های ما از جمله فعالیت‌های اقتصادی خواهد بود.
در واقع حرکت اقتصادی در هر جامعه، پاسخ‌گویی به نیازهای مطرح در آن جامعه است. انواع نیازها ما را ناگزیر به تولید آنها کرده و چرخه تولید اقتصادی در این زمینه را شکل می‌دهد و این امر در سایر موارد و سطوح بالاتر از نیازها نیز صادق است.
[۵] شجاعی، محمدرضا، اقتصاد خرد مبانی علم اقتصاد، تهران، ترمه، ۱۳۸۵، چاپ اول، ص۳-۵.



۱. نامحدود؛ مهمترین ویژگی نیازها، نامحدود بودن آن در طول زمان است. نامحدود بودن نیازهای اقتصادی بشر بدان معنا نیست که میزان تمایل هر فردی نسبت به کالای بخصوصی نامحدود است. میزان مصرف ماهانه یک شخص از کالای بخصوصی که برای تامین رفاه و آسایش او مورد نیاز است، ممکن است محدود باشد؛ ولی وقتی مجموع کالاها مد نظر باشد، نمی‌توان حدی برای نیازهای انسانی قائل شد.
۲. تنوع و تعدد؛ نیازها متعدد و متنوع هستند.
۳. گنجایش محدود؛ هر یک از احتیاج‌ها مقدار کمی از نیاز ما را رفع می‌کنند؛ سپس به نسبتی که نیازها رفع می‌شوند، از شدت آنها کاسته شده تا به حد سیری می‌رسند. برای مثال آب برای فرد تشنه در ابتدا بسیار ضروری است؛ اما با رفع تشنگی، از ضرورت آن کاسته می‌شود.
۴. جانشینی؛ احتیاج‌ها گاهی جانشین یکدیگر می‌شوند. با گسترش برخی، شدت برخی دیگر کاهش پیدا کرده یا حتی موجب رفع آن می‌شود؛ مثل مواد غذایی.
۵. مکمل؛ برخی از نیازها مکمل یکدیگرند. کسب رضایت خاطر افراد، تنها در تامین یک یا دو احتیاج نیست؛ بلکه باید سایر احتیاج‌ها نیز به‌همان تناسب تامین شوند. برای مثال تهیه خانه به تنهایی کافی نیست؛ باید وسایل زندگی نیز تهیه شود.
۶. برگشت دوباره؛ احتیاجی که رفع شده ممکن است پس از مدتی با شدت بیشتر ظاهر شود و با هر دفعه ارضا و برگشت، دوباره به‌تدریج، عادی و در نهایت ضروری شود؛ مثل عادت به خوردن و پوشیدن.
[۶] خورشیدی، غلامحسین، اقتصاد خرد، تهران، سنجش، ۱۳۸۴، چاپ اول، ص۳۵.
[۷] قنادان، محمود، کلیات علم اقتصاد، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۸۶، چاپ اول، ص۹.



۱. آداب و رسوم؛ نیازها می‌تواند از آداب و رسوم اجتماعی که در آن زیست می‌کند، سرچشمه گرفته باشد.
۲. نیازهای فیزیولوژیکی؛ تداوم و حیات، انسان را ناگزیر به نیازهای فیزیولوژی از جمله انواع مختلف خوراک برای ادامه بهتر و مناسب‌تر حیات وامی‌دارد.
۳. تامین نیاز قبلی؛ تامین هر نیاز، نیاز یا نیازهای جدیدی را در ما به‌وجود می‌آورد. نیاز هر طبقه هنگامی شکل می‌گیرد که تمام یا دست کم بخش قابل توجهی از نیازهای طبقه قبل تامین شده باشد. به‌طور مثال کوشش دانشجویی که برای تامین نیازهای خود برای ادامه تحصیل انجام می‌دهد، به‌صورت منشا گروهی از خواسته‌های جدید درمی‌آید؛ لذا ورود به دانشگاه و مواجه شدن با محیط جدید، امیال و اشتیاق‌های جدیدی را که سابقا وجود نداشتند برای دانشجو به‌وجود آورده و همزمان با این امر، خواسته‌های جدیدی نیز به‌وجود می‌آید.
[۸] لفت ویچ، ریچارد اچ، سیستم قیمتها و تخصیص منابع تولیدی، میرنظام سجادی، تهران، انتشارات دانشگاه علامه طباطبائی، ۱۳۸۱، چاپ نهم، ص۳.



نیازهای بشر را می‌توان بر دو گونه تقسیم کرد:

۵.۱ - نیازهای معقول

نیازهای معقول و متعارف معاش و زندگی؛ این نوع نیاز، محدود و دست یافتنی است؛ گرچه اینگونه نیازها نیز با پیشرفت وسایل تولید و امکان بهبود زندگی بشر رو به فزونی است؛ اما بازهم محدود، قابل محاسبه و پاسخگویی است.
[۹] دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، مبانی اقتصاد اسلامی، اقتصاد خرد، تهران، سمت، ۱۳۷۴، چاپ دوم، ص۱۵۳.

این نوع نیازها خود به پنج گروه تقسیم می‌شوند:
[۱۰] شجاعی، محمدرضا، اقتصاد خرد مبانی علم اقتصاد، تهران، ترمه، ۱۳۸۵، چاپ اول، ص۴.

۱) نیازهای اولیه (خوراک)؛
۲) نیازهای امنیتی (مسکن و [[|پوشاک]] برای حفاظت از سرما و گرما)؛
۳) نیازهای اجتماعی (همزیستی با دیگران)؛
۴) نیازهای قدر و منزلت (تامین نیازهای روانی از طریق آگاهی دیگران از توانائی‌ها و ویژگیهای مثبت ما)؛
۵) خودشناسی (نوعی بی‌نیازی).

۵.۲ - آرزوها و امیال بشر

این نیاز حد و مرز معینی نمی‌شناسد و با امکانات مادی برآورده نمی‌شود. امیال و آرزوهای انسان، نشانگر بعد دیگری از وجود و سرشت انسان است که پاسخ آن‌را اعتقاد به خدا و قیامت و امکان تکامل انسان و رسیدن به لقاءالله می‌دهد؛ لذا اگر همه امکانات مادی در اختیار انسان قرار گیرد، بازهم اشباع نخواهد شد.
[۱۱] دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، مبانی اقتصاد اسلامی، اقتصاد خرد، تهران، سمت، ۱۳۷۴، چاپ دوم، ص۱۵۳.



بعضی اقتصاددانان به‌ویژه اقتصاددانان گذشته برای تعیین میزان خواسته‌ها یا نیازهای تامین‌شده در یک جامعه، از درآمد سرانه استفاده می‌کردند. درآمد متوسط سرانه از تقسیم درآمدهای کل یک جامعه بر جمعیت آن، به‌دست می‌آمد. این گروه بر این باورند که هرچه درآمد سرانه در جامعه بالاتر باشد، میزان رفاه و نیازهای تامین‌شده در آن جامعه نیز بالاتر خواهد بود.
ولی امروزه درآمد سرانه، شاخص خوبی برای این هدف نیست؛ زیرا مسئله چگونگی توزیع درآمد بین افراد جامعه از اهمیت بیشتری برخوردار است. بدین معنا که ممکن است گروه‌اندکی از افراد جامعه از درآمد بسیار بالا و گروه کثیری از درآمد بسیار پایینی برخوردار باشند و در عین حال اکثریت افراد جامعه زیر خط فقر قرار داشته و حتی از حداقل سطح زندگی نیز برخوردار نباشند و متوسط درآمد سرانه در جامعه مذکور در حد مناسب و قابل قبولی هم باشد.
علاوه‌بر موارد فوق، میزان رفاه افراد یک جامعه و سطح زندگی مناسب، تابع عامل زمان و مکان نیز قرار دارد. بدین معنا که سطح زندگی ۵۰ سال قبل، امروزه سطح زندگی مناسبی محسوب نمی‌شود؛ همانگونه که ۵۰ سال بعد نیز، سطح زندگی و رفاه مناسب امروز، به‌عنوان سطح زندگی مناسب محسوب نخواهد شد.
رفاه مطلوب نزد افراد یک جامعه مثلا یک کشور پیشرفته اروپایی با آنچه که از رفاه و سطح زندگی مطلوب در تصور افراد یک جامعه عقب‌مانده آفرقایی وجود دارد؛ یکسان نیست.
بهتر است به‌جای تعیین عدد و میزانی برای سطح زندگی مطلوب در یک جامعه، شاخص را بر این اساس قرار داد که مبنای قضاوت را بر چگونگی عملکرد اقتصادی آن جامعه قرار دهیم. بدین معنا که جامعه مورد نظر چگونه از امکانات و منابع اقتصادی خود در جهت تامین نیازهای اساسی و غیراساسی افراد آن جامعه، بهره‌گیری می‌کند و چه سهمی از تولیدات کنونی خود را برای افزایش ظرفیت تولیدی آن جامعه در آینده اختصاص می‌دهد.
[۱۲] شجاعی، محمدرضا، اقتصاد خرد مبانی علم اقتصاد، تهران، ترمه، ۱۳۸۵، چاپ اول، ص۵.



خواست‌ها (Wants) با نیازها یکی نیست؛ در واقع از دیگاه اقتصاددانان تعریف عینی "نیاز" ناممکن است. وقتی کسی می‌گوید من به لباس تازه‌ای نیاز دارم، راهی برای دانستن این نیست که آیا این شخص تنها آرزو یا خواستی را بیان می‌کند؛ یا "نیاز" را که به‌معنای پذیرفته‌شده‌اش نشان‌دهنده "ضرورت مطلق" است. اگر این فرد، بر اثر نداشتن لباس در زمستان در کشوری سردسیر رو به مرگ است، می‌توانیم بگوییم که او به‌راستی به لباسی تازه یا دست کم به چند لباس گرم‌تر نیاز دارد.
اما در عمل واژه "نیاز" به‌گونه‌ای بسیار سرسری در گفتگوها به‌کار می‌رود. مراد مردم از این کلمه اغلب این است که آنها خواستار یا مشتاق چیزی هستند که در حال حاضر ندارند. این وضع، کاملا با وضع کسی که نیازی مطلق به چیزی دارد و داشتن یا نداشتن آن برای او به‌معنای مرگ و زندگی است، تفاوت دارد. حتی زمانی که از نیازهای اساسی مثل خوراک سخن می‌گوییم، هیچ حداقل مطلق برای آن وجود ندارد. برخی افراد در بعضی کشورها می‌توانند با میزان کالری پنجاه درصد کمتر از آنچه افراد دیگر در کشورهای دیگر برای زنده ماندن به آن "نیاز" دارند، زنده بمانند. ممکن است نیاز یک فرد در نظر فرد دیگر ابلهانه بنماید.
[۱۳] می‌یرز، دنی و دیگران، دوره کامل علم اقتصاد، مهدی تقوی و عبدالله کوثری، تهران، کوهسار، ۱۳۸۱، چاپ دوم، ص۸-۹.



۱. موسویان، عباس و غنی نژاد، موسی، بهره یا ربا (گفتگو درباره مفاهیم بهره یا ربا)، تهران، نگاه معاصر، ۱۳۸۴، ص۵۸.
۲. نمازی، حسین، نظامهای اقتصادی، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۸۲، ص۱۳۰.
۳. نمازی، حسین، نظامهای اقتصادی، ص۲۱۵، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۸۲.
۴. جمعی از نویسندگان، مباحثی در اقتصاد خرد نگرش اسلامی، حسین صادقی، تهران، موسسه تحقیقاتی اقتصادی دانشگاه تربیت مدرس، ۱۳۷۵، ص۵.
۵. شجاعی، محمدرضا، اقتصاد خرد مبانی علم اقتصاد، تهران، ترمه، ۱۳۸۵، چاپ اول، ص۳-۵.
۶. خورشیدی، غلامحسین، اقتصاد خرد، تهران، سنجش، ۱۳۸۴، چاپ اول، ص۳۵.
۷. قنادان، محمود، کلیات علم اقتصاد، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۸۶، چاپ اول، ص۹.
۸. لفت ویچ، ریچارد اچ، سیستم قیمتها و تخصیص منابع تولیدی، میرنظام سجادی، تهران، انتشارات دانشگاه علامه طباطبائی، ۱۳۸۱، چاپ نهم، ص۳.
۹. دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، مبانی اقتصاد اسلامی، اقتصاد خرد، تهران، سمت، ۱۳۷۴، چاپ دوم، ص۱۵۳.
۱۰. شجاعی، محمدرضا، اقتصاد خرد مبانی علم اقتصاد، تهران، ترمه، ۱۳۸۵، چاپ اول، ص۴.
۱۱. دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، مبانی اقتصاد اسلامی، اقتصاد خرد، تهران، سمت، ۱۳۷۴، چاپ دوم، ص۱۵۳.
۱۲. شجاعی، محمدرضا، اقتصاد خرد مبانی علم اقتصاد، تهران، ترمه، ۱۳۸۵، چاپ اول، ص۵.
۱۳. می‌یرز، دنی و دیگران، دوره کامل علم اقتصاد، مهدی تقوی و عبدالله کوثری، تهران، کوهسار، ۱۳۸۱، چاپ دوم، ص۸-۹.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «نیازها»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۱۲/۰۸.    


رده‌های این صفحه : اقتصاد | بازاریابی | واژگان اقتصادی




جعبه ابزار