• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

واژه بست(خام)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



بَست و بست نشینی ، مکانهای معین محترم و غالباً مقدسِ مصون از تعرض ؛ و عمل پناه بردن به آنها. معمولاً افراد مجرم یا مغضوب و یا مظلوم (برای احقاق حقشان ) به آن مکانها پناه می بردند.
۱) واژه . واژة بست (مانند شکست و نشست و دید و بُرد و نظایر آنها) اسم مصدر است که در شکل با مادة ماضی یکی است . این واژه ، که در فرهنگها اصلاً به معنی سد و بند، حدّ، مانع و دیوار است ، به علاقة مجاورت و ملازمت ، معنای جای بسته و محدود و یا محوطه و محدوده ای را به خود گرفته است که آن را با وسایلی مانند چوب ، ریسمان ، سنگ یا زنجیر مسدود و محدود و بدین ترتیب مأمون و محفوظ کرده باشند. بنابراین ، بست از مصدر ساده و کهنسال «بستن » است که در طول زمان هیچگونه تغییر و ابدالی در آن راه نیافته است و شکل دگرگون شدة لفظ دیگری نیست . ازینرو آنچه دربارة پیشینه و اشتقاق این واژه عنوان کرده اند و از جمله وابستگی آن با مصدر upastہm فارسی باستان «به معنای یاری و حمایت » که در فارسی میانه به صورت m ¥ abesta یا n  abesta (مکنزی ، ص ۳۰) و در پازند m  awasta و در ارمنی عاریتی apastan به معنای «پناهگاه » در آمده بکلّی بی پایه است . واژة اخیر که به صورتهای اوستام ، اُستام و وَستام و به معنای اعتماد و توکّل به فارسی دری رسیده در شعر ابوشکور و در ویس و رامین (هرن، ج ۱، ص ۱۸۰ـ۱۸۱، ش ۱۳۵) و فرهنگ شاهنامة عبدالقادر (ش ۱۴۵۸) و بیش از سی بار در ترجمة قرآن قدس ، در برگردان واژة «توکل » و مشتقات آن آمده است. بنابراین ، واژه ای که تا میانة قرن پنجم و شاید هم دیرتر (اصفهانی،معیار جمالی ، ص ۳۱۹) در فارسی دیده می شود بسیار بعید است که در اواخر قرن دهم یکباره و برخلاف قواعد ابدال و تسهیل به صورت «بست » تغییر شکل داده باشد. پیشوند فعلی ـ upa باستانی هیچگاه به «ب » مبدّل نشده است .
بست نشینی سنت بسیار کهنسالی است که در آیینهایی چون جوانمردی و مهمان نوازی و حق جوار ریشه دارد و نزد همة اقوام و ملتهای باستانی شناخته و معمول بوده است . در اسلام مفهوم بست با انتخاب حرم کعبه به عنوان نخستین بیت مردم و مأمن مسلمانان (مائده :۹۷) پیوستگی دارد و نیز با اصطلاح «حِلّ و حَرَم » اسلامی که قبل از هر مکان دیگر برای کعبه و مکه به کار رفته است . اما اصطلاحاتی چون بست ، بستی ، بست نشستن ، بست شکستن و خون بست تنها از روزگار صفویان (قرن دهم ) به بعد در فرهنگها و کتب تاریخ دیده می شود و اوج رواج آن و بخصوص نوع دسته جمعی و سیاسی آن به روزگار قاجاریان منحصر بوده است . به همین سبب ، این معنای اصطلاحی لفظ بست تنها در فرهنگهای فارسی قرن دوازدهم به بعد، مانند بهارعجم ، انجمن آرا ، آنندراج ، چراغ هدایت ، نظام و ناظم الاطبّاء و کتابهایی مانند مجمل التواریخ گلستانه (۱۱۹۶) و مطلع الشمس اعتمادالسلطنه (۱۳۰۳) و سفرنامه های جهانگردان خارجی (مانند کمپفر و پولاک ...) دیده می شود و توضیح هدایت ، صاحب انجمن آرای ناصری ، به اینکه «در این زمان رسم شده ...» مؤید همین معنی است . در این دوران ، بست به معنای حرم خاص و واجب الاحترام و مصون از تعرّضی بوده است که مجرمان ، محکومان و حتی متّهمان و مظنونان و اقلیتهای سیاسی که به علّت فشارهای حکومتی فرصت بیان افکار خود را نمی یافتند می توانستند برای امان یافتن از آسیب انتقام یا خطر تعقیب و مجازات و یا قصاص شتابزده به آن پناه برند تا در فرصتی محدود که از این راه نصیبشان می شد، برای اثبات بیگناهی خود، رفع شبهه یا طلب بخشایش از اولیای حق و یا بازخرید احتمالی کیفر خود، با حریفانشان و یا با مقامات شرعی و حکومتی به مذاکره بپردازند.
منابع :
(۱) علاوه بر قرآن ، محمدتقی راشد محصل ، درآمدی بر دستور زبان اوستائی ، بررسی یسن نهم ، تهران ۱۳۶۴ ش ، ص ۵۷ ؛
(۲) شمس فخری اصفهانی ، معیار جمالی ، چاپ صادق کیا، تهران ۱۳۳۷ ش ؛
(۳) د.ن . مکنزی ، فرهنگ کوچک زبان پهلوی ، ترجمة مهشید میرفخرایی ، تهران ۱۳۷۳ ش ؛
(۴) پاول هرن و هاینریش هوبشمان ، اساس اشتقاق فارسی ، ترجمه و تنظیم جلال خالقی مطلق ، تهران ۱۳۵۶ ش ؛
(۵) Mary Boyce, A word-list of Manichaean Middle Pertsianand Partihan , in Acta Iranica , II, supplإment, Tehran ۱۹۷۷, ۳۶;
(۶) Wilhelm Brandenstein and M.Mayrhofer, Handbuch des Altpersischen , Wiesbaden ۱۹۶۴, ۱۴۸;
(۷) Encyclopaedia Iranica , s.v. "Bast" (by J. Calmard);
(۸) Ilya Gershevitch, A grammar of Manichean Sogdlan , Oxford ۱۹۶۱, ۱۰۴, no. ۶۶۳;
(۹) H. Hu « bschmann, Persische Studies , Strassburg ۱۸۹۵, ۲۰. no. ۱۳۵;
(۱۰) Roland G. Kent, Old persian: grammar, texts, lexicon , New Haven ۱۹۵۳, ۱۷۶;
(۱۱) H. S. Nyberg, A manual of Pahlavi , Wiesbaden ۱۹۶۴-۱۹۷۴;
(۱۲) Ralph Norman Sharp, Les inscriptions cunإiformes en ancien Persan des Empereurs Achإmإnides , Tehran [۱]    .



جعبه ابزار