• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

وراثت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در قرآن مجید آیاتی در مورد وراثت آمده است که به آنها در این مقاله میپردازیم.



آیات متعدّدی از وراثت خداوند سخن می‌گویند. چون حقیقت ارث ، انتقال، و لازمه انتقال این است که وارث ، پیش از ارث بردن، فاقد میراث باشد، کاربرد این واژه درباره خداوند که مالک زمین ، آسمان و‌... است، حقیقی نیست.
[۱] تفسیر قرطبی، ج‌۴، ص‌۱۸۷.
علاّمه طباطبایی می‌گوید: در وراثت خداوند، عنایتی وجود داشته که پس از مرگ انسان‌ها، مالکیّت اعتباری اشیا به او منتقل می‌شود؛ حال آن که همواره مالک حقیقی همه اشیا است و در حقیقت، انتقالی وجود ندارد. شاید تفسیر میراث درباره خداوند به آن‌چه به ارث برده می‌شود (مایتوارث)
[۶] تفسیر قرطبی، ج‌۴، ص‌۱۸۷.
بر همین اساس باشد. ممکن است گفته شود: این واژه درباره خداوند، به‌معنای کنایی آن (بقا) به‌کار‌رفته‌است.
[۸] زبدة‌البیان، ص‌۲۷۶.
[۹] جامع‌البیان، مج‌۳، ج‌۴، ص‌۲۵۷.

برخی از آیات، خداوند را وارث آسمان و زمین و برخی وارث انسان معرّفی می‌کنند و در آیه‌۸۹ انبیاء /۲۱ از زبان زکریا (علیه‌السلام) بهترین وارث‌ها نامیده شده است.


در آیاتی از قرآن، وراثت بهشت مطرح شده است که گویا کاربرد وراثت در این باره، بلکه درباره کتاب آسمانی و حتّی زمین در بعضی موارد، مجازی است. از آن‌جا که قوام وراثت، به انتقال مِلک از شخصی به شخص دیگر است و این معنا در این موارد صحّت ندارد؛ بدین سبب، عدّه‌ای از مفسّران برای به ارث بردن بهشت، توجیهاتی را بیان کرده‌اند. در روایتی آمده است که در بهشت، برای همه انسان‌ها جایگاهی وجود دارد و اگر کسی از اهل آتش باشد، دیگران وارث جایگاهش می‌شوند.
[۱۶] مجمع‌البیان، ج‌۷، ص‌۱۵۹.
در برخی آیات، بهشت، پاداش ایمان و عمل صالح و در برخی دیگر، میراث پرهیزکاران دانسته شده است و در یک مورد از زبان ابراهیم (علیه‌السلام) تقاضای وراثت بهشت شده است.


بعضی آیات، زمین یا بخشی از آن را میراث دانسته، مستضعفان ، بندگان صالح ، بنی‌اسرائیل یا گروهی از انسان‌ها را وارثان آن معرّفی می‌کنند، و در یک مورد، سرزمین و اموالِ اهل‌کتاب را میراث مؤمنان قرار داده‌اند.


مقصود از وراثت کتاب آسمانی، بقای آن، میان اقوام و نسل‌های بعد، به منظور عمل به آن و انتفاع از آن است.
[۳۴] روح‌المعانی، مج۱۳، ج‌۲۴، ص‌۱۱۷.
گرچه آیات، به کتاب خاصّی تصریح و اغلب، وارث‌ها را مشخّص نکرده‌اند، از قراین استفاده می‌شود که در آیات ۱۶۹ اعراف /۷ و ۵۳ غافر /۴۰، مقصود از کتاب، تورات و منظور از وارث‌ها، بنی‌اسرائیل است. (در مورد دوم، به بنی‌اسرائیل تصریح شده است.)
آیه‌۱۳ شوری/۴۲ از تردید وارثان کتاب آسمانی درباره حقّانیّت آن سخن می‌گوید و سرانجام در آیه‌۳۲ فاطر /۳۵ وارثان قرآن را جمعی از بندگانِ برگزیده معرّفی می‌کند.


از کهن‌ترین سنن میان انسان‌ها، مسأله تملّک دارایی شخصِ در گذشته است که گویا از نخستین روزهای زندگی اجتماعی (خانوادگی) بشر و پذیرش مالکیّت شخصی وجود داشته و در طول تاریخ ، سیر تحوّل و تکامل را پیموده است. از‌چگونگی تغییر و تحوّل ارث در امّت‌های بدوی، آگاهی چندانی در دست نیست؛ ولی قدر مسلّم این است که ضعیفان و زنان را از ارث محروم می‌کردند و کودکان و زنان مانند حیوان و کالا بودند. وراثت در بعضی امّت‌های متمدّن، مانند روم ، یونان ، هند ، مصر ، و ایران ، مشابه جوامع بدوی بود که به زنان و کودکان ارث نمی‌دادند.
تأیید این امرِ فطری (ارث) از سوی ادیان الهی طبیعی است؛ برای مثال، تورات در سِفْر‌اعداد، به وجود ارث در دین یهود تصریح کرده‌است.
[۳۶] کتاب مقدس، اعداد:۸‌۱۱.

گرچه در انجیلهای موجود، از وراثت سخنی به‌میان نیامده؛ از قول حضرت مسیح (علیه‌السلام) آمده است که من نیامده‌ام چیزی از احکام تورات را تغییر دهم.
[۳۷] نمونه، ج‌۳، ص‌۲۸۷.
قاموس کتاب مقدس نیز به وجود توارث در مسیحیّت اشاره دارد.
[۳۸] قاموس کتاب مقدس:ص‌۹۰۳.
قرآن نیز در خصوص وجود این سنّت در ادیان الهی به دو‌مورد اشاره می‌کند: یکی ارث بردن سلیمان (علیه‌السلام) از داوود: «و‌ورِثَ سُلیمنُ داوود» و دیگری، درخواست وارث از جانب زکریّا (علیه‌السلام): «فَهَب‌لی مِن لَدنکَ وَلیّا یَرِثُنی و یَرِثُ مِن ءالِ‌یَعقوب».


۱. تفسیر قرطبی، ج‌۴، ص‌۱۸۷.
۲. المیزان، ج‌۱۶، ص‌۶۱‌.    
۳. المیزان، ج‌۱۶، ص‌۶۱‌.    
۴. التبیان، ج‌۳، ص‌۶۴‌.    
۵. المیزان، ج‌۱۶، ص‌۶۱‌.    
۶. تفسیر قرطبی، ج‌۴، ص‌۱۸۷.
۷. المیزان، ج‌۱۲، ص‌۱۴۶.    
۸. زبدة‌البیان، ص‌۲۷۶.
۹. جامع‌البیان، مج‌۳، ج‌۴، ص‌۲۵۷.
۱۰. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۸۰.    
۱۱. حدید/سوره۵۷، آیه۱۰.    
۱۲. حجر/سوره۱۵، آیه۲۳.    
۱۳. مریم/سوره۱۹، آیه۴۰.    
۱۴. مریم/سوره۱۹، آیه۸۰.    
۱۵. قصص/سوره۲۸، آیه۵۸.    
۱۶. مجمع‌البیان، ج‌۷، ص‌۱۵۹.
۱۷. التبیان، ج‌۷، ص‌۳۵۱.    
۱۸. المیزان، ج‌۱۵، ص‌۱۲.    
۱۹. اعراف/سوره۷، آیه۴۳.    
۲۰. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۱۰‌-۱۱.    
۲۱. زخرف/سوره۴۳، آیه۷۲.    
۲۲. مریم/سوره۱۹، آیه۶۳.    
۲۳. زمر/سوره۳۹، آیه۷۴.    
۲۴. شعراء/سوره۲۶، آیه۸۵.    
۲۵. اعراف/سوره۷، آیه۱۳۷.    
۲۶. قصص‌/سوره۲۸، آیه۵.    
۲۷. انبیاء/سوره۲۱، آیه۱۰۵.    
۲۸. شعراء/سوره۲۶، آیه۵۹.    
۲۹. اعراف/سوره۷، آیه۱۰۰.    
۳۰. اعراف/سوره۷، آیه۱۲۸.    
۳۱. دخان/سوره۴۴، آیه۲۸.    
۳۲. احزاب‌/سوره۳۳، آیه۲۷.    
۳۳. المیزان، ج۱۷، ص۴۴.    
۳۴. روح‌المعانی، مج۱۳، ج‌۲۴، ص‌۱۱۷.
۳۵. المیزان، ج‌۴، ص‌۲۲۲.    
۳۶. کتاب مقدس، اعداد:۸‌۱۱.
۳۷. نمونه، ج‌۳، ص‌۲۸۷.
۳۸. قاموس کتاب مقدس:ص‌۹۰۳.
۳۹. نمل/سوره۲۷، آیه۱۶.    
۴۰. مریم/سوره۱۹، آیه۵‌۶.    
۴۱. آل‌عمران/سوره۳، آیه۳۸.    
۴۲. انبیاء/سوره۲۱، آیه۸۹.    



دائرة‌المعارف قرآن کریم، مقاله ارث.    



جعبه ابزار