وَ اضْمُمْ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
وَ اضْمُمْ:
(وَ اضْمُمْ إِلَيْكَ جَناحَكَ) وَ اضْمُمْ از ماده «ضمّ» به معنى «به هم پيوستن و به سينه چسباندن و فروبردن» است اين آيه ناظر به يكى ديگر از معجزات موسى (علیهالسلام) است، آنجا كه
خداوند به او دستور مىدهد:«و دستهايت را بر سينهات بگذار تا ترس و وحشت از تو دور شود...» بعضى گفتهاند اين جمله كنايه از لزوم قاطعيت و عزم راسخ در اداى مسئوليت رسالت و عدم ترس و وحشت از هيچ مقام و هيچ قدرت است. بعضى نيز احتمال دادهاند كه
موسی هنگامىكه عصا تبديل به مار شد دست خود را گشود تا از خويشتن
دفاع كند امّا خداوند به او دستور داد دستت را جمع كن و نترس، نيازى به دفاع نيست. در آيه ۲۲ سوره طه نيز راجعبه يكى ديگر از معجزات موسى (علیهالسلام) آمده است:«دست خود را زير بغلت فروبر تا سفيد و روشن بيرون آيد، بىآنكه عيب و نقصى در آن باشد...» از بعضى روايات استفاده مىشود كه دست موسى در آن حالت، نورانيت فوقالعادهاى پيدا كرد، اگر چنين بوده است بايد قبول كرد كه جمله «من غير سوء» در آيه، مفهوم ديگرى خواهد داشت يعنى نورانيتى دارد بدون عيب، نه چشم را آزار مىرساند و نه لكه تاريكى در ميان آن ديده مىشود.
به موردی از کاربرد وَ اضْمُمْ در قرآن، اشاره میشود:
(اسْلُكْ يَدَكَ في جَيْبِكَ تَخْرُجْ بَيْضاء مِنْ غَيْرِ سُوءٍ وَ اضْمُمْ إِلَيْكَ جَناحَكَ مِنَ الرَّهْبِ فَذانِكَ بُرْهانانِ مِن رَّبِّكَ إِلى فِرْعَوْنَ وَ مَلَئِهِ إِنَّهُمْ كانوا قَوْما فاسِقينَ) (دستت را در گريبان خود فرو بر، هنگامىكه خارج مىشود سفيد و نورانى است بدون عيب و نقص و دستهايت را براى دورى از ترس و وحشت، بر سينهات بگذار. اين دو معجزه: عصا و يد بيضا دو دليل روشن از پروردگارت به سوى فرعون واطرافيان او است، كه آنان گروه نافرمانى هستند.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید:
بعضى از مفسرين گفتهاند: مراد از اينكه فرمود: جناحت را از ترس به خودت ضم كن اين است كه: هر وقت، در هنگام مشاهده اژدها شدن عصا، دچار ترس شدى، دست خود را بر سينه خود بچسبان. بعضى ديگر گفتهاند: معنايش اين است كه: دستهاى خود را جمع كن، چون موسى (علیهالسلام) وقتى ديد كه عصا اژدها شد، دستهاى خود را از ترس به طرف جلو باز كرد اين جمله مىفرمايد: دستهايت را جمع كن و آن را از ترس باز مكن، براى اينكه تو از ضرر آن ايمنى.
ليكن اين دو وجه، بهطورى كه ملاحظه مىفرماييد، وقتى صحيح است كه جمله اضمم... تتمه جمله
(أَقْبِلْ وَ لا تَخَفْ إِنَّكَ مِنَ الْآمِنينَ) بوده باشد و حال آنكه اين نظم با فاصله شدن جمله
(اسْلُكْ يَدَكَ فِي جَيْبِكَ ...)، در ميان دو جمله، آنهم بدون واو عطف، نمىسازد. بعضى ديگر گفتهاند: اين جمله كنايه است از امر به عزم بر آنچه خدا از او خواسته و تحريک او بر اينكه در ابلاغ رسالت خدا جديت به خرج دهد، تا ترس در بعضى احوال، او را از انجام ماموريتش باز ندارد و از نظر ما بعيد نيست كه مراد از آن اين باشد كه: خواسته است آن جناب سيماى
خشوع و تواضع را به خود بگيرد، چون عادت مردم متكبر و خودپسند اين است كه همواره بازوها را از پهلو جدا مىدارند كه گويا در حال خميازهاند، در نتيجه جمله مورد بحث به عنايتى در معناى جمله
(وَ اخْفِضْ جَناحَكَ لِلْمؤْمِنينَ) خواهد بود، كه رسول گرامى اسلام را دستور مىدهد براى مومنين تواضع كند.
(وَ اضْمُمْ يَدَكَ إِلى جَناحِكَ تَخْرُجْ بَيْضاء مِنْ غَيْرِ سُوءٍ آيَةً أُخْرى) (و دستت را به گريبانت ببر، تا سفيد و بىعيب بيرون آيد؛ اين معجزه ديگرى از سوى خداوند است.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید:
ضم به معناى جمع كردن ميان دو چيز است.
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «وَ اضْمُمْ»، ج۲، ص۶۸۰.