پاسه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
پاسه، یا پاسی،
شهر و ناحیهای کهن در استان آچۀ
اندونزی واقع در شمال جزیرۀ سوماترا و نام یکی از کهنترین حکومتهای اسلامی در مجمعالجزایر اندونزی است.
این نام که در منابع پرتغالی پاسم و در مآخذ محلی پاسای
آمده است، نام نخستین پادشاهی مسلماننشین در سواحل شمال جزیرۀ سوماترا است.
بنا به روایات محلی این ناحیه از رودخانۀ «جمبوآجی» در شرق تا سواحل رودخانۀ پاسه در غرب وسعت داشته است.
پاسه در دوران رونق خود، نخستین لنگرگاه کشتیهای بازرگانی بود که از
هند و دیگر نواحی از طریق سوماترا راهی
چین بودند.
از اینرو، میتوان گفت که پاسه یکی از نخستین مناطق اندونزی بود که
اسلام توسط بازرگانان در آن راه یافت. نشانههایی چند از جمله سنگمزار ملکصالح به زبان عربی به تاریخ ۶۹۶ق/۱۲۹۷م، حضور اسلام را در سدۀ ۷ق/۱۳م در این منطقه تأیید میکند.
بنابر داستان محلی حکایت راجه ـ راجه پاسای (داستان پادشاهان پاسای) که با
افسانه درآمیخته است،
پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرموده بود که در آینده شهری بزرگ به نام «سامودرا» بنا خواهد شد که اولیایی در خود پرورش خواهد داد. زمانی که از آن خبری شنیدید، به آنجا بروید و مردم آن را به اسلام دعوت کنید. در سدۀ ۷ق شریف مکه هنگامی که از اخبار سامودرا آگاه شد،
شیخ اسماعیل نامی را به آنجا گسیل داشت تا به سفارش پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) عمل کند. مقارن این زمان، «مِراه سیلائو»، فرمانروای سامودرا، حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را در خواب دید که
شهادتین را به او آموخت و او را ملکصالح نام نهاد. بنابر همین روایت، او پس از بیداری با آنکه عربی نمیدانست و هرگز
قرآن نیاموخته بود، ۳۰جزء قرآن را حفظ شد.
پس از کوتاه زمانی کشتی شیخ اسماعیل به پاسه رسید، و هنگامی که از اسلام آوردن ملکصالح و چگونگی آن آگاه شد، با پوشاندن خلعت اهدایی که از
مکه آورده بود، او را تأیید کرد و خود به
تبلیغ و ترویج اسلام میان مردم بومی پرداخت.
امروزه مزار ملکصالح به همراه چندین سنگ مزار دیگر در کنارۀ چپ رودخانۀ پاسه در نزدیکی کرانههای دریا به دست آمده است.
این سنگ مزارها که از منطقۀ گجرات هند به پاسه آورده شدهاند، نشان از وجود رابطه میان پاسه و هند در آن دوران دارد.
بنا بر «سالنامۀ مالایو» و «داستان پادشاهان پاسای»، در اوایل سدۀ ۸ق/۱۴م، ملکظاهر پادشاه پاسه در نبردی از نیروهای سیامی شکست خورد و
اسیر شد و چند سال در
اسارت ماند و سپس اجازه یافت تا به سرزمین خود بازگردد.
همزمان با پادشاهی ظاهر،
ابنبطوطه بر سر راه خود به چین و در بازگشت از آنجا از این سرزمین دیدار کرد.
رنو، ۴۳۱) به گزارش ابنبطوطه پاسه سرزمینی سرسبز با تجارتی پررونق بود که
داد و ستد در آن با سکههای چینی از جنس
قلع و
طلا انجام میگرفت و مرکز آن شهر سُمُطْره (سوماترا) بود که او آن را شهری بزرگ و نیکو وصف کرده است که به دور آن بارویی از چوب کشیده شده بود، به نوشتۀ همو، ملکظاهر پادشاه آنجا، مسلمانی پرشور و پیرو
مذهب شافعی بود که به
جهاد با بومیان غیرمسلمان میپرداخت و در دربار او مجالس بحث برقرار بود و فقها و علما از اعتبار و احترام خاص برخوردار بودند. گزارشهای ابنبطوطه حکایت از نفوذ ایرانیان در این نخستین پادشاهی مسلماننشین جزایر اندونزی دارد. به نوشتۀ او، کفیل فرماندهی ناوگان دریایی پاسه «بهروز» نام داشته است و در میان هیئت بلندپایهای که از جانب پادشاه پاسه به استقبال ابنبطوطه رفته بودند، دو فقیه ایرانی به نامهای قاضی امیر سید شیرازی و تاجالدین اصفهانی نیز بودند.
مارکوپولو که او نیز در سدۀ ۸ق/۱۴م از جزیرۀ سوماترا دیدار کرده، در «سفرنامۀ» خود
از شهرهایی به نام باسمان و سامارا نام برده است که حکومتهای مستقلی داشتهاند. بیشتر محققان این دو شهر را همان پاسه و سامورا دانستهاند؛ اما احتمالاً سامارایی که مارکوپولو نام برده است، سامودرا نیست و اگر هست، گزارش او دربارۀ
بتپرست بودن مردم این شهر، درست نخواهد بود.
در اوایل سدۀ ۱۰ق/۱۶م تومهپیرش سیاح پرتغالی که از پاسه دیدار کرده است، در سفرنامۀ خود، پاسه را یک مرکز پررونق بازرگانی بینالمللی وصف کرده، و انتشار اسلام را در آنجا نتیجۀ فعالیت بازرگانان
مسلمان دانسته، وافزوده است که پادشاه و بیشتر مردم شهر پاسه که تبار بنگالی داشتهاند، پیرو اسلام بودهاند، اما با این همه در آن زمان، هنوز اسلام به بخشهای داخلی قلمرو حکومت ایشان نفوذ نکرده بود.
یک سیاح ایتالیایی که او نیز در همان سده به پاسه
سفر کرده، از قاضیای در آنجا یاد میکند که بر اثر مسافرتهای بسیارش به زبان ایتالیایی به خوبی سخن میگفته است.
این امر نشان از ارتباطات گستردۀ مردم این سرزمین با دیگر مناطق دارد.
جاذبههای اقتصادی پاسه پرتغالیها را در ۹۲۷ق/۱۵۲۱م به این سرزمین کشاند. آنها با ساختن پایگاهی که دارای استحکامات نظامی بود، در پاسه مستقر شدند، اما در ۱۵۲۴م علی مغایتشاه (حک ۱۵۱۴-۱۵۳۰م)، نخستین فرمانروای قدرتمند پادشاهی روبه گسترش آچه (آچۀکبیر)، پرتغالیها را از پاسه بیرون راند و اراضی دولتهای همسایه را برقلمرو خود افزود و با یکپارچه ساختن تمام دولتهای کوچک منطقه، اولین حکومت متحد اسلامی را در جنوب شرقی
آسیا به نام «آچۀدارالسلام»، بنیان نهاد و از آن پس پاسه تحتالحمایۀ آچه شد.
(۱) ابنبطوطه، رحلة، بیروت، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.
(۲) ریکلفس، م س، تاریخ جدید اندونزی، ترجمۀ عبدالعظیم هاشمی نیک، تهران، ۱۳۷۰ش.
(۳) Dulaurier، E،» Liste «، JA، ۱۸۴۶، vol VII.
(۴) EI ۲.
(۵) Gerini، G E، Researches on Ptolemy’ Geography of Eastern Asia، New Delhi، ۱۹۷۴.
(۶)» The History of Acsh «، The Jakarta post، wwwthejakartapostcom/special/os_۷_history asp.
(۷) Hooker، M B،» The Translation of Islam into South-East Asia «، Islam in South-East Asia، Leiden، ۱۹۸۳.
(۸) Jones، R،» Ten Conversion Myths from Indonesia «، Conversion to Islam، ed N Levtzion، New York، ۱۹۷۹.
(۹) Milner، A C،» Islam and the Muslim State «، Islam in South-East Asia، ed M B Hooker، Leiden، ۱۹۸۳.
(۱۰) Reinaud، J-T، introd Géographie d’ Aboulféda، Frankfurt، ۱۹۸۵.
(۱۱) The Travels of Marco Polo، tr W Marsden، London، ۱۹۴۶.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «پاسه»، شماره۵۴۵۴.