• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

پیری شعیب (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



پیری و سالخوردگی شعیب علیه السلام، علت ناتوانی وی از رسیدگی به کار دامداری هنگام ورود موسی علیه السلام به مدین بود.



پیری و سالخوردگی شعیب علیه السلام، علت ناتوانی وی از رسیدگی به کار دامداری هنگام ورود موسی علیه السلام به مدین بود: «ولما ورد ماء مدین وجد علیه امة من الناس یسقون ووجد من دونهم امراتین تذودان قال ما خطبکما قالتا لانسقی حتی یصدر الرعاء وابونا شیخ کبیر» و هنگامی که به ( چاه ) آب مدین رسید، گروهی از مردم را در آنجا دید که چهارپایان خود را سیراب می‌کنند، و در کنار آنها دو زن را دید که مراقب گوسفندان خویشند (و به چاه نزدیک نمیشوند، موسی) به آنها گفت کار شما چیست؟ (چرا گوسفندان خود را آب نمیدهید؟) گفتند ما آنها را آب نمی‌دهیم تا چوپانها همگی خارج شوند، و پدر ما پیر مرد مسنی است. (بیشتر مفسران معتقدند که پدر دختران، حضرت شعیب علیه‌السلام بوده است.)
این آیات فصل سوم از داستان موسی علیه‌السلام است، در این داستان بیرون شدنش از مصر به طرف مدین را آورده که بعد از کشتن قبطی از ترس فرعون رهسپار آنجا شد، و در آنجا با دختر پیرمردی کهن سال ازدواج کرد، و در قرآن کریم نام آن پیرمرد نیامده، لیکن در روایات امامان اهل بیت علیهم‌السلام و پاره‌ای از روایات اهل سنت آمده که او شعیب، پیغمبر مدین بوده است.

۱.۱ - شهر مدین

مدین کدام شهر بوده است؟ و کلمه مدین - به طوری که در کتاب مراصد الاطلاع آمده نام شهری بوده که شعیب در آنجا می‌زیسته، و این شهری بوده در کنار دریای قلزم روبروی تبوک که از تبوک تا آنجا شش منزل مسافت بوده، و از تبوک بزرگتر، چاهی هم که گوسفندان شعیب از آن آب داده می‌شد در همانجا بوده و بعضی دیگر گفته‌اند: این شهر در هشت منزلی مصر بوده، و از قلمرو حکومت فرعون خارج بوده، و به همین جهت موسی علیه‌السلام متوجه آنجا شده است.

۱.۲ - معنای تذودان و رعاء

کلمه «تذودان» تثنیه تذود است و آن مضارع است از ماده ذود، که به معنای حبس و منع است، و مراد از آن، این است که : آن دو زن گوسفندان خود را از اینکه به طرف آب بروند، و یا از اینکه با گوسفندان مردم مخلوط شوند، جلوگیری می‌کردند، همچنان که مراد از کلمه «یسقون» آب دادن به گوسفندان و چهارپایان است و کلمه «رعاء» به معنای چوپان است، که کارش چرانیدن گوسفندان می‌باشد.

۱.۳ - معنای تفسیری آیه

و معنای آیه این است که : وقتی موسی به آب مدین رسید، در آنجا جماعتی از مردم را دید که داشتند گوسفندان خود را آب می‌دادند، و در نزدیکی آنها دو نفر زن را دید که گوسفندان خود را از اینکه به طرف آب بروند، جلوگیری می‌کردند، موسی از راه استفسار و از اینکه چرا نمی‌گذارند گوسفندان به طرف آب بیایند و از اینکه چرا مردی همپای گوسفندان نیست، پرسش کرد، و گفت : «ما خطبکما»؟ چه می‌کنید؟ گفتند: ما گوسفندان خود را آب نمی‌دهیم تا آنکه چوپانها از آب دادن گوسفندان خود فارغ شوند، یعنی ما عادتمان این طور است، و پدرمان پیرمردی سالخورده است، او نمی‌تواند خودش متصدی آب دادن به گوسفندان باشد، و لذا ما این کار را می‌کنیم.


۱. مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۷، ص۴۲۸.    
۲. المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۶، ص۲۴.    
۳. قصص/سوره۲۸، آیه۲۳.    
۴. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۶، ص۳۲.    
۵. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۶، ص۵۶.    
۶. تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج۴، ص۸۵.    
۷. نور الثقلین، شیخ حویزی، ج۴، ص۱۲۲.    
۸. الدر المنثور، سیوطی، ج۶، ص۴۰۷.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «پیری شعیب».    



جعبه ابزار