چاه غرس
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
چاه غرس از چاههای متبرک
مدینه در نیم میلی
مسجد قبا قرار داشت.
این چاه در جنوب شرقی
مدینه، در نیم میلی شمال شرقی مسجد قدیم
قبا، در منطقه نخیل و در محل سکونت
بنونضیر بالای قبرستان
بنیحَنظَله (بنیخطمه) واقع بوده است.
این منطقه و نواحی اطراف، امروزه با نام غَرس شناخته میشود.
چاه غرس، از کلمه غَرس، به معنای قلمه یا نهال گرفته شده است.
از آنجا که این چاه به دست
مالک بن نحاس، جدّ
سعد بن خیثمه انصاری، حفر گردید و پس از آن غلام مالک، ملقب به غرس، متولی آن گردید به چاه غرس شهرت یافت.
واژه غرس را به سه صورت غُرس، غَرس و غَرَس ضبط کردهاند. اما صورت غَرس را درست دانستهاند.
بنا بر یکی از نسخ کتاب
التعریف مطری، نام این چاه المَغرَس ضبط شده است.
گاه چاه غرس را با ضبط اَغرَس نیز آوردهاند.
همچنین در مدینه ناحیهای میان
مَعدَن النُقره و
فدک، با عنوان
وادی الغَرس، شناخته میشده است.
چاه غرس از چاههای شناخته شده مدینه است و به حفر کننده آن اشاره نشده است. این چاه در عصر
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در ملکیت سعد بن خیثمه، از
اصحاب پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بود.
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آب این چاه را تمیزترین آبها
و غرس را چشمهای از چشمههای بهشت میدانست.
گاه این گزارش را اینگونه هم آوردهاند که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) خواب چاهی بهشتی را میبیند و فردای آن، نزد چاه غرس رفته، از آب آن نوشیده و
وضو گرفتهاند.
برخی این گزارش را با تکیه بر اینکه خواب پیامبران (علیهمالسّلام) حقیقت دارد، به عنوان یکی از نیکوییها و محاسن مدینه شمردهاند.
گفته شده
رباح، غلام پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، آب مورد نیاز خانواده حضرت را روزی از چاه غرس و روز دیگر از
چاه سقیا تهیه و تامین میکرد.
در گزارشی از
انس بن مالک آمده که خود شاهد بوده که حضرت، سوار بر مرکبی، صبح زود میآمد و دلوی از آب چاه غرس برمی گرفت و از آن وضو گرفته، باقی را در درون چاه میریخت.
گاه افزودهاند که چون حضرت باقی آب را در چاه ریخت، بعد از آن چاه خشک شد.
گزارش دیگر حاکی است که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از عسلی که به او هدیه داده بودند، به منظور برکت دادن به چاه غرس، درون آن ریخت. برخی از حضور پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بر سر چاه غرس، با این استدلال که چاه از محل سکونت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فاصله داشته، تردید کردهاند.
گزارشهای مختلفی با مضمون مشترک، طرح کردهاند که پیامبر به
امام علی (علیهالسّلام) وصیت کرد که پس از مرگ، با آب چاه غرس، غسلشان دهند.
این روایت را پارهای منابع، به نقل از خود حضرت علی (علیهالسّلام)، نقل کردهاند.
سخاوی، با ذکر جزئیات بیشتری، کیفیت غسل دادن حضرت را از آب چاه غرس گزارش کرده و بر درستی مضمون آن تاکید کرده است.
در شکلی عامتر، بدون تصریح به نام غسل دهنده، از سفارش پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، مبنی بر غسل جسدشان با هفت مشک از آب چاه غرس، یاد شده است.
در عین حال، در برخی منابع، از اختلاف صحابه درباره آب مورد استفاده برای غسل بدن پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، سخن به میان آمده و نام چاه سقیا،
چاه بضاعه و
چاه اریس برده شده که در آخر، بر آب چاه اریس متفق شدند.
(← چاه اریس)
در سده هفتم هجری، چاه غرس، جز آبیاندک و سبزرنگ نداشته و بر اثر سیلاب از میان رفته است.
ابننجار (م،۶۴۳ق) ضمن بررسی وضع چاه، طول چاه را ۷ ذراع و قطر آن را ۱۰ ذراع دانسته است.
به گزارش مطری (م،۷۴۱ق) این چاه در زمان او در ملکیت برخی از مردم مدینه بوده و در اثر بازسازی که صورت گرفته شده بود، پرآب و گوارا بود. وی پهنای چاه را ۱۰ذراع و درازایش را بیشتر از ایناندازه میداند.
این چاه و زمینهای اطراف آن را خواجه حسین بن شهاب احمد مکی شافعی قاوانی، معروف به
ابنقاوان،
از مجاوران مدینه منوره، خرید و در سال ۸۸۲ق ضمن درختکاری پیرامون چاه، چاه را بازسازی و برای آن پلکانی ساخت تا برگرفتن آب از چاه آسان شود. او همچنین مسجدی کنار چاه ساخت.
امروزه چاه غرس روبهروی
معهد دارالهجره، یعنی در سمت دیگر خیابانی است که معهد در آن قرار دارد. در ضمن چاه دیگری در سمت غربی معهد دار الهجره و چسبیده به آن، با نام
چاه غریس، قرار دارد.
(۱) خوارزمي، محمد بن اسحاق، اثارة الترغيب و التشويق الي المساجد الثلاثة و البيت العتيق، به کوشش محمد حسين الذهبي، مکه، مکتبه نزار مصطفي الباز، ۱۴۱۸ق.
(۲) بنايي کاشاني، ابوالفضل، اطلس تاريخ اسلام، تهران، نشر تکا، ۱۳۸۹ش.
(۳) حازمي، محمد بن موسي، الاماکن او ما اتفق لفظه و افترق مسماه من الامکنه، به کوشش حمد الجاسر، بينا، بيتا.
(۴) مقريزي، احمد بن علي، امتاع الاسماع بما للنبي من الاحوال و الاموال و الحفدة و المتاع، به کوشش محمد عبدالحميد النميسي، بيروت، دار الکتب العلميه، ۱۴۲۰ق.
(۵) بلاذري، احمد بن يحيي، انساب الاشراف، تحقيق سهيل صادق زکار و رياض زرکلي، بيروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق.
(۶) مرجاني، عبدالله، بهجة النفوس و الاسرار، به کوشش محمد عبدالوهاب، بيروت، دار الغرب الاسلامي، ۲۰۰۲م.
(۷) کردي، محمد طاهر، التاريخ القويم، به کوشش عبدالملک بن عبدالله بن دهيش، بيروت، دار خضر، ۱۴۲۰ق.
(۸) خطيب بغدادي، احمد بن علي، تاريخ بغداد، به کوشش مصطفي عبدالقادر عطا، بيروت، دار الکتب العلميه، ۱۴۱۷ق.
(۹) ابنضياء، محمد، تاريخ مکة المشرفة و المسجدالحرام و المدينة الشريفة و القبر الشريف، به کوشش العدوي، مکه، مکتبة التجارية مصطفي احمد الباز، ۱۴۱۶ق.
(۱۰) سخاوي، شمسالدين محمد بن عبدالرحمن، التحفة اللطيفة في تاريخ المدينة الشريفه، بيروت، دار الکتب العلميه، ۱۴۱۴ق.
(۱۱) مطري، محمد بن احمد، التعريف بما آنست الهجره من معالم دارالهجره، به کوشش الرحيلي، رياض، دار الملک عبدالعزيز، ۱۴۲۶ق.
(۱۲) طوسي، محمد بن حسن، تهذيب الاحکام في شرح المقنعة للشيخ المفيد، به کوشش سيد حسن موسوي خرسان و علي آخوندي، تهران، دار الکتب الاسلاميه، ۱۳۶۵ش.
(۱۳) حسيني، محمد کبريت، الجواهر الثمينة في محاسن المدينه، به کوشش محمد حسن اسماعيل، بيروت، دار الکتب العلميه، ۱۴۱۷ق.
(۱۴) ابننجار، محمد بن محمود، الدرة الثمينه، به کوشش حسين شکري، بيروت، دار الارقم.
(۱۵) ورثيلاني، حسين بن محمد، الرحلة الورثيلانيه، قاهره، مکتبة الثقافة الدينيه، ۱۴۲۹ق.
(۱۶) ابنماجه، محمد بن زيد، سنن ابن ماجه، به کوشش محمد فؤاد عبدالباقي، بيروت، دار احياء التراث العربي، ۱۳۹۵ق.
(۱۷) ابنسعد، محمد، الطبقات الکبري، به کوشش محمد عبدالقادر عطا، بيروت، دار الکتب العلميه، ۱۴۱۰ق.
(۱۸) شراب، محمد حسن، فرهنگ اعلام جغرافيايي ـ تاريخي در حديث و سيره نبوي، ترجمه شيخي، تهران، مشعر، ۱۳۸۶ش.
(۱۹) کليني، محمد بن يعقوب، الکافي، به کوشش علياکبر غفاري، تهران، دار الکتب الاسلاميه، ۱۳۷۵ش.
(۲۰) سمهودي، علي بن عبدالله، وفاء الوفاء باخبار دارالمصطفي، به کوشش محمد محييالدين عبدالحميد، بيروت، دار الکتب العلميه، ۲۰۰۶م.
دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۶، برگرفته از مقاله «چین»، تاریخ بازیابی۱۳۹۹/۰۶/۱۸.