کدح (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
كَدْح (به فتح کاف و سکون دال) از
واژگان نهج البلاغه به معنای تلاش توام با رنج است . از مشتقات این کلمه در
نهج البلاغه كُدُوح (به ضم کاف و دال) (مثل عقول) جمع
كَدْح به معنى خدش و خراش است. از اين ماده هفت مورد در كلام
حضرت يافته است.
كَدْح:
راغب گويد: كدح تلاش توام با رنج است.
در
اقرب الموارد گويد: «و قيل الكدح جهد النفس فى العمل» گويند: كدح خود را به زحمت انداختن در كار است.
به هر حال معنى رنج و زحمت در آن ملحوظ است.
كُدُوح (مثل عقول) جمع كدح به معنى خدش و خراش است.
حضرت علی (علیهالسلام) درباره خلافت
ابوبکر فرموده:
«يَهْرَمُ فيهَا الكَبيرُ وَ يَشِيبُ فِيهَا الصَّغِيرُ وَ يَكْدَحُ فِيهَا مُؤْمِنٌ حَتَّى يَلْقَى رَبَّهُ» «در ظلمت خلافت او، پيران فرسوده و كودكان پير و مومن تا رسيدن به
پروردگار خود در رنج بود.»
حضرت ظاهرا درباره زمان
عبدالملک فرموده:
«وَ بَدَا مِنَ الاَْيَّامِ كُلُوحُهَا وَ مِنَ اللَّيَالِي كُدُوحُهَا» «و آشكار مىشود روزهاى عبوس و شبهاى پر رنج و زخم زننده»
و در مقام نصيحت فرموده:
«فَاحْذَروُهَا حَذَرَ الشَّفِيقِ النَّاصِحِ وَ الْـمُجِدِّ الْكَادِحِ» «حذر كنيد مانند حذر كردن خائف خالص و جهد كننده تلاشگر.»
از اين ماده هفت مورد در كلام حضرت يافته است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «کدح»، ج۲، ص۸۹۶.