کظم (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کَظْم (به فتح کاف و سکون ظاء) از
واژگان قرآن کریم به معنای مجرای تنفّس، و حبس و نگهداری
غیظ (خشم شديد) در سینه، خواه بهواسطه
عفو یا عدم عفو باشد.
کَظْم:
(بر وزن فَلْس) مجرای تنفّس چنانکه
راغب و دیگران گفتهاند؛ ایضا کَظْم حبس و نگهداری
غیظ (خشم شديد) است در سینه خواه بهواسطه
عفو باشد یا نه.
طبرسی فرماید: اصل کَظْم بستن دهان مَشک است پس از پر شدن «کَظَمتُ القربة» یعنی دهان مشک را پس از پر کردن بستم «فلان کظیم و مکظوم» آنوقت گویند که پر از
غصّه یا پر از
خشم باشد و
انتقام نگیرد.
(وَ الْکاظِمِینَ الْغَیْظَ وَ الْعافِینَ عَنِ النَّاسِ) «آنان که خشم خویش را فرو برند و حبس کنند و انتقام نگیرند و آنان که از مردم عفو میکنند».
(وَ لا تَکُنْ کَصاحِبِ الْحُوتِ اِذْ نادی وَ هُوَ مَکْظُومٌ) ظاهرا مکظوم به معنی پر از غصه است، یعنی: «مانند
یونس (علیهالسّلام) مباش آنوقت که
خدا را خواند و پر از
اندوه بود».
(وَ ابْیَضَّتْ عَیْناهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ کَظِیمٌ) «از اندوه هر دو چشمش سفید شد و وجودش پر از اندوه بود».
(وَ اِذا بُشِّرَ اَحَدُهُمْ بِالْاُنْثی ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ کَظِیمٌ) ظاهرا مراد اندوهگین و خشمگین است، یعنی: «چون به یکی
بشارت دختر دهند، چهرهاش سیاه میشود حال آنکه به شدت اندوهگین و غضبناک است».
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله "کظم"، ج۶، ص۱۱۳.