• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

کنهور (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




كَنَهْوَر (به فتح کاف و فتح نون و سکون هاء و فتح واو) از واژگان نهج البلاغه و به معنی قطعه بزرگى از ابر، يا ابر متراكم است. این لفظ فقط يک‌بار در نهج البلاغه آمده است.



كَنَهْوَر به معنی قطعه بزرگى از ابر، يا ابر متراكم است.


درباره تشكيل ابرهاى اوّليه و خلقت زمين فرموده: «وَالْـتَمَعَ بَرْقُهُ فَي كُفَفِهِ، وَلَمْ يَنَمْ وَمِيضُهُ فِي كَنَهْوَرِ رَبَابِهِ، وَمُتَرَاكِمِ سَحَابِهِ» «برق آن ابر در اطرافش فروزان شد. و خاموش نشد نور افشانيش در توده بزرگ ابر سفيد آن.» (شرح‌های خطبه: ) «كفف»: جوانب. «نوم نار» خاموش شدن آتش «وميض» لمعان و نور افشانى. «رباب» ابر فشرده و سفيد.


این لفظ فقط يک‌بار در نهج البلاغه آمده است.


۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، ج۲، ص۹۱۸.    
۲. طريحی، فخر‌الدين، مجمع البحرين، ت-الحسینی، ج۳، ص۴۷۸.    
۳. السيد الشريف الرضی، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۲۰۰، خطبه ۹۰.    
۴. عبده، محمد، نهج البلاغه، ط مطبعة الإستقامة، ص۱۷۵، خطبه ۸۹.    
۵. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۱۳۳، خطبه ۹۱.    
۶. مكارم شيرازى، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان، ص۱۹۱، خطبه ۹۱.    
۷. بحرانى، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۷۷۲.    
۸. بحرانى، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۷۷۵.    
۹. مكارم شيرازى، ناصر، پيام امام امير المومنين(ع)، ج۴، ص۱۵۵.    
۱۰. هاشمى خويى، ميرزا حبيب الله، منهاج البراعة في شرح نهج البلاغه، ج۷، ص۱۴.    
۱۱. ابن ابی الحديد، شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۴۳۸.    
۱۲. السيد الشريف الرضی، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۲۰۰، خطبه ۹۰.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «کنهور»، ج۲، ص۹۱۸.    






جعبه ابزار