یحیی بن محمد شیبانی (مقالهدوم)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یحیی بن محمد شیبانی (
۴۹۹ ـ
۵۶۰ هـ.ق) از علمای برجسته، ادیبان و فقیهان قرن
پنجم و
ششم (هجری قمری) بود.
وی تحصیلات خود را در علوم دینی، قرآن،
حدیث،
نحو و ادب در بغداد نزد استادان نامداری چون ابومنصور جوالیقی و عبدالوهاب أنماطی گذراند.
برخی از شاگردان برجسته او ابوالفرج ابن جوزی و احمد بن عیسی حنبلی بودهاند.
در جوانی با فقر و تنگدستی مواجه بود تا آنکه وارد دربار خلیفه عباسی المقتفی شد و به مرور مقام وزارت را در سال
۵۴۴ (هجری قمری) دریافت کرد.
او در دوران وزارت خود تلاش بسیاری برای خدمت به فقها و علما کرد.
ایشان با بذل و بخشش به فقرا، همواره در سطحی بود که زکات بر او واجب نمیشد.
همچنین نقش مهمی در تثبیت خلافت عباسی و جلوگیری از نفوذ امرای سلجوقی داشت.
پس از مرگ مقتفی، المستنجد خلافت را به عهده گرفت و ابن هبیره را در وزارت ابقا کرد.
وی به خاطر بردباری، تواضع و عفو و گذشت در برابر دشمنان و حاسدان شهرت داشت.
از تألیفات او میتوان به
الأفصاح عن شرح معانی الصحاح (شرح جامع بر کتاب الجمع بین الصحیحین)،
المقتصد در نحو،
مختصر اصلاح المنطق ابن سکیت،
العبادات الخمس علی مذهب الامام احمد اشاره کرد.
ایشان در سال ۵۶۰ (هجری قمری) در
بغداد به قتل رسید و مردم با حضور گسترده در تشییع جنازهاش، به او احترام گذاشتند.
او در مدرسهای که برای
حنابله در باب البصره ساخته شده بود، دفن گردید.
ابومظفر یحیی بن محمد بن هبیره شیبانی دوری بغدادی معروف به
ابن هبیره بنابر قول مشهور در ماه
ربیع الآخر سال ۴۹۹ (هجری قمری)
در روستای دور بنیأوقر از نواحی دجیل بغداد متولد شد.
برخی تولد او را در سال
۴۷۰ (هجری قمری) ۲ و برخی دیگر در سال
۴۹۰ (هجری قمری) دانستهاند. ۳
وی در جوانی به بغداد آمد.
ابومظفر ادبیات، علوم قرآنی و حدیث را از برخی مشایخ آن دیار مانند ابومنصور بن جوالیقی،
قاضی ابوالحسین محمد بن محمد فراء،
ابوالحسین بن زاغونی،
عبدالوهاب أنماطی و برخی دیگر فرا گرفت.
به گفته برخی او
علم فقه را نزد
ابوبکر دینوری آموخته است.
از همان دوران جوانی همواره، مصاحب، واعظ و زاهد ابوعبداللّه محمد بن یحیی زبیدی بود.
بغدادی شاگردان و راویانی داشته که از شاگردان معروف او
ابوالفرج ابن جوزی است.
همچنین ابوحامد احمد بن محمد بن عیسی حنبلی از او روایت کرده است.
یحیی بن محمد روزگار را با فقر و ناداری سپری میکرد
تا اینکه وارد دربار خلیفه عباسی المقتفی (
۵۳۰ ـ
۵۵۵ هـ.ق) شد.
او ابتدا مسئول خزانه و سپس مسئول دیوان گردید.
پس از مدتی خلیفه با مشاهده کاردانی، لیاقت و شهامت او، پست وزارت را در سال ۵۴۴ (هجری قمری) به او واگذار کرد.
وی با تصدی این مقام، سعی و کوشش بسیاری در خدمتگزاری به فقها، محدثان و صالحان انجام داد و سعی کرد هر چه بیشتر آنان را به خود نزدیک کند.
گویند وی با بذل و بخششی که به فقرا و علما داشت، هرگز سال او به حد نصاب نرسیده و زکات بر او واجب نشد. ۴
ابن هبیره همچنین در استحکام پایههای خلافت و جلوگیری از نفوذ امرای سلجوقی، نهایت تلاش را انجام داد تا اینکه به همت او سیطره خلافت عباسی در کل عراق مستقر شد.
با مرگ مقتفی در سال ۵۵۵ (هجری قمری) المستنجد ( ۵۵۵ ـ
۵۶۶ هـ.ق) به خلافت رسید و ابن هبیره را در مقام وزارت ابقا کرد.۵
به گفته مقتفی و مستنجد، بنیعباس وزیری مانند ابن هبیره به خود ندیدند. ۶
ابومظفر درباهاش بزگان تعریفهایی کردهاند که از آن جمله؛ ارباب تراجم، حکایات بسیاری در بردباری، تواضع، ایثار و عفو و گذشت او در برابر دشمنان و حاسدانش ذکر کردهاند. ۷
ذهبی او را از اعیان فقها دانستهاند.۸
یافعی از او به عنوان شیخ طب و جالینوس زمان یاد کرده است.۹
به گفته ابن جوزی، ابن هبیره شناخت کامل و جامعی به علوم نحو،
لغت
و عروض
داشته و تصنیفهایی نیز در این علوم از خود به یادگار گذاشت. ۱۲
دوری کتابهایی تالیف کرده که آثارش عبارتند از:
•
الافصاح (الایضاح) عن شرح معانی الصحاح؛ در ده مجلد از تألیفات اوست. ۱۳
این کتاب شرح جامعی از کتاب
الجمع بین الصحیحین (صحیح بخاری و مسلم) محمد بن نصر حمیدی اندلسی (م ۴۸۸هـ.ق) است. ۱۴
مؤلف در این کتاب هنگامی که به حدیث «من یرد اللّه به خیراً یفقههُ فی الدین» رسیده به شرح و توضیح این حدیث پرداخته است.
تا آنجا که در ضمن حدیث به تفصیل، به مسائل اتفاقی و اختلافی بین مذاهب اربعه نیز اشاره کرده است.
این باعث شده برخی این قسمت از کتاب را جدا کرده و در یک مجلد قرار داده و آن را به نام
الافصاح بنامند.
درحالی که به گفته ابن رجب این قسمت، تنها جزیی از کتاب مذکور است. ۱۵
شایان ذکر است از این کتاب ظاهراً تنها همین قسمت با عنوان
الافصاح عن معانی الصحاح فی الفقه علی مذاهب الاربعه باقی مانده است.
این کتاب مشتمل بر بیشتر ابواب فقهی است و با تحقیق محمد فارس و مقدمه کمال عبدالعظیم عنانی در دو مجلد به چاپ رسیده است.
ایشان کتاب یاد شده را هنگام تصدی پست وزارت نوشت که بسیار مورد توجه و استقبال فقها، دانشمندان و امرا قرار گرفت.
به گونهای که فقهای مذاهب اربعه به تدریس آن در مدارس و مساجد میپرداختند.
آثار دیگر او عبارتاند از:• المقتصد در نحو که محمد بن خشّاب نحوی در چهار مجلد به شرح آن پرداخته است؛
• مختصر (تهذیب) اصلاح المنطق ابن سکیت (م
۲۴۴ هـ.ق)؛
• العبادات الخمس علی مذهب الامام احمد؛
• ارجوزة فی المقصور و الممدود؛
• ارجوزة فی علم الخط؛ ۱۷
• ایضاح و التبیین فی اختلاف ائمة المجتهدین [
خطی]؛
• الاشراف علی مذاهب الاشراف در فقه [
خطی]؛
• اختلاف العلماء [
خطی]؛ ۱۸
• الطامس و القالس. ۱۹
حاجی خلیفه نیز کتابی با عنوان
الاجماع و الاختلاف برای وی ذکر کرده۲۰ که احتمالاً یکی از همان کتابهای فوق است.
ابن جوزی نیز کتابی به نام
المقتبس من الفوائد العونیه به رشته تحریر درآورده که در فواید، علوم و اطلاعاتی است که از عونالدین ابن هبیره گرفته است.
همچنین گزیدهای از کتاب
الافصاح را به نام محض المحض نگاشته است. ۲۱
چنانکه
ابن رجب بعضی از فواید، حکم و مواعظ او را از کتاب
المقتبس ابن جوزی انتخاب کرده است.
ابن رجب بعضی از اشعار او را که در زهد و غیر آن است در کتاب خود آورده است. ۲۳
شیبانی سرانجام در ماه
جمادی الاولی سال
۵۶۰ (هجری قمری) در
بغداد با خوراندن سمّ به او از دنیا رفت.
با مرگ ایشان، مردم بازارها را بستند و جمعیت فراوانی برای تشییع جنازه او حاضر شده و شعرا در رثای وی قصاید بسیاری گفتند. ۱۰
ایشان را در مدرسهای که در باب البصره برای حنابله ساخته بود، دفن کردند. ۱۱
(دیگر منابع: )
• پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلامی، برگرفته از مقاله «یحیی بن محمد شیبانی»، ج۴، ص۴۴۸- ۴۴۹.
پی نوشت ها
۴ ـ الذیل علی طبقات الحنابله ۳ /۲۵۱ـ ۲۵۶. ۷ ـ الذیل علی طبقات الحنابله ۳ / ۲۸۳؛ ۱۰ ـ الذیل علی طبقات الحنابله ۳ / ۲۵۳، ۲۶۱، ۲۸۵ و ۲۸۶. ۱۵ ـ الذیل علی الطبقات الحنابله ۳ / ۲۵۲. ۲۱ـ الذیل علی الطبقات الحنابله ۳ / ۲۵۳. ۲۳ ـ الذیل علی الطبقات الحنابله ۳ / ۲۸۰ ـ ۲۸۲.
۲ ـ المختصر فی اخبار البشر ۳ / ۴۲. ۱۱ـ المختصر فی اخبار البشر ۳ / ۴۲.
۳ ـ الکامل فی التاریخ ۱۱ / ۳۲۱.
۵ ـ البدایة و النهایه ۱۲ / ۲۵۰.
۶ ـ الفخری فی آداب السلطانیه ۳۱۲.
۷ـ المنتظم ۱۸ / ۱۶۷ ـ ۱۶۹. ۱۲ ـ المنتظم ۱۸ / ۱۶۶.
۸ ـ دول الاسلام ۲۹۲.
۹ ـ مرآة الجنان ۳ / ۲۶۱.
۱۳ ـ سیر اعلام النبلاء ۲۰ / ۴۳۰.
۱۴ ـ کشف الظنون ۱ / ۶۰۰. ۲۰ ـ کشف الظنون ۲ / ۱۳۸۵.
۱۷ ـ وفیات الاعیان ۶ / ۲۳۳ و ۲۳۴.
۱۸ ـ الاعلام ۸ / ۱۷۵.
۱۹ ـ ایضاح المکنون ۲ / ۷۷.
دیگر منابع:
شذرات الذهب ۴ / ۱۹۷ ـ ۱۹۱؛
تاریخ الاسلام ۳۸ / ۳۳۳ ـ ۳۲۸؛
العبر ۳ / ۳۴؛
الاشاره ۲۸۷؛
المستفاد من ذیل تاریخ بغداد ۲۶۰؛
المختصر المحتاج الیه ۳۹۳؛
معجم البلدان ۲ / ۴۸۱؛
المنهج الاحمد ۲ / ۱۶۱؛
المدخل الی مذهب الامام احمد ۴۲۰؛
النجوم الزاهره ۵ / ۳۶۹؛
معجم المؤلفین ۱۳ / ۲۲۸؛
کشف الظنون ۱ / ۳۳، ۶۳، ۱۰۳، ۱۰۸ و ۱۳۲ و ۲ / ۱۴۳۷ و ۱۴۶۲؛
ایضاح المکنون ۱ / ۱۵۵؛
هدیة العارفین ۲ / ۹۴ و ۵۲۱.