یَسْتَنْبِطُونَهُ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
يَسْتَنْبِطُونَهُ:(الَّذِیْنَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ) «یَسْتَنْبِطُونَهُ» در اصل، از مادّه
«نَبَط» (بر وزن فقط) و به معنای نخستین آبی است که از چاه میکشند و از اعماق زمین استخراج میگردد، و به همین جهت استفاده کردن هر حقیقتی از دلائل و شواهد مختلف و استخراج آن از مدارک موجود،
«استنباط» نامیده میشود، خواه در مسائل فقهی باشد یا در مسائل فلسفی، سیاسی و علمی.
(وَإِذَا جَاءهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُواْ بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُوْلِي الأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلاَ فَضْلُ اللّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لاَتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلاَّ قَلِيلًا) (و هنگامى كه خبرى
امید بخش يا نگران كننده به آنها برسد، بدون تحقيق، آن را شايع مىسازند؛ در حالى كه اگر آن را به
پیامبر و پيشوايانشان باز گردانند، كسانى كه
قدرت تشخيص كافى دارند، از ريشه هاى مسائل آگاه خواهند شد. و به آنها اطلاع خواهند داد و اگر فضل و
رحمت خدا بر شما نبود، همگى، جز عدّه كمى، از
شیطان پيروى مىكرديد و گمراه مىشديد.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه: استنباط به معناى استخراج نظريه و رأى از حال ابهام به مرحله تميز و شناسايى است و اصل اين كلمه از نبط گرفته شده، چون كلمه نبط با فتح نون و با به معناى اولين دلو آبى است كه از چاه بيرون مىآيد و بنا بر اين ممكن است كلمه: استنباط وصف باشد براى
رسول و
أولی الامر: به اين معنا كه آن حضرات پيرامون شايعه تحقيق مىكنند و آنچه
حق و
صدق است، از چاه ابهام بيرون مىكشند و نيز ممكن است وصف باشد براى همينهايى كه خبر را به آن حضرات رد مىكنند، چون خود آنان نيز با اين عمل خود حق و صدق را استنباط كرده و به آن پى بردهاند.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «یَسْتَنْبِطُونَهُ»، ص۶۴۷.